سندرم تاخیر و اعتماد به سخن مسئولین و مقامات
محمدرضا جلائیپور، پژوهشگر اجتماعی و فعال سیاسی:
*در طول هفتههای گذشته و مواجهه با بحران کرونا، ایران «جامعهای قوی»، «نظام سلامت قوی» ولی «حکمرانی و مدیریت بحران ضعیف و کُند» داشت.
*در ایران تا ۸ اسفند ماه ورود اتباع چین به ایران ممنوع نشد. گزارش شفاف ورود کرونا به ایران تاخیری حداقل یک ماهه داشت. ممنوعیت سفر به قم با تاخیری حداقل ۱۹ روزه از ۱۸ اسفند اعمال شد. بعد از شش هفته هنوز وضعیت اضطراری اعلام نشده است.
* تعطیلی موقت زیارتگاهها با تاخیری حداقل ۲۷ روزه در ۲۶ اسفند صورت گرفت. طرح موسوم به «فاصلهگذاری اجتماعی» تنها از هشت فروردین اجرا شد.
* رویهها و قوانین استخدامی و حراستها مانع جذب و ارتقای سرمایههای انسانی در نهادهای حکمرانی ایراناند و هیچ جریان سیاسی و دولتی تاکنون اصلاح این رویهها و جایگزینی شیوههای شایستهگزین و شفافِ جذب و ارتقا در نهادهای حکمرانی را در اولویت خود قرار نداده و حاضر به پرداخت هزینهاش نشده است.
* دولت حسن روحانی هم مشابه پارهای از دولتهای راستگرای جهان از ترس کاهش تولید و لطمه به اقتصاد و بدون حساسیت کافی به مرگ شهروندانش، هم در جدی گرفتن بحران کرونا تاخیر داشت.
اقتصاددانهای شاخص ایران در نامهای که به دولت نوشتهاند، هاشم پسران - استاد برجسته اقتصاد -، اتاق بازرگانی ایران، معاونت رفاه وزارت کار، تعدادی از اقتصاددانان و سیاستمداران عدالتخواه و چند طومار دانشگاهیان به دولت پیشنهاد کردهاند که از آسیبپذیرترین شهروندان حمایت مالی کند.
* از ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی که دولت برای مدیریت بحران کرونا اختصاص داده تا کنون فقط هشت هزار میلیاردش را برای کمک مالی به شهروندان بیبیمه بیحقوقِ ثابت منظور کرده است که کافی نیست.
(از کانال تلگرامی)
*** محمد طبیبیان| کارشناس اقتصادی
این روزها بسیار سخن از توجه نکردن خلایق به توصیههای ایمنی مقامات است در مورد اجتناب از مسافرت و حضور در مراکز تجمع یک رخداد جالب به یادم افتاد. در یک شب ژانویه ۲۰۱۲ کشتی تفریحی کوستا کونکوردیا با حدود ۳۰۰ سرنشین از شهروندان کشورهای مختلف اروپا در سواحل ایتالیا به صخرهای خورد و شکاف برداشت.
در زمان حادثه فاصله این کشتی تا ساحل۱۵۰ متر بود اما حدود ۳۲ نفر از سرنشینان که عمدتاً از کشورهای دیگر مانند انگلستان و آلمان بودند تلف شدند. دو پرسش قابل ملاحظه:
یک، چرا این کشتی بزرگ تا این حد به ساحل نزدیک بود؟ پاسخ. چون منزل کاپیتان کشتی در ساحل بود و در آن شب در منزل او پارتی برقرار بوده و کاپیتان به ساحل نزدیک شده تا برای مهمانان دست تکان دهد! این طنز نیست و جداً همینطور بود و در محاکمه کاپیتان مطرح شد.
درس اخلاقی اول، وقتی یک ناخدا کشتی را از یک طرف میبرد الزاماً برای رفاه حال سرنشینان نیست، ممکن است برای پارتی منزل خودش باشد.
دو، چرا در این فاصله نزدیک به ساحل این تعداد تلفات و چرا تلفات از غیر ایتالیاییها؟ پاسخ. زمانی که کشتی به صخره برخورد کرد برخی مسافرین به عرشه آمدند، کاپیتان در بلندگو اعلام میکند که همه چیز تحت کنترل است و جای نگرانی نیست و مسافرین به کابینهای خود مراجعه کنند. مسