عروس؛ جریانساز بزرگ سینمای ایران
روزنامه هفت صبح، فریدهکلخورانی | سال ۱۳۶۹٫آخرین سال دهه ۶۰٫دوره جدیدی از حیات اجتماعی و سیاسی ایرانیان آغاز شده بود. ۳۱ خرداد ماه همین سال شوک بزرگی به مردم ایران وارد شد.زلزله شدید در رودبار و منجیل که ۲۷هزار کشته بر جای گذاشت.یک فاجعه بزرگ در ابعاد ملی.در همین سال است که نسل ستارههای دهه ۶۰ فوتبال ایران بالاخره به بخشی از آنچه سزاوارش بودند دست پیدا میکنند و با غلبه بر تیمهایی مثل ژاپن و کرهجنوبی و کره شمالی قهرمان بازیهای آسیایی پکن میشوند.با ستارههایی مثل قایقران،پیوس،بیانی،
مرفاوی،ابطحی،محرمی،پنجعلی و البته عابدزاده.
سینمای ایران هم در این سال حرکت به سمت پوستاندازی را شروع کرد.در نیمه دوم دهه ۶۰ موج فیلمهای معناگرایانه و نمادین بر شاکله سینمای ایران غلبه کرده بود و به نظر میرسید این سینما در حال حرکت به سمت سلیقه روشنفکران است . فیلمهایی مثل نارو نی، نقش عشق،برهوت،کوچههای عشق، آب باد خاک،آن سوی مه و نوبت عاشقی از این گرایش خاص بودند.در همین دوران است که مرتضی آوینی و گروه همفکرانش به تقابل با این طرز فکر پرداختند و معتقد بودند که سینما بدون روایت، بدون قصه به یک رسانه خاصپسند بیفایده بدل میشود.
یکی از همفکران آوینی،بهروز افخمی بود.دانشآموخته مدرسه صداوسیما که نامش با پروژه سنگین و جنجالی سریال کوچک جنگلی گره خورده بود.سریالی که ابتدا قرار بود توسط ناصر تقوایی ساخته شود اما در نهایت بهروز افخمی زمام کار را در دست گرفت و یکی از زیباترین سریالهای صداوسیما را رقم زد.هنوز یکسالی از پخش کوچک جنگلی نگذشته بود که افخمی مقدمات ساخت اولین فیلم بلند خود را آغاز کرد.عروس در سال ۱۳۶۹ کلید خورد. فیلمنامه اولیه از علیرضا داوودنژاد بود اما توسط افخمی بازنویسی شد. خلاصه داستان فیلم اینگونه است:
حمید فارغالتحصیل دانشگاه است و شغل و درآمدی ندارد.او دلباخته دختری به نام مهین میشود اما پدر دختر به خاطر وضع مالی حمید با ازدواجشان مخالفت میکند.حمید برای رسیدن به دختر مورد علاقهاش وارد قاچاق دارو میشود و بعد از ثروتمند شدن،رضایت پدر عروس را بهدست میآورد.حمید و مهین برای ماه عسل به شمال سفر میکنند.حمید در بین راه با زنی تصادف میکند و از ترس مجازات بهرغم مخالفت مهین فرار میکند.به تدریج مهین متوجه دیگر کارهای غیرقانونی حمید میشود و قصد جدایی از او را دارد. حمید تصمیم میگیرد زندگیشان را نجات دهد.
فیلم بر پایه آموزههای سینمای کلاسیک ساخته شده است.فیلمنامه دقیق،دقت در جزئیات، تلاش برای باورپذیر بودن،وسواس در کیفیت فنی و استفاده از شگردهای مردم پسند در شخصیتپردازی و روایت. فیلم بر پرده عریض به نمایش درآمد و با تکیه بر دو بازیگر جوان و ناشناسش و شیوه پرهیجان کارگردان،از همان فصل افتتاحیه تماشاگر را با خود همراه میکند.نقطه عطف مهم فیلم صحنه تصادف در راه ماه عسل است. فیلمبرداری این صحنه کوتاه ۱۰روز به طول انجامید و البته حاصل کار نشان میدهد که ارزش این صبوری را داشته است.
فیلم در یک کلام داستان فروختن روح به شیطان است.
افخمی زمان زیادی را برای انتخاب بازیگران اصلی خود صرف کرد و در نهایت به دو چهره ناشناخته رسید.ابوالفضل پورعرب بازیگر ۳۰ساله تئاتر و نیکی کریمی بازیگر ۱۹سالهای که سال قبل از آن در چند فصل کوتاه در فیلم وسوسه ظاهر شده بود.این دو بازیگر ناشناخته به سرعت به برگهای برنده عروس بدل شدند.هر دو بازیگر بعد از این فیلم و تا به امروز از چهرههای موفق و محبوب سینمای ایران محسوب میشوند.
برخی فصول فیلم در حافظه سینمای ایران ثبت شدهاند.مثل یک فصل درخشان در نیمه اول فیلم که خود افخمی از آن به عنوان صحنه «وهم طبیعت» یاد میکند.
جایی که مهین در یک توقف بین راهی همچون مسخشدگان به دنبال یک لاکپشت کوچک راه میافتد و تا لبه پرتگاهی عمیق در جاده پیش میرود یا فصل استادانه تصادف در جاده که هنوز نظیری در سینمای ایران نیافته است و بالاخره فصل انتهایی فیلم.وقتی حمید نادم و سرگشته در اتومبیل نشسته و شکلکهای کودکانه یک پسربچه در اتومبیل جلویی او را به گریه میاندازد. اشکهایی بر فطرت پاک از دست رفته.
عروس در جشنواره سال ۱۳۶۹ به نمایش درآمد و در ۱۰ رشته نامزد سیمرغ بلورین شد.اما تنها در دو رشته سیمرغ را برد.بهترین موسیقی متن که حاصل کار هنرمند فقید بابک بیات بود و تدوین که توسط محمدرضا موئینی انجام شده بود. یک دیپلم افتخار هم نصیب بهروز افخمی در رشته کارگردانی شد.دو بازیگر گمنام عروس یعنی ابوالفضل پورعرب و نیکی کریمی هر دو نامزد جایزه بهترین بازیگری شدند که خب جایزهها به مهدی هاشمی برای دو فیلم با یک بلیت و فریماه فرجامی برای فیلم پرده آخر رسید.در آن دوره مهمترین جوایز جشنواره فجر توسط فیلمهایی چون پرده آخر ساخته واروژ کریم مسیحی و آپارتمان شماره ۱۳ ساخته یدالله صمدی شکار شدند.
اکران فیلم که با دورخیز تبلیغاتی مناسب انجام شد،یک موفقیت تجاری به تمام معنا بود.فیلم در اکران اول خود ۵/۴ میلیون تماشاگر را به سینما کشاند و با متوسط قیمت بلیت ۲۶تومان، ۱۱۶میلیون تومان فروش کرد.تعداد تماشاگران این فیلم اگر در قیمت بلیت سال ۱۳۹۷ ضرب شود به رقم فروش بیش از ۶۰میلیارد تومان میرسیم که عدد شگفتانگیزی است چراکه رقم فروش موفقترین فیلم سال ۹۷ یعنی هزارپا ۳۸میلیارد تومان است.
در سال ۱۳۷۰ عروس پرفروشترین فیلم سینماهای ایران بود و موفق شد فیلمهای بعدی جدول فروش یعنی سفرجادویی،در آرزوی ازدواج،آتش پنهان،تعقیب سایهها و آپارتمان شماره ۱۳ را با اختلاف زیاد جا بگذارد.این را هم در نظر بگیرید که عروس در سالهای ۷۱ و ۷۲ هم به شکل پراکندهای اکران شد و بیش از ۵۰۰ هزار تماشاگر دیگر به مخاطبان خود اضافه کرد.
عروس شاید بهترین فیلم بهروز افخمی نباشد،بسیاری فیلم شوکران را بهترین فیلم کارنامه سینمایی او میدانند اما هرچه هست عروس اهمیتی تاریخی در سینمای ایران پیدا کرده و دوره جدیدی را برای این سینما رقم زده است؛ دوران توجه به بازیگران جوان و جدید، دوران سختگیری روی فیلمنامه و روایت و البته توجه به مخاطب عام بیآنکه اسیر ملاحظات سینمای بازاری شود. عروس نمونهای درخشان از ساخت یک فیلم استاندارد،جذاب و تماشاگر پسند است که حال بعد از گذشت ۲۷ سال همچنان قدرت جذب تماشاگران را داراست.