صداقت به سبک زیباکلام یا عبدالملکی؟
روزنامه هفت صبح، محمدجواد ترابی | پدر و مادرت چهکارهاند؟ چقدر حقوق میگیری؟ چی بهت ارث رسیده؟ و دهها سوال مزخرف دیگر را سالهاست کمتر میشنویم. کمی سطح و شأن ارتباطات انسانی نسبت به یکی دو دهه پیش در جامعه ارتقا پیدا کرده و این سوالها درباره سطح زندگی و درآمد پدر و مادر از دانشآموز و دانشجو و سرباز و درباره حقوق و ارث از شاغل، کم بسامدتر شنیده میشود. طرف مقابل هم چه باید میگفت؟
مسابقه فلاکت به راه میافتاد که خدای ناکرده سوءاستفاده از جایگاه والدین نشود یا کسی برای ثروت کسی کیسه ندوزد. تا جایی که به یاد دارم، همه ما عادت کرده بودیم به طفره رفتن. در چنین موقعیتی اصلا چه باید گفت؟ از بدبختیها باید گفت یا از داشتههای حال؟ ما در یک کلاس درس جمعی یاد گرفتهایم که برای حفاظت از خود و خانوادهمان، همیشه بگوییم: «میگذرونیم». بیش از این هم نیازی نیست کسی در جریان باشد.
چی بهتر از این که خودمان را همطبقه دهکهای پایین جامعهای نشان دهیم که دههها در آن ارزش «به دنیا آمدن در خانوادهای فقیر و مستضعف» بود. گویی کسی که از دهکهای بالای جامعه باشد نمیتواند در نظام آموزشی مورد تایید، به فهمی مناسب از درد و رنج و نیاز دهکهای پایینتر برسد. ارزش در نداشتن بود و دست و پنجه کردن با رنج.
یکی دو روز اخیر دو اتفاق افتاد که مرا یاد همین ارزش شدن «نداری» در ایران انداخت. یکی انتشار عکس مهمانی در خانه صادق زیباکلام بود و دیگری اظهارنظر وزیر کار. زیباکلام را در توئیتر به باد انتقاد گرفتهاند که «زیباکلام چگونه چنین ویلای مجللی (بخوانید کاخ) را خریده است؟ ظاهرا اگر برجام برای ملت ما آب نداشت، برای ایشان نان داشت…»
و در رسانههای همنظر هم طبیعتا این توئیت و توئیتهای مشابه بازتاب داشت. زیباکلام، یادداشتی نوشته و در شرح آن آورده که: «در فرهنگ غلط و ریاکارانه ارج نهادن به فقر، محرومیت و مستضعف بودن است که بعد از انقلاب رواج پیدا کرده. فرهنگی که معمولا مسئولین با افتخار تظاهر میکنند که در خانوادهای محروم متولد شدهاند. من بر عکسِ مسئولین، همواره گفتهام که در خانوادهای ثروتمند متولد شدهام. پدرم یکی از بزرگترین واردکنندگان لوازم کامیون از انگلستان بود و خانواده مادری هم ملاک بودند. نه از این بابت سرم را پایین نگه میدارم و ریاکارانه خودم را به محرومین میچسبانم و نه آن را مایه افتخار و سربلندی میدانم.»
پیامی ضدجریان بود. نه تکذیب کرد و نه نیازی به تکذیب دید و البته افتخار هم ندانست که چنین زندگیای دارد. در سوی دیگر ویدئویی را میبینیم از واکنش حجتالله عبدالملکی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی کشور به پرسش خبرنگار صداوسیما. عبدالملکی در واکنش به طرح موضوع کاهش قدرت خرید کارگران، اشاره میکند که چرا (فقط) کارگران؟! حتی مدیران ارشد و با اشاره به خود میگوید حتی خود ما (وزرا) دچار مشکلات معیشتی هستیم.
مسابقه فلاکت و نداری گویا به سطوح بالای جامعه رسیده و وزیری که باید تدبیری برای کارگران کند، میگوید خودش هم درگیر مشکلات معیشتی است. سوای باورپذیر بودن یا نبودن آن، انتخاب من صراحت و صداقت آقای زیباکلام است نه وزیری که احتمالا برای التیام درد نداشتن ندارها، خودش را همسطح میکند.