کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۴۴۱۹۱
تاریخ خبر:

غائله بزرگ پاوه؛ چمران و‌ دستمال ‌سرخ‌ها

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | سال ۱۳۵۸ در حالی که در مرکز دولت موقت و شورای انقلاب دست‌اندرکار تثبیت شرایط سیاسی کشور بودند در اطراف ایران گروه‌های مسلح به دنبال خودمختاری و حتی تجزیه، تحرکات خود را افزایش داده بودند. در خرمشهر و خوزستان و در گنبد و ترکمن صحرا این وقایع با شدت در جریان بودند اما اصل ماجرا در غرب و در کردستان و شمال کرمانشاه و جنوب آذربایجان غربی شکل گرفته بود.

جایی که حزب دموکرات فرصت برای عرض اندام دوباره یافته بود. آنها بر حق خود مختاری تاکید داشتند و به نظر می‌رسید غائله پیشه‌وری در ۴۴ سال قبل را می‌خواهند به نوعی در کردستان احیا کنند. این حرکت‌های چریکی و مسلحانه در تهران و حتی در مطبوعات کثیرالانتشار آن دوران طرفداران خاص خود را داشت. به هرحال در تابستان ۵۸ این تحرکات به اوج خود رسید.

نبردهای خونینی در نوسود و مهاباد و اشنویه و به‌خصوص مریوان رخ داده بود. واقعه مهم‌تر اما تجمع نیروهای دموکرات و کومله با همیاری افرادی از دارودسته جلال طالبانی (که چند سال قبل از آن و بعد از معاهده ۱۹۷۵ میان ایران و عراق و قطع پشتیبانی رژیم پهلوی از گروه ملامحمد بارزانی جدا شده بودند و علیه رژیم عراق می‌جنگیدند) در غار قوری محله در ارتفاعات پاوه بود.

آنها در ۲۳ مرداد با حدود دو هزار جنگجو به پاوه حمله کردند و بعد از تصرف بیمارستان که در بیرون شهر قرار داشت شهر را تقریبا به شکل کامل تصرف کردند. تنها دو نقطه پادگان سپاه و مقر ژاندارمری از تصرف آنها به دور مانده بود.

در پادگان سپاه اصغر وصالی رزمنده ۲۹ ساله تهرانی و گروهش (مشهور به دستمال سرخ‌ها‌) حضور داشتند و در گروه دیگر دکتر چمران عضو شورای انقلاب که ۴۷ساله بود و دو روز قبل برای بازدید شرایط پاوه به همراه سرلشگر فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش به شهر آمده بود و به منظور هماهنگی با مرکز و رسیدن قوای کمکی در پاوه ماند و ترجیح داد شخصا در مقاومت مسلحانه مشارکت کند. چمران از اعضای نهضت آزادی بود که پس از گرفتن مهندسی از دانشگاه تهران در سال ۱۳۳۴ با بورس تحصیلی عازم تگزاس شد و سپس دکترای فیزیک پلاسمای خود را از برکلی کالیفرنیا گرفته بود.

او بخشی از پروژه تحقیقاتی ناسا بود که ترجیح داد این شغل را رها کند و برای گذراندن دوره‌های چریکی عازم فلسطین و مصر شود. در سال ۱۳۵۰ از طرف مهندس بازرگان به لبنان می‌آید و دست راست امام موسی صدر می‌شود. او پس از پیروزی انقلاب به تهران می‌آید و در حالی که قصد بازگشت به لبنان را داشت به سفارش آیت‌الله خمینی در ایران ماندگار می‌شود.

آیت الله خمینی قدر این چهره همه فن حریف و شجاع را به خوبی درک کرده بود.بدین گونه بود که این فیزیکدان نابغه در تمام غائله کردستان در قلب حوادث شجاعانه حضور داشت.آن شب هم ‌در شامگاه ۲۷ مرداد در ساعاتی هول انگیز دموکرات‌ها و کومله‌ها با همه قوا به این دو مقر حمله کردند اما این دو بخش به رهبری شهید وصالی و دکتر چمران به شدت مقاومت کردند هرچند امیدی به رهایی از چنگ محاصره نداشتند.

آنها خبر نداشتند که روز قبل تعدادی از مجروحین حمله به پاوه که به کرمانشاه رفته بودند شبانه خود را به قم می‌رسانند و مستقیما به ملاقات سیداحمدخمینی می‌روند و از محاصره و قتل عام در پاوه و عدم تحرک قوای نظامی در کمک به این شهر شکایت می‌کنند. آنها نمی‌دانستند که باز هم آیت‌الله خمینی یک تنه این گره کور را شکافته بود.

وقتی که در بیانیه‌ای با قاطعیت خاص و منحصر به‌فرد‌شان اعلام کرده بودند: به دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار می‌کنم، اگر با توپ‌ها و تانک‌ها و قوای مجهز تا ۲۴ ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود، من همه را مسئول می‌دانم. من به عنوان ریاست کل قوا به رئیس ستاد ارتش دستور می‌دهم که بی‌انتظار دستور دیگر و بدون فوت وقت با تمام تجهیزات به سوی پاوه حرکت کند و به دولت دستور می‌دهم وسایل حرکت پاسداران را فوراً فراهم کند.

تا دستور ثانوی، من مسئول این کشتار وحشیانه را قوای انتظامی می‌دانم و در صورتی که تخلف از این دستور نمایند با آنان عمل انقلابی می‌کنم. در پی این ماجرا هلیکوپترهای هوانیروز به فرماندهی احمد کشوری وارد عمل شدند از آن سو فرمانده گروهان پیاده مکانیزه در تیپ ۲ لشکر ۸۱ کرمانشاه ارتش، سرگرد خسرو درخشنده وارد شهر شدند و در چند ساعت شهر پاکسازی شد. در واقع بازهم تدبیر و قاطعیت آیت الله خمینی و با تکیه بر رابطه مستقیمش با مردم نظام را ازیک بحران بزرگ دیگر گذر داد.

این را هم بدانید که اصغر وصالی در پاییز ۵۹ در جبهه گیلانغرب شهید شد. مصطفی چمران که در بازگشت از ماجرای پاوه با حکم امام به وزارت دفاع منصوب شده بود و تا شروع دولت بنی صدر در این منصب حضور داشت در ۳۱ خرداد سال ۱۳۶۰ و در قامت فرمانده جنگ‌های نامنظم در سوسنگرد هدف خمپاره قرار گرفت و شهید شد. تیمسار فلاحی هم در قامت رئیس ستاد مشترک ارتش بعد از عملیات شکستن حصر آبادان در سقوط هواپیمای سی صدوسی به همراه تیمسار ظهیرنژاد ،‌سرهنگ نامجو و سرهنگ فکوری در هفتم مهرماه ۱۳۶۰ شهید شدند.

کدخبر: ۳۴۴۱۹۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر