کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۰۷۵۶۰
تاریخ خبر:

فهرست‌‌ ‌۱۰کمدی کلاسیک برای‌ تمدد اعصاب

روزنامه هفت صبح، صوفیا نصرالهی | هالیوود در دوران جنگ جهانی و افسردگی‌های ناشی از رکود اقتصادی و بیکاری و غیره درست برعکس سینمای ایران عمل کرده است. ساختن فیلم‌های پر از امید و شادی و خنده توسط فیلمسازانی مثل کاپرا و لوبیچ در دهه‌‌ ۳۰ و ۴۰ رواج داشت. در حقیقت آن‌ها از سینما به عنوان ابزاری برای مبارزه با ناامیدی استفاده می‌کردند. هنوز هم کمدی‌هایی که بین دهه‌های ۳۰ تا ۵۰ در هالیوود ساخته شده‌اند نه تنها جزو بهترین کمدی‌های تاریخ که جزو بهترین آثار تاریخ سینما محسوب می‌شوند. فیلم‌هایی سرزنده با بازی‌هایی گرم و دوست‌داشتنی از سوی بازیگران و مفاهیمی عمیق و انسانی.

کمدی‌های اسکروبال که زیرژانر کمدی-رمانتیک‌ها بودند و در آن‌ها اتفاقات دیوانه‌واری می‌افتاد و قصه‌های عاشقانه‌ مرسوم را به سخره می‌گرفتند در دهه‌ ۳۰ و با دوران افسردگی ناشی از رکود اقتصادی بزرگ آمریکا به وجود آمد. ساخت گونه‌ جدیدی از کمدی در حقیقت واکنش هالیوود به اوضاع بد اقتصادی بود که صنعت سینما را هم تحت‌تاثیر قرار داد. تماشای شخصیت‌هایی که در نهایت رستگار می‌شدند یا اصلا مدل زندگی‌شان ربطی به حال و روز مردم عادی نداشت برای مخاطبان سینما خوشایند بود.

نکته جالب اینکه بسیاری از این کمدی‌ها توسط اروپایی‌های مهاجری ساخته شد که به‌خاطر قدرت گرفتن فاشیسم یا دلایل سیاسی به آمریکا مهاجرت کرده بودند. با توجه به اینکه به‌نظر می‌رسد فعلا در همان دوران افسرده سیر می‌کنیم تماشای این ۱۰کمدی سرحال و هنوز هم خنده‌دار می‌تواند با سینما آشتی‌تان بدهد. طبعا در این فهرست سلیقه‌ شخصی دخیل بوده و درنتیجه مثلا جای فیلم‌هایی مثل «روشنایی‌های شهر» چاپلین با وجود همه‌ ارزش‌های سینمایی‌اش خالی است.

سوپ اردک / کارگردان: لئو مک‌کری / بازیگران: گروچو مارکس، چیکو، هارپو و زیپو مارکس / محصول ۱۹۳۳
اتفاقات این فیلم در یک کشور خیالی رخ می‌دهد. خانم تیزدل زن ثروتمندی است که اصرار دارد مردی به نام روفوس فایرفلای رئیس‌جمهور کشور ورشکسته و کوچک فریدونیا شود و فقط در این صورت است که به کمک‌های مالی‌اش به این کشور ادامه خواهد داد. در همین حین کشور همسایه تلاش دارد که به فریدونیا حمله کرده و آن را ضمیمه خاک خودش کند. سفیر سیلوانیا می‌خواهد انقلابی در آن کشور به راه بیاندازد و در این مسیر جاسوسانی به فریدونیا می‌فرستد.

جاسوس‌هایی که چیکو و هارپو نقش‌شان را بازی می‌کنند و خیلی زود لو می‌روند. فیلم البته بسیار مناقشه برانگیز بود و هست. بعضی از منتقدان معتقدند داستان منسجمی ندارد اما تعدادی از بهترین شوخی‌ها و دیوانه‌بازی‌های برادران مارکس و به خصوص گروچو در این فیلم دیده می‌شود. به علاوه طعنه‌های سیاسی فیلم آن را در رده‌ فیلم‌هایی مثل «دکتر استرنج لاو» و «دیکتاتور بزرگ» قرار می‌دهد. موسولینی دیکتاتور بزرگ ایتالیا فیلم را توهین شخصی به خودش قلمداد کرد و دستور داد نمایش آن در ایتالیا متوقف شود. برای لذت بردن از «سوپ اردک» نباید درگیر داستان شوید. کافی است خودتان را رها کنید و به شوخی‌ها بخندید.

یک شب اتفاق افتاد / کارگردان: فرانک کاپرا / بازیگران: کلارک گیبل، کلودت کولبر / محصول ۱۹۳۴
فیلمنامه‌ درخشان رابرت ریسکین البته اقتباس از یک کتاب بود. از روی فرمول این فیلمنامه تا همین الان هم فیلم‌های زیادی ساخته شده و حتی در سینمای ایران هم نمونه‌اش را داریم. دختر یک خانواده‌ ثروتمند عاشق جوانی لاابالی می‌شود که پدرش با ازدواج آن‌ها مخالف است. دختر از خانه فرار می‌کند و پدر برای بازگرداندن دخترش به هر دری می‌زند. این وسط خبرنگاری که تازه از کار بیکار شده به صورت اتفاقی به دختر برمی‌خورد و تصمیم می‌گیرد داستان فرار و زندگی او را روایت کند.

این دو نفر که اول کار از هم خوششان نمی‌آید و سبک زندگی‌شان زمین تا آسمان با یکدیگر فرق دارد کم‌کم به هم وابسته و علاقه‌مند می‌شوند. شوخی‌های فیلم چه کلامی و چه موقعیت هنوز هم بامزه هستند. ریسکین و کاپرا از دل این کمدی-رمانتیک جذاب موقعیت اجتماعی طبقات مختلف در آمریکا را هم به تصویر می‌کشند. هر چند گیبل مثل همیشه عالی است اما در سکانس‌های دو تایی به ویژه در صحنه‌ اتو استاپ زدن این کلودت کولبر است که صحنه را از آن خودش می‌کند.

آپارتمان / کارگردان: بیلی وایلدر / بازیگران: جک لمون، شرلی مک‌لین / محصول ۱۹۶۰
در خیلی از فهرست‌ها لقب بهترین کمدی تاریخ سینما را به خودش اختصاص داده است. داستان مردی به نام باکستر که کارمند عادی یک شرکت است و اصلا به چشم نمی‌آید. او عاشق آسانسورچی اداره، فرن کوبلیک است. باکستر برای اینکه پله‌های ترقی را طی کند کلید آپارتمانش را در اختیار روسای شرکت می‌گذارد که رابطه‌های مخفیانه دارند. یک روز رئیس کل که از این ماجرا خبردار شده سراغ باکستر می‌آید و خواهان کلید می‌شود. باکستر اول از این پل ارتباطی جدید خوشحال می‌شود اما کمی بعد می‌فهمد که رابطه پنهانی رئیس با فرن است.

این شاید تلخ‌ترین کمدی این فهرست باشد. سکانس‌هایی که جک لمون حرص می‌خورد که چرا فرن به او توجه نمی‌کند و کنایه وایلدر به دستگاه فاسد اداری و مدیرانش و البته حقارت کارمند ساده‌لوح تند و گوشه‌دار است. فیلم پایان‌بندی درجه یکی دارد و بازی جک لمون و شرلی مک‌لین‌ هم یکی از بهترین دوئت‌های کمدی-رمانتیک‌های تاریخ سینما را رقم می‌زند. این تخصص وایلدر است که به‌رغم نگاه تند و تیزش شما را به خنده بیاندازد.

مغازه گوشه خیابان / کارگردان: ارنست لوبیچ / بازیگران: جیمز استوارت، مارگارت سولارون / محصول ۱۹۴۰
حقیقتا انتخاب بین یکی از فیلم‌های لوبیچ کار سختی است. سخت‌تر از آن انتخاب بین فیلم «نینوچکا» است که یک‌سال قبل از «مغازه گوشه خیابان» ساخته شد و شاهکار لوبیچ لقب دارد. «نینوچکا» به لحاظ ارجاعات سیاسی و تمسخر کردن کمونیست‌ها و البته حضور گاربو فیلم پرسروصداتری شد اما شیوه‌ کمدی‌نویسی لوبیچی را در «مغازه گوشه خیابان» بهتر می‌شود درک کرد. ماجرا در یک مغازه‌ چرم فروشی اتفاق می‌افتد که متعلق به آقای ماتوسچک دمدمی مزاج است که فقط به حرف آلفرد، فروشنده‌ ارشدش گوش می‌کند.

بین آلفرد و آقای ماتوسچک دعوایی سر فروختن جعبه سیگارهای موزیکال به راه می‌افتد. دختری به نام کلارا که دنبال کار است به شکل تصادفی در لحظه‌ بحث این دو نفر وارد مغازه می‌شود و از آنجایی که موفق می‌شود جعبه سیگار را بفروشد نظر آقای ماتوسچک به او جلب می‌شود و استخدامش می‌کند. بین آلفرد و کلارا روابط خوبی حکمفرما نیست اما هر دوی آن‌ها مشغول نامه‌نگاری هستند تا نیمه‌ گمشده‌شان را پیدا کنند. شوخی‌های سه مرحله‌ای لوبیچ در این فیلم بیشتر از هر اثر دیگری خودش را نشان می‌دهد. به اندازه‌ «نینوچکا» به لحاظ بصری عظیم نیست اما به لحاظ نمایش جزئیات و روابط و احساسات انسانی فیلم فوق‌العاده‌ای است.

بزرگ کردن بیبی / کارگردان: هاوارد هاکس / بازیگران: کری گرانت، کاترین هپبورن / محصول ۱۹۳۸
یک کمدی دیوانه‌وار که حتی برای این قرن و سال هم مدرن و از فرط بازیگوشی و شیطنت حیرت‌انگیز به نظر می‌رسد. دیوید دانشمندی است که حافظه‌ درست و حسابی ندارد و می‌خواهد با دختری معمولی ازدواج کند. از آن طرف زنی به اسم سوزان با سگش وارد قصه می‌شوند و سگ سوزان یک تکه از استخوان دایناسوری را که دیوید مشغول تکمیل و تحقیق روی آن است می‌دزدد. دیوید برای پس گرفتن استخوان با سوزان که زنی عجیب و غریب و پرانرژی است همراه می‌شود.

همراهی این دو نفر با هم برای دیوید دردسرهای زیادی دارد از جمله اینکه پلیس به او شک می‌کند، نامزدش از او ناراحت می‌شود و فرد خیری که قرار است برای موزه‌ تاریخ طبیعی به او یک میلیون دلار بدهد هم پا پس می‌کشد اما از همه بدتر حضور پلنگ سیرکی به نام بیبی است که برادر سوزان برایش فرستاده است! «بزرگ کردن بیبی» به عنوان سنگ محک کمدی‌های اسکروبال تلقی می‌شود. موقعیت عجیب و غریب و پوچی که به شدت بامزه و خنده‌دار از کار درآمده است. هاکس کمدی‌های محشر کم ندارد اما به لحاظ متمایز بودن «بزرگ کردن بیبی» جایی در صدر جدول می‌ایستد. ریتم فیلم به شدت سریع است و به همان اندازه شوخی‌های انفجاری‌اش هم پشت هم می‌آیند.

صبحانه در تیفانی / کارگردان: بلیک ادواردز / بازیگران: آدری هپبورن، جورج پپارد / محصول ۱۹۶۱
فیلم با یک نمای دیدنی از هالی شیک‌پوش آغاز می‌شود که جلوی مغازه‌‌ جواهرفروشی تیفانی از تاکسی پیاده می‌شود و در حالی که به ویترین زل زده صبحانه‌اش را می‌خورد. هالی داخل آپارتمانش که همان نزدیکی است می‌رود و متوجه می‌شود کلید را گم کرده. شب سختی را هم پشت سر گذاشته. وقتی بالاخره با کمک سرایدار وارد خانه‌اش می‌شود از سر و صدای همسایه‌اش بیدار می‌شود که زنگ در را می‌زند چون او هم نمی‌تواند وارد ساختمان بشود. اسم مرد پل است و کم‌کم با هالی عجیب و غریب آشنا می‌شود و به او دل می‌بازد. اما هالی می‌خواهد با یک میلیونر ازدواج کند. بیشتر از آنکه کمدی باشد که با آن قهقهه بزنید فیلم بسیار شیرینی است که اقتباسی از رمانی نوشته‌ ترومن کاپوتی است. موسیقی متن فیلم و ترانه‌هایی که هپبورن در فیلم می‌خواند در تاریخ سینما ماندگار شدند.

