کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۳۹۳۳۸
تاریخ خبر:

چرا عملکرد شاخص بورس می‌تواند گمراه‌کننده باشد؟

روزنامه هفت صبح، علی رستگار | در مورد رابطه شاخص کل بورس با افزایش قیمت سکه و دلار در این مدت زیاد بحث شده. خود ما هم در گزارشی دیدگاه بعضی اقتصاددانان مثل مجید شاکری را منعکس کردیم که معتقدند رشد چشمگیر شاخص بورس منجر به پدیده تورم دارایی‌های سرمایه‌ای شده و به عبارت دیگر صاحبان سرمایه وقتی می‌بینند شاخص بورس رشد می‌کند انتظار دارند که سایر بازارها از جمله طلا و سکه و ارز به همان میزان رشد داشته باشد.

این تحلیل الان خیلی مورد پسند کانال‌ها و گروه‌های غیر قانونی قیمت ارز هم قرار گرفته. این کانال‌ها که خیلی با آب و تاب قیمت دلار در بازار را گزارش می‌کنند و به افزایش قیمت‌ها دامن می‌زنند، خیلی مُصرانه این ایده را تبلیغ می‌کنند که با توجه به رشد شاخص بورس، دلار و سکه حالا حالاها جای رشد دارد. دیروز یکی از همین کانال‌ها نوشته بود که از مهرماه ۹۶ تا الان نرخ ارز ۴۵۳ درصد بالا رفته اما چون شاخص کل بورس افزایش انفجاری و بی‌سابقه ۱۹۸۷ درصدی داشته؛ بنابراین دلار الان باید ۴۰ هزار تومان باشد!

اینکه ممکن است رشد بورس روی سایر بازارها اثر روانی مختصری داشته باشد خیلی بیراه نیست اما این محاسبات عجیب که دلار باید به فلان قدر که ما می‌گوییم رشد کند دو ایراد فنی بزرگ دارد. اول اینکه منطقی اگر نگاه کنیم این رشد دلار است که بورس را به دنبال خود می‌کشد و نه برعکس. چرا؟ به طور مثال الان قیمت اوره خلیج فارس به بالای ۲۳۰ دلار رسیده.

دلار هم که اینجا به مرز ۲۳ هزار تومان رسیده. خب طبیعی است که به این ترتیب نرخ سودآوری شرکت‌های پتروشیمی بالا برود و سهام آنها ارزش پیدا کند. یا الان که قیمت فلزات غیرآهنی در تمام بازارهای جهانی به شرایط قبل از کرونا برگشته و در عین حال دلار هم بالا رفته چرا باید از ارزشمند شدن سهام شرکت‌ها و صنایع مرتبط در ایران تعجب کنیم؟

یا فولاد را مثال بزنیم که قیمت شمش ایران به ۳۷۵ دلار در هر تُن رسیده. پس این قیمت دلار و گشایش‌های اقتصادی در بازارهای جهانی است که شاخص بورس را به دنبال خود می‌کشد. هرچقدر سود حاشیه شرکت‌های بیشتر باشد طبعا برای بازار جذاب‌تر می‌شود. نکته دوم هم اینکه الان شرایط طوری شده بررسی شاخص کل تصویر دقیقی نسبت به آنچه در کل بازار بورس می‌گذرد به ما نمی‌دهد. چطور؟ همین دیروز را مثال بزنیم.

همه جا نوشتند که شاخص بورس مثبت بوده اما واقعیت این بود که دیروز ۲۲۱ نماد منفی داشتیم و ۱۱۶ نماد مثبت (۹ نماد هم بدون تغییر ماندند). خب در این شرایط که تعداد نماد‌های منفی بورس تقریبا دو برابر نمادهای مثبت بوده چطور می‌گویند شاخص کل بورس مثبت است؟ نکته اینجاست که شاخص کل بورس بر اساس میانگین وزنی شرکت‌ها محاسبه می‌شود. یعنی شرکت‌های بزرگ روی این عدد تاثیر بیشتری دارند تا شرکت‌های کوچک. در نتیجه وقتی می‌گوییم شاخص کل بورس مثبت بوده به این معنی نیست که هرکس در بورس سرمایه‌گذاری کرده سود کرده.

اتفاقا همین دیروز عده بیشتری متضرر شدند. بنابراین این تلقی که بگوییم چون بورس صعودی بوده پس باید سایر بازارها هم به همان نسبت رشد کنند جمله غلطی است. شاخص کل هم دیگر یک معیار گمراه‌کننده است. شاید بهتر باشد در تحلیل‌ها و گزارش‌های اقتصادی هم از حالا به بعد از شاخص قیمت (هم‌وزن) استفاده کنیم که به همه نمادها وزن یکسانی می‌دهد.

اینطوری شاید دید بهتری نسبت به آنچه در بورس می‌گذرد پیدا کنیم. اینکه مرتب از شاخص کل مثبت و رشد شارپ شرکت‌ها گفته می‌شود یک برداشت غلط از این اتفاق است که هر روز پشت سر تعداد محدودی نماد بزرگ با حجم معاملات سنگین مثل خودرو (ایران خودرو)، خساپا‌(ساپیا)، شپنا (پالایش نفت اصفهان)، فولاد (فولاد مبارکه اصفهان) و … صف خرید تشکیل می‌شود .

اما خیلی از نمادهای با پتانسیل بالا و جامانده از بازار همچنان منفی می‌خورند و درجا می‌زنند. همین دیروز شپنا و شستا به ترتیب ۴۰۰ میلیون و ۷۵۰ میلیون سهم تقاضا داشتند. این میزان سهم هم طبعا به همه نمی‌رسد اما در کانال‌های دلاری می‌بینیم در بوق و کرنا کردند که ببینید بورس چه خبر شده. پس دلار هم باید رشد کند!

کدخبر: ۳۳۹۳۳۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر