سینمای نوآر به زبان بازیهای ویدئویی
روزنامه هفت صبح، کسری کریمیطار | سال ۲۰۰۱، چند استودیو و کمپانی بزرگ صنعت بازی با کمک هم عنوانی اکشن با نام «مکس پین» را منتشر کردند؛ عنوانی که به وسیله استودیو فنلاندی رمدی ساخته شده بود و به لطف چند نمایش خیلی خوب در رویدادهای مختلف، بین نویسندگان و منتقدان بازی از شهرت خوبی برخوردار شد. بااینحال کمتر کسی فکر میکرد مکس پین به اثری ساختارشکن مبدل شود؛ به یکی از معدود بازیهایی که هم در بعد داستان و هم در بعد گیمپلی؛ اثری انقلابی در صنعت بازی بود.
تلفیق یک داستان پلیسی در فضای نوآر به همراه گیمپلی مهیج که بسیار یادآور فیلمهای اکشن هنگکنگی بود، نام مکس پین را به عنوان یکی از بهترین بازیهای تاریخ برای همیشه جاودانه کرد. باورش واقعا سخت است که این بازی ماه گذشته ۱۹ساله شد و با وجود میلیونها طرفدار در سراسر دنیا تا به امروز تنها ۳نسخه از آن عرضه شده که از زمان عرضه آخر آنها نزدیک به هفت سال میگذرد.
با اینکه فروش Death Rally به عنوان نخستین اثر استودیو رمدی بیش از حد انتظار آنها بود، اما باز هم ساختار این مجموعه فنلاندی پیش از عرضه مکس پین بیشتر از یک استودیو به یک گروه دوست شباهت داشت. رمدی در زمان ساخت مکس پین نمیتوانست از بازیگران حرفهای استفاده کند و به همین خاطر سم لیک، نویسنده بازی موظف شد تا شخصا پروسه جایگزینی کاراکترها را پیش ببرد.
اینگونه شد که Max Payne به بازی خانوادگی خانواده او مبدل شد. تقریبا اکثر دوستداران مکس پین میدانند صورت پین در قسمت اول همان چهره سم لیک بوده، اما مشخصا کمتر کسی میداند که نه فقط لیک، بلکه تمامی اعضای خانواده او در این بازی ایفای نقش کردند. همانطور که گفتیم، شخص لیک نقش مکس پین را برعهده گرفت.
مادرش در نقش نیکول هورن، شخصیت بد اصلی بازی ظاهر شد؛ پدر لیک در نقش آلفرد وودن، سردسته گروه مخفی Inner Circle و برادرش هم در نقش Vinny Cognitti یکی از اعضای ارشد خانواده مافیایی Punchinello. البته تاثیر لیک روی مدلها به این نقطه ختم نشد و حتی سرایدار محل زندگی او هم یکی از نقشهای مکس پین را برعهده گرفت.
مکس پین اولین عنوان صنعت بازی نبود که در آن از اسلوموشن به عنوان مکانیک گیمپلی استفاده میشد، اما نخستین بازیای بود که تکنیک بولتتایم را به دنیای بازی آورد. ایده اصلی استفاده از اسلوموشن پیش از اکران فیلم Matrix به ذهن اعضای رمدی رسید. در آن هنگام الگوی اصلی آنها فیلمهای «جان وو» بود که همگی پر شده بودند از سکانسهای تیراندازی به همراه اسلوموشن.
بااینحال اکران ماتریکس در سال ۱۹۹۹ سبب شد تا لیک و مابقی اعضای رمدی با الهام از این فیلم بولتتایم را در بازی پیادهسازی کنند. بااین حال هنوز هم مشخص است که هسته اصلی اکشن بازی از آثاری همچون Hard Boiled ، The Killer ، A Better Tomorrow و Hard Target الهام گرفته. حتی اگر به خاطر داشته باشید، در یکی، دو جای بازی مستقیما به این کارگردان کهنهکار هنگکنگی اشاره شده بود.
اکثر طرفداران سری مکس پین، از مسیری که راکستار برای ساخت قسمت سوم دنبال کرد ناامید و ناراضی هستند. بااینحال خالقان GTA از یک منظر کار خود را به خوبی انجام دادند و آن هم همکاری با سم لیک برای نوشتن کمیک این مجموعه بود. این کمیک سهجلدی که دن هاوسر و سم لیک مشترکا آن را نوشتهاند، بخشهای ناگفتهای از زندگی مکس پین را بازگو میکند که شاید جالبترین آنها دوران کودکی و نوجوانی مکس باشد.
این سه جلد کمیک نشان میدهند مکس پین قهرمان دوستداشتنی و البته بختبرگشته ما از همان دوران کودکی با مشکلات فراوانی دستوپنجه نرم کرده. پدر او جک پین یک کهنهسرباز جنگ ویتنام بوده و به واسطه حوادثی که در جنگ تجربه کرده، دچار PTSD یا همان اختلال تنشزای پس از رویداد شده؛ اختلالی که به واسطه آن مادر مکس؛ یعنی هلن را کتک میزده، به او خیانت میکرده و البته اعتیاد شدید به مشروبات الکلی داشته. به همین واسطه مکس از همان دوران از پدرش متنفر بوده.
پیش از اینکه آیتم آنچه نمیدانید مکس پین را به پایان برسانیم، میخواهم یک حقیقت جالب و پشت پرده این سری را برای شما بازگو کنم. برای بازگو کردن این حقیقت به ۱۸ سال پیش بازمیگردیم؛ وقتی استودیو رمدی در تابستان سال ۲۰۰۲ یعنی در نیمههای ساخت مکس پین ۲، تمامی حقوق و امتیاز این بازی را طی معاملهای به ارزش ۳۴ میلیون دلار به فروش رساند.
با اینکه سم لیک سالها بعد گفت که آنها میدانستند قسمت دوم آخرین شمارهای است که رمدی روی آن کار میکند، اما از همان زمان فروش IP مشخص بود که T2 بیجهت این مبلغ گزاف را به تیم فنلاندی پرداخت نکرده. به همین دلیل در پایان قسمت دوم عبارت «داستان مکس پین ادامه پیدا میکند» به نمایش درمیآمد. بااینحال فروش پایینتر از سطح انتظار قسمت دوم سبب شد تا کار ساخت نسخه سوم سالها به تعویق بیفتد.