لیدی ایو / کارگردان: پرستون استرجس / بازیگران: باربارا استانویک، هنری فاندا / محصول ۱۹۴۱
چارلز که جوانی ثروتمند است بعد از سفری به آمازون برای تحقیق روی مارها با کشتی در مسیر نیویورک است. او جوانی جذاب است که ثروتش هم باعث شده همه‌ زنان چشمشان دنبال او باشد. سرهنگ هرینگتن و دخترش جین کلاهبردارانی حرفه‌ای هستند که تصمیم می‌گیرند به چارلز نزدیک بشوند و با ورق‌بازی جیب او را خالی کنند. کم‌کم جین به چارلز علاقه‌مند می‌شود و علاقه‌اش را به نقشه‌ از دست می‌دهد. اما حالا جین باید دست به کارهای عجیبی بزند که هویت واقعی‌اش جلوی چارلز لو نرود. فیلمی که هم کمدی اسلپ استیک و بزن و بکوب دارد و هم دیالوگ‌های شوخ‌طبعانه و البته باربارا استانویک نشان می‌دهد که در نقش‌های کمدی چه بازیگر بزرگی می‌تواند باشد. فریب‌کاری‌های زن جالبترین سکانس‌های کمدی-رمانتیک تاریخ سینما را رقم می‌زند.

دنده آدام / کارگردان: جورج کیوکر / بازیگران: کاترین هپبورن، اسپنسر تریسی / محصول ۱۹۴۹
باز هم یکی دیگر از فیلم‌هایی که از روی فرمول آن آثار موفق متعددی ساخته شد. آماندا و آدام هر دو وکیل هستند. یک صبح خبر قتل شوهری به دست زنش در روزنامه منتشر می‌شود. از همان اول آماندا و آدام سر اینکه زن باید اعدام شود یا نه با هم اختلاف نظر دارند اما اوضاع وقتی بدتر می‌شود که آدام به عنوان دادستان پرونده و آماندا به عنوان وکیل مدافع زن انتخاب می‌شود و باید در دادگاه روبه‌روی هم بایستند. تنشی که به زندگی خانوادگی‌شان هم کشیده می‌شود. اگر قرار است فیلمی در رابطه با حقوق زنان ساخته شود بهتر است قبلش به «دنده آدام» رجوع کند. فیلمی که فارغ از شلوغ‌کاری‌های این سال‌های هالیوود هم پیامش مبتنی بر برابری جنسیتی را خیلی خوب بیان می‌کند و هم به لحاظ سینمایی اثری جذاب و دیدنی است. زوج هپبورن و تریسی بازی خیره‌کننده‌ای دارند.

روز جشن / کارگردان: ژاک تاتی / بازیگران: ژاک تاتی، گی دوکومبل / محصول ۱۹۴۹
این تنها فیلم تاتی است که در آن اثری از موسیو اولو به چشم نمی‌خورد. اولین فیلم ژاک تاتی تبدیل به یکی از مهم‌ترین آثار کمدی تاریخ سینما شد. فیلمی درباره‌ تناقض‌هایی که تکنولوژی ممکن است در روابط انسانی پدید بیاورد. داستان فیلم درباره جشنی است که هر سال در شهری کوچک برپا می‌شود. در این جشن فیلمی از پیشرفت‌های صنعت پست در آمریکا به نمایش درمی‌آید و مخاطبان را هیجان‌زده می‌کند. آن‌ها دیگر از شیوه‌ کار پستچی قدیمی‌شان فرانسوا راضی نیستند. پستچی تصمیم می‌گیرد به روش آمریکایی‌ها عمل کند و اتفاقات بامزه‌ای رقم می‌خورد. ژاک تاتی پشت و جلوی دوربین کمدین بزرگی است. در کارگردانی موفق می‌شود از سکانس‌های ساده جزئیات بامزه‌ای دربیاورد و در بازیگری هم هنرمندانه عمل می‌کند.

قاتلین پیرزن / کارگردان: الکساندر مکندریک / بازیگران: الک گینس، پیتر سلرز، کتی جانسون / محصول ۱۹۵۵
کمدی محبوب برادران کوئن که خودشان هم بعدتر بازسازی‌اش کردند. داستان پنج خلافکار که برای یک سرقت آپارتمان یک پیرزن را اجاره می‌کنند‌. پیرزنی که از سر بیکاری تخیل قابل توجهی دارد و تقریبا هر روز به کلانتری می‌رود تا مورد مشکوکی را گزارش کند درنتیجه دیگر کسی در اداره‌‌ پلیس جدی‌اش نمی‌گیرد. پروفسور مارکوس سردسته‌ جنایتکاران پیرزن را متقاعد می‌کند که آن‌ها یک گروه موسیقی آماتور هستند اما درنهایت پیرزن به آن‌ها شک می‌کند. یک کمدی سیاه که خیلی از اخلاق‌گرایی‌های کمدی‌های دیگر را زیر سوال می‌برد با بهترین گروه بازیگرانی که می‌توانید تصور کنید. الک گینس در نقش پروفسور مارکوس فوق‌العاده است.

کدخبر: ۴۰۷۵۶۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر