سوژه هفته| قتل دردناک یک کارگردان سینما
این هفته حادثه تلخی رخ داد که افکار عمومی را متاثر و متحیر کرده بود. بابک خرمدین کارگردان سینما به دست پدر و مادرش به شکل فجیعی به قتل رسید. واکنشها به این اتفاق در شبکههای اجتماعی بسیار وسیع بود.
پر: پدر بابک خرمدین اعترافشو با این جمله شروع کرده: پسرم مجرد بود! پشت این جمله لایه لایه مصیبت فرهنگی خوابیده، انگار که بگی دزد بود، معتاد بود، مجرم بود. انگار بخوای مختصر و کوتاه برای کار وحشیانهات دلیل بیاری: مجرد بود
مینا: پسرا بهخاطر امنیت خودتونم که شده زن بگیرید
مادمازل: از وقتی که خبر کشته شدن بابک خرمدین رو شنیدم همش تند تند کارای خونه رو میکنم، وسط کارا هم مامانمو یه ماچ میکنم
اشکان: باباها تا یه سال نمیذاشتن بچهها از ۱۰ شب به بعد بیرون باشن، الان ده شب به بعد میزنم بیرون به بابام میگم خونه این موقعها امن نیست
آنتیگونه: یه عزیزی همیشه میگفت: «سرنوشت آدما شبیه اسمشونه» بابک خرمدین معاصر شبیه بابک خرمدین تاریخ به خواب مرگ رفت، چی سوررئالتر از این؟
پرواز: تا اطلاع ثانوی به دکمه کولر و کنترل تلویزیون دست نزنید تا ببینیم باید چه خاکی تو سرمون بریزیم
هنک مودی: تا اطلاع ثانوی از دست پدر مادراتون چیزی نگیرید تا ببینیم چی میشه
احمدی: یه روزم بهنام پسر نامگذاری کردن که اونم توش طرف زد پسرشو چون مجرده تیکهتیکه کرد انداخت سطل آشغال. دیگه آدم جرات نمیکنه پسر بمونه
افشین: هنوز کسی پیدا نشده بگه پدر و مادرش صلاحش رو میخواستن که قطعه قطعهاش کردند؟
حاج رضا: اینکه یه پدر و مادر پسر خودشونُ به جرم مجرد بودن کشتن و تیکهتیکه کردن به خودی خود خیلی عجیبه ولی عجیبتر وقتی میشه که این خبر رو صبحی بابام برام فرستاده
امیر پرسیس: همین که پدر و مادر قبل کشتن و تیکهتیکه کردن، بیهوشش کردن یعنی خیر و صلاحشو میخواستن
مارشال: بیاید دو به دو شیم بریم محضر. مجرد موندن دیگه صلاح نیست. ممکنه نگینی ببرنمون بندازن تو سطل آشغال.
فریداف: مامانم میگه وااا تابلوها حالا چرا انداختنش تو سطل آشغال؟ میبردنش بیابونی جایی! کمک دوستان، کمک.
الهام وی: دنیایی که پدر و مادر برا قتل بچهشون نقشه بکشن، خیلی جای ترسناکیه
بچه شهرستان: اسم پدر رو خراب نکنید. پدر واقعی تیکههای وجود خودشو به فرزندش هدیه میکنه
وحیده: چطور بعد از بیهوش کردنش، پشیمون نشدن؟
مهدی یراحی: بزرگترین انگیزهها هم خشونت را توجیه نمیکند