شواهدی که نشان میدهد آلومینیوم در خطر است
روزنامه هفت صبح | زمانی که جمهوری را به اسم خیابان نادری میشناختند، پلاسکو و آلومینیوم با دو سال اختلاف ساخته شدند؛ اولی ۱۳۴۱ و دومی ۱۳۴۳٫ از روزی که پلاسکو خاک و خاکستر شد تا همین امروز همه واهمه ریختن دومی را هم داشتهاند. حالا هم که متروپل سقوط کرده دوباره اسم آلومینیوم به گوش میرسد. چند سالی است که در ساختمان آلومینیوم موبایل میفروشند و ساعت، لوازم صوتی و خانگی تعمیر میکنند.
امروز فقط ۲۰درصد از این ساختمان با چهار هزار و ۳۰۰ متر متراژ به بنیاد تعلق دارد و مالک بقیه آن کسبه یا سرقفلیداران حقیقی هستند.
حالا دیروز رئیس بنیاد مستضعفان گفته که بهرغم نامهنگاریهای مختلفی که بارها داشته، کسبه حاضر نیستند برای عملیات ایمن سازی، به مدت محدودی ساختمان را تخلیه کنند. در واقع بنیاد میگوید که این ساختمان ۱۵ طبقه با نزدیک به ۷۸۷ واحد باید موقتا تعطیل شود ولی مالکان و سرقفلیداران مخالف هستند.
آلومینیوم را پلمب کنید
بنیاد مستضعفان اسناد نامهنگاریهایش را دیروز منتشر کرد که نشان میداد تا امروز بارها با کسبه، دادستانی و شهرداری مکاتبه داشته تا رفتوآمد در مجتمع متوقف شود. آنها اینبار هم دوباره درخواست خودشان را مطرح کردهاند که جلوی خطر گرفته شود. نامه آخر را یازدهم اردیبهشت ماه به دادستان انقلاب ارسال کردند و در آن نوشتند که حتی اگر مالکان همکاری نکردند، دادستانی آنجا را پلمب کند. از این نامه یک رونوشت هم به مدیر ساختمان آلومینیوم فرستاده شده که آنها در جریان این درخواست قرار بگیرند.
سه شیفت آتشنشان آنجا مستقر شدهاند
به غیر از این نامه، بنیاد میگوید کارهای دیگری هم کرده. حتی دیروز گفته شد که روزی سه شیفت نیروی آتشنشانی مستقر شده است تا از فاجعه پیشگیری کند. اینطور که نامههای بنیاد نشان میدهد این آتشنشانان از زمستان سال گذشته اینجا حضور داشتهاند.
مشکلات آلومینیوم چیست؟
رئیس بنیاد میگوید که این ساختمان را با استانداردهای دهه ۴۰ ساختهاند و همچنان پایان کار ندارد. محمد پرعلی اینطور گفته است: «هر چند اسکلت ساختمان آلومینیوم، بتنی و برابر نظر کارشناسان کماکان دارای استحکام نسبی خوبی است و پنج دستگاه آسانسور دارد اما فاقد راه پله فرار و گاز شهری است و با آنکه دارای بیمه آتشسوزی و حوادث و مسئولیت است اما فاقد سیستم اعلام و اطفای حریق بوده و تأسیسات برقی فرسوده و مستهلک، زنگهای خطر را به صدا درآورده است.»
در اسنادی که دیروز بنیاد مستضعفان دست به انتشار آنها زده نامههای دیگری هم در سالهای گذشته وجود داشته که در تعداد زیادی از آنها از مدیر ساختمان خواسته شده تا برای نصب سیستم اعلام حریق همکاری کنند. اولین نامهای که برای مدیر ساختمان فرستاده شده به خرداد سال ۱۳۹۶ برمیگردد که در آن قید شده بود به صورت فوری ریسکهای حریق برطرف شود. نه تنها این مشکلات به صورت فوری حل نشد، بلکه هنوز هم که پنج سال از ماجرا میگذرد شورای ساختمان کار زیادی نکرده است.
آن زمان درخواستها این بوده که موانع فیزیکی راه پله برداشته شود، راهرو آزاد شود، پلههای شمالی و جنوبی پاساژ تغییر کنند و دستورات آتشنشانی اجرا شوند. بعد از این نامه، در اسفند ماه همان سال بنیاد دوباره به شهرداری و یکی از دادسراهای تهران نامه میزند و اعلام میکند که شورای ساکنان حاضر به همکاری نشدهاند. بنیاد در سال ۱۳۹۶ پذیرفته بود که ۵۰درصد از هزینههای ایمن سازی را پرداخت میکند که سال ۱۳۹۸ تقریبا برابر با شش میلیارد تومان میشد.
در نهایت از سال ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ قراردادهای متعددی با شرکتهای مهندسی و برق منعقد و حتی پیش فاکتورهای این کار ارائه میشود اما هنوز همان دستوراتی که سال ۱۳۹۶ داده شد از سوی این شرکتها اجرا نشده. طوری که در لیست ساختمانهای ناامن که بعد از ماجرای متروپل دوباره اعلام شد، نام آلومینیوم هنوز وجود داشت.
آخرین بار هشتم خرداد دادستان تذکر داده و گفته بود که نمیتوانند برای همه ساختمانهای ناایمن نماینده بگذارند. دادستانی قبلا وقتی داغ پلاسکو هنوز داغ بود به مالکان وقت دستورداده بود که پاساژ را برای ایمن سازی تخلیه کنند. این اتفاق در واقع دو سال بعد از اولین آتشسوزی در آلومینیوم اتفاق افتاد. یکی از روزهای تعطیل مهرماه سال ۱۳۹۴ طبقه چهارم این ساختمان شعلهور شد و تعطیل بودن پاساژ باعث شد که کسی در آن آسیب نبیند.
آلومینیوم، پلاسکو میشود؟
نقطه اشتراک ساختمان آلومینیوم با پلاسکو، فقط سرنوشت این دو ساختمان نیست؛ آنها در واقع از یک رگ و ریشه متولد شدند. هر دو ساختمان را مالک یکی از کارخانههای معروف صنایع پلاسکو و آلومینیوم در دهه ۴۰ ساخته بود که بعد از انقلاب به بنیاد مستضعفان داده شد. حبیب القانیان معروف به حاج حبیب، یکی از سرمایهگذاران دوره پهلوی اول و دوم بود که گفته میشد عمده ثروتش را از امتیاز فروش لباس نیروهای نظامی به متفقین به دست آورد.
او سال ۱۳۵۸ اعدام شد و در نهایت بعد از مرگ بنیاد مستضعفان هم واحدهای آن را اجاره داد. حاج حبیب را به غیر از پلاسکو و آلومینیوم، به عنوان رئیس انجمن کلیمیان هم میشناختند. از قضا ساختمان پلاسکو هم بخشی از فعالیتهای تجاری او را تشکیل میداد که ساخت آن به عنوان نخستین برج تهران سر و صدای زیادی به پا کرد. القانیان فعالیتهای تجاری زیادی هم با رژیم صهیونیستی داشت که همین موضوع زمینه مرگش را رقم زد.
در زمان مرگ او گفته شده بود که حتی ساختمانی برای بورس الماس در تلآویو ساخته که طبق اسنادی که روز محاکمه خوانده شد، بلندی این ساختمان سه برابر بلندی ساختمان آلومینیوم یا پلاسکو بود. در نهایت بعد از آتشسوزی که پنج سال پیش رخ داد، سالی که گذشت پلاسکو کاملا احیا شد و دوباره به حیات خود ادامه داد اما هنوز هم واهمه این میرود که ستونهای لرزان آلومینیوم روزی دوباره بلای جان شهروندان تهران شوند.