شب رویایی که پریپتی برای گرگانیها ساخت
روزنامه هفت صبح | «یه چیزی رها شد و توپ رفت توی سبد، یا خدا… یا خدا… مگه داریم؟ بازی مساوی شد…» این بخشی از گزارش مسابقه شنبه شب بین تیمهای بسکتبال شهرداری گرگان و مهرام تهران است. آنجا که پری پتی، بازیکن آمریکایی شهرداری گرگان در فاصله سه دهم ثانیه به پایان توپ را از فاصله ۲۰ متری پرتاب کرد، توپ سوت کشان پنج بازیکن حریف را رد کرد و افتاد داخل تور.
البته این تمام ماجرایی نیست که پایانبندی وقت قانونی بازی را به یک افسانه تبدیل میکند تا گرگانیها چند نسل آن را برای بچههایشان تعریف کنند. وجه دراماتیک ماجرا اینجا بود که این توپ درست سه دهم ثانیه مانده به پایان مسابقه داخل تور افتاد آن هم در حالی که تیم شهرداری گرگان فقط به سه امتیاز همین پرتاب نیاز داشت تا بازی را مساوی کند و کار را به وقتهای اضافه بکشاند و بعد قهرمان شود.
ضربه آنقدر لب به لب با زنگ پایان بازی پرتاب شده بود که داوران برای اینکه بفهمند میتوانند امتیاز آن را به پای شهرداری گرگان بنویسند یا نه نزدیک به ۵دقیقه فیلم بازی را جلو و عقب کردند. این چهارمین بازی از مجموع پنج بازی فینال بود که اگر آن شوت عجیب و غریب پری پتی نبود دو تیم دو -دو مساوی میشدند و قهرمان به بازی پنجم میافتاد.
حالا پری پتی قهرمان مردمی است که احتمالا تا سه سال پیش که به تیم شهرداری گرگان بیاید اصلا از وجود آنها خبر نداشت. گارد آمریکایی شهرداری گرگان در این مورد میگوید: «هیچ کسی جز خدا آن کار را نکرد، من فقط توپ را شوت کردم، کار خدا بود، نه من، حالا خیلی خوشحالم، من در گرگان و ایران اسطوره شدم!
به محض اینکه دستم بهتوپ خورد شوت زدم، من به خودم گفتم ما به سه امتیاز احتیاج داریم، پس توپ را پرت کردم و گل شد. این شوت به ما کمک کرد که برنده شویم و به آن چیزی که میخواستیم در وقت اضافه رسیدیم. خیلی خوشحالم، که بچهها کارم را تکمیل کردند. آنها توانستند با مهرام که یک تیم فوقالعاده است، بجنگند.»
*** بیشتر از یک تیم معمولی
برای اهالی گرگان قهرمانی در لیگ برتر بسکتبال تیمشان، خیلی بیشتر از موفقیت یک تیم معمولی در یک رقابت معمولی است. اگر در دهه ۶۰ و ۷۰ گنبدیها در همسایگی گرگانیها با والیبال نام خودرا بلند آوازه کرده بودند اما گرگانیها بسکتبال برایشان ورزش اول بود. ورزش اصلی کل شهر. در گرگان جوانها نمیخواهند فوتبالیست شوند. عشق اول این شهر بسکتبال است.
برای گرگانیها از همان ۸۰ سال پیش که اصولی و کلاردشتی بسکتبال را به این شهر بردند تبدیل به ورزش اولشان شد و خیلی از نوجوانها میدانند که تابستانها باید چه کار کنند. این قهرمانی یک جورهایی پایان یک حسرت چند ساله هم محسوب میشود چون دو سال پیش شهرداری گرگان با وجود اینکه بازیهای درخشانی ارائه داد نایب قهرمان شد، پارسال هم در حالی که صدر جدول را در دست داشت به کرونا باخت و با متوقف شدن بازیها کلا لیگ تعطیل شد تا اینکه امسال توانست سه دهم ثانیه مانده تا سه ساله شدن ناکامی، جام را از چنگ مهرام تهران بیرون بکشد. برای همین هم به محض تمام شدن بازی مردم شهر در بعضی از محلهها بیرون ریختند و پیروزی تیم بسکتبالشان را جشن گرفتند.
*** تبریک از آنسوی اقیانوس
پرتاب عجیب پری پتی و همه آنچه دست به دست هم داد که او شنبه شب در پوست خودش نگنجد حتی وقتی مشغول مصاحبه تلویزیونی بود، نه فقط بینندههای ایرانی را تحت تاثیر قرار داد بلکه در بقیه نقاط جهان هم مورد توجه قرار گرفت حتی رابرت مالی، نماینده آمریکا در امور ایران در توئیترش نوشت: «تبریک به پری پتی و تیم او، شهرداری گرگان، عجب پرتاب دقیقه نود فوقالعادهای!»تعداد زیادی از کاربران آمریکایی توئیتر هم به این ماجرا واکنش نشان دادند و آنها هم پرتاب او را فراتر از یک پرتاب انسانی دانستند. بعضی از آنها به شوخی نوشتند که او باید به کشور خودش برگردد.
*** مهمان ویژه رختکن
سالار عقیلی به عنوان یک گرگانی و طرفدار دو آتشه بسکتبال مهمان ویژه بازی شنبه شب بود و بعد از قهرمانی به رختکن تیم شهرداری گرگان رفت تا برای بازیکنانی که سر از پا نمیشناختند بزند زیر آواز و یک ویدئوی دیگر از این شب رویایی برای وایرال شدن درست شود.
*** آن طرف میدان و عصبانیت صمد
در همان ویدئویی که از شاهکار پری پتی دست به دست میشود، صمد نیکخواه بهرامی، کاپیتان تیم مهرام را هم میبینیم که به دلیل ۵ خطا بودن بیرون زمین است و عصبانیتش سوژه عکاسها شده، البته بقیه اعضای تیم او هم بعد از بازی آنقدر ناراحت بودند که برای جشن قهرمانی و دریافت مدال نایب قهرمانی در سالن نماندند و مدالهای آنها سهم سکوهای خالی شد اما عصبانیت صمد از جنس دیگری بود و بعدتر هم خبر رسید که با کادر فنی دعوا و درگیری پیدا کرده است.
او بعد از بازی در گفت و گو با ورزش سه، دلیل عصبانیتش را اینطور توضیح داد: « بازی را خودمان به حریف دادیم. آنها هم خوش شانس بودند و بخت با شهرداری گرگان یار بود. من هر چه بگویم، به کادر تیم خودمان برمیگردد، اما به هر حال راه سادهای برای اینکه بتوانیم بازی را ببریم، وجود داشت. من به متین گفتم که نباید آن پنالتی آخر را تبدیل به گل کند. وقتی توپ را به حلقه میزد، تا بازیکنان حریف صاحب توپ شوند و آن را شوت کنند، بازی تمام بود. من تا لب خط آمدم و فریاد زدم و این را گفتم، اما کادر تیم نظر دیگری داشت. این دیگر اظهرمن الشمس بود که باید چنین کاری میکردیم و برنده بودیم.»او بعد هم خواست که کلا بساط مدال دادن به نایب قهرمان جمع شود چون تیم بازنده همیشه عصبانی و ناراحت است.