فوتبال چرک| چرکی تو از من، امتیاز من از تو
روزنامه هفت صبح، رضا فراهانی| یک: فوتبال ایران حالا دیگر برای خودش مرجع فوتبال چرک است، یادم میآید این عنوان قبلا در اختیار کشورهای همسایه بود و بحرینیها و اماراتیها بودند که میتوانستند بهاندازه نود دقیقه چرک باشند و امتیاز به خانه ببرند، یادم میآید روزگاری که ما زخمخورده فوتبال چرک بودیم، تیمهای حوزه خلیجفارس مقابل تیمملی یا باشگاهی ما به انواع روشها وقتکشی میکردند، جنگ روانی راه میانداختند و هزار تئاتر را توی جیبشان میگذاشتند تا امتیازی دشت کنند.
گذشت و گذشت تا حالا بهجایی رسیدیم که خودمان میتوانیم سمبل فوتبال چرک در جهان باشیم، از انواع هوچیگریها در کنفرانسهای مطبوعاتی تا چیپبازیهای کادرهای فنی اطراف زمین تا لوسبازیهای بازیکنان در زمین، همه مجموعهای متعفن را ساخته که هیچجوره قابل دفاع نیست.
ما که روزی دلمان میخواست فهممان از سیاست و حکومت را به اطراف صادر کنیم در نوع فوتبال هم واردکننده کشورهای حاشیه خلیجفارس شدیم! ما که دلمان میخواست الگوی جهان باشیم حتی در شیوه امتیازگیری در فوتبال هم پیرو یک گروه ضعیف دیگر هستیم!عجیب آنکه هرگاه خودمان به این شیوه منسوخشده رجوع میکنیم نامش را میگذاریم «دفاع» و هرگاه رقبایمان چرک باشند با فحش و توهین و تهمت نوازششان میکنیم!
دو: در حافظه من یک هارد کامل از بازیهای چرک داخلی، يک لیست بلندبالا از فوتبالیستهای چرک و یک گروه کامل از تیمهای چرک وجود دارد که واقعا انتخاب یکی از آنها برای نوشتن در این یادداشت اجحاف به دیگران است! از تیمهای اکبر میثاقیان و خداداد عزیزی گرفته تا برخی از روزهای کیروش، همه روزهای عجیبی را برای این فوتبال رقم زدهاند.آخ که میشود در مورد کیروش و دستاوردهایش و شیوههایش صحبت کرد اما حالا که فرزند خلفی در لیگ دارد بماند برای روزهای بعد…
سه: مورینیو همیشه مربی محبوب من بوده، هر چقدر گواردیولا را میتوان محصول زکاوت دانست. مورینیو فرزند تلاش است، مردی که میجنگد تا چیزی بهدست بیاورد و در این جنگ از هیچ کوششی فروگذار نمیکند، حتی اگر نامش چرکبازی باشد، مورینيو بیخود اینهمه هوادار ندارد و البته بیدلیل اینهمه دشمن برای خودش نتراشیده، هر دو را میشود در انتخابها و تصمیماتش جستوجو کرد، مردی که گاهی برای پیروزی قلب آسمان را میشکافت و گاهی به مرکز زمین میرسد، او بلد است انواع بازیهای روانی را اطراف زمین پیاده کند و البته بلد است همین وظیفه را به شاگردانش منتقل کند، پپ البته فقط گاهی اینچنین است آنقدر که میشود به او تخفیف داد و بهجای چرکبازی گفت «حرفهایگری»، چیزی که در مورد همچون سیمونه و اتلتیکویی صادق نیست!