سوگواری و تجمع شاگردان‌ ‌بابک خرمدین در اکباتان

روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری| ماجرای این خانواده مخوف و حرف‌هایی که پدر و مادر در دادسرا زدند اصلا تناسبی با سوگواری‌ و حرف‌هایی که دوستان و آشنایان بابک و آرزو خرمدین در فضای مجازی برایشان می‌نویسند، ندارد.برای بابک خرمدین، مرد ۴۷ساله، استاد کارگردانی و فیلمنامه‌نویسی دانشگاه آزاد شاگردانش سوگواری برگزار کرده‌اند.

هرکسی که او را می‌شناخته برایش متنی نوشته است. هیچ‌کدام از او بد نمی‌گوینداما اکبر خرمدین و ایران که متهم و معترف به قتل‌های زنجیره‌ای هستند ماجرا را طور دیگری در دادسرا تعریف کردند.در دو جلسه بیش از ۱۰بار این دونفر گفتند فرزندان ما فاسد بودند،فساد اخلاقی بالایی داشتند و…! روشنک گرامی، بازیگر سینما و تلویزیون در صفحه شخصی خود نوشته:

« بابک را می‌شناختم و یک‌جورهایی همسایه بودیم. مرد نجیبی بود. هر دو عاشق فیلم‌های تارکوفسکی بودیم. … هر دو به فلسفه خیلی علاقه داشتیم. بابک سال‌ها دنبال تهیه‌کننده‌ای می‌گشت که بتواند فیلم خود را بسازد، فیلمی مردانه که یک نقش زن داشت و دوست داشت من آن نقش را بازی کنم. با تهیه‌کننده‌های زیادی هم صحبت کرد اما سینمای ایران فیلم فلسفی نمی‌پسندید. …یک دفعه که در حال پیاده‌روی بودیم مادرم از او پرسید چرا پدر و مادرت این اسم را روی تو گذاشتند و بابک فقط لبخند زد، همین!»

متین حیدری‌نیا، که دوسال در کلاسش حضور داشته هم برایش نوشته:« در کلاس باز شد و اولین چیزی که دیده می‌شد یه فنجون قهوه بود. اومد داخل…مردی با موهای جو گندمی و صدایی قشنگ و به شدت خوش بو و تمیز. (سلام، من بابک خرمدین هستم، بچه‌ها نمره برای من مِلاک نیست. فقط میخوام یاد بگیرید، سینمای واقعی رو) محوش شدم، تموم شد من با بابک تو یه تیم قرار بود بازی کنیم،به به،چه استادی،چقدر با شخصیت چقدر«مودب،مهربون، متین، شوخ، دلسوز، نجیب، نجیب، نجیب.» حتی کفاش معروف سر فاز سه که خودش عاشق تئاتر و سینماست می‌گوید این آدم خیلی باسواد و آرام بود اصلا با کسی کاری نداشت.

هزاران سوال باقی مانده، مثلا می‌گویند چرا بابک نپرسید خواهرم کجاست؟ اما بابک پرسیده بود، دوربین‌های مداربسته را هم چک کرده و دیده بود پدر و مادرش بسته‌هایی را جا‌به‌جا می‌کنند. طیبه نیک نژاد، یکی از شاگردانش که قبل از حادثه هم با بابک کلاس داشته می‌نویسد: «ایشون همیشه اعتقاد داشتن خشونت را نباید مستقیم در فیلم نشان داد، غافل از اینکه …، در کلاس و جز تواضع، مهربانی،ادب در کلام و رفتار، عشق به سینما چیزی ندیدیم ازشون و چقدر دردناکه که ما چند ساعت قبل از این اتفاق باهاش کلاس داشتیم و دلش نمی‌خواست کلاس رو ترک کنه، برای آرامش روحشون دعا کنیم.»

حالا سه نفر کشته شده‌اند، عده‌ای در فضای مجازی نوشته‌اند پدر فرامرز، داماد خانواده چندی بعد از فقدان پسرش دق کرد. مادرش، عمه بابک آلزایمر دارد. بابک هم به دنبال خواهرش بوده اما به نتیجه نمی‌رسد. پدر حتی آرزو را در قتل فرامرز همدست می‌داند. برخی منابع غیررسمی می‌گویند افشین و آذر، فرزندان بازمانده هم تمام تهمت‌های مجازی را تکذیب کرده‌اند و گفته‌اند پدر و مادرمان گفتند آرزو ترکیه است ما هم پیگیری نکردیم.