عزیزم! چرا به من شک داری؟
یک پژوهشگر حوزه روانشناسی گفت: بسیاری از مواقع ریشه بیاعتمادی در روابط زوجین به جهت علاقه، غیرت و عشق افراطی است؛ این عشق بیمارگون احساس تعلق غیرمنطقی در طرفین را ایجاد میکند که این احساس به مرور تبدیل به شکست و یأس در روابط شده و زندگی یک زوج در ورطه نابودی قرار میگیرد.
احمد ترابی در رابطه با علل شک و تردید بین زوجین عنوان کرد: این شک و تردید طبعا علل و عوامل مختلفی دارد، افرادی که به اختلالات روانشناختی مبتلا هستند از قبیل کسانی که دچار افسردگی یا اسکیزوفرنی هستند، سوء ظن به وضوح در افکار و رفتار آنها دیده میشود.
کسانی که به اختلالات شخصیت مرزی، پارانوئید و وسواس دچارهستند، شک و ظن در روابطشان نمود پیدا کرده و قابل مشاهده است؛ همچنین نبود عزت نفس یا احساس حقارت میتواند از عوامل اولیه در این مسئله باشد؛ همچنین کسانی که خودباوری پایینی داشته و در رابطه خود با همسرشان پذیرش کمی دارند به این معنا که کمتر کانون توجه همسر هستند یا تصور میکنند که همسرشان او را کمتر از خود میداند و او را حقیر در نظر میگیرد، دچار شک میشوند.
ترابی افزود: این مسئله میتواند به مرور در زندگی، باعث بدبینی و تفکرات منفی شود، درواقع فرد تصور میکند همسرش دیگران را نسبت به او ارجح و برتر میداند و در رویارویی و ارتباط با دیگران او را رها کرده و در نهایت امر فراموش میکند.
این پژوهشگر حوزه روانشناسی در رابطه با ریشه ی بدبینی در افراد گفت: اساساً تجربیات گذشته خصوصاً در دوران کودکی و طرحوارههای ناسازگار اولیه فرد نقش حیاتی ایفا میکند، این تجربیات هرچه ناسازگارانهتر و عمیقتر در دوران طفولیت و در اولین روابط و تجربیات با دیگران رخ دهند بدیهی است که اثرات مخربتر و ناخوشایندتری بر جای میگذارند
این استاد دانشگاه تاکید کرد: تجربیات گذشته هر انسان خصوصاً در دوران کودکی به صورت ناخودآگاهانه «ناهشیار» به او یاد میدهند که در حال حاضر چگونه تفکر، احساس یا رفتار کند، همچنین توجه به الگوگیری و تقلید به عنوان یکی دیگر از مؤلفههای بدبینی و تردید، بسیار برجسته است؛ چرا که معمولاً فرزندانِ والدین بدبین و بی اعتماد در طول زندگی خود شک را از طریق فرایند سرمشقگیری مشاهدهای میآموزند و همیشه به این گمانند که دیگران قابل اعتماد نبوده و زندگی همیشه در هالهای از شک و تردید معنا پیدا میکند.
وی تصریح کرد: عدم شناخت کافی از همسر و ویژگیهای شخصیتی و مَنِشی او، گاه بنیان شکاکیت را پدید میآورد، یک فرد با عدم برداشت نامناسب از همسر آیندهاش، تصویری را در ذهن پرورش می دهد که در تعارض با واقعیت موجود است، بنابراین با ورود به زندگی مشترک احساس میکند که در انتخابش خطا رفته و یا دقت لازم را نداشته است؛ این اتفاق نوعی ناکامی، درهمریختگی و انزجار در رابطه با همسر را به وجود میآورد.
وی تاکید کرد: زوجین باید سعی کنند تا نسبت به تعهدات و قرارها با همسر خود متوجه و حساس باشند؛ تأخیر در قولها و وعدهها به نوبه خود منجر به شکلگیری افکار منفی، هیجانات ناخوشایند و داشتن حریم خصوصی در روابط زناشویی میشود؛ هر کدام از زوجین باید به حریم خصوصی یکدیگر احترام گذاشته و از ورود به حریم خصوصی یکدیگر امتناع کنند.
این استاد دانشگاه گفت: محبت و توجّه کردن بی قید و شرط در روابط زناشویی طبعاً در کاستن بیاعتمادی و شک بسیار حائز اهمیت است، به این معنا که باید افراد را همانطور که هستند، بپذیریم و درصدد تغییر دیگران نباشیم.
ترابی بیان کرد: زوجین باید در زمان موضوعات و مسائل شک برانگیز به جای قضاوت کردن به جمعآوری اطلاعات واقعی و منطقی بپردازند و در نهایت تا روشن شدن واقعیت موضوع را با همسر خود در قالب یک گفتگوی سازنده عنوان کرده وهمچنین برای حل مسئله با افراد خردمند مشورت کنند.
این پژوهشگر روانشاسی در پایان خاطرنشان کرد: راهحل عملی تعدیل و از بین بردن شک در روابط، رواندرمانی تخصصی توسط یک روانشناس مجرب است تا ریشههای بدبینی، رهاشدگی، احساس حقارت، احساس نا امنی و بیکفایتی فرد، شناسایی شده و با رویکرد علمی در زمان منظم و نسبتاً طولانی به درمان فرد پرداخته شود، همچنین در فرایند درمان اختلال بدبینی ممکن است استفاده از دارودرمانی توسط یک روانپزشک لازم و ضروری به نظر برسد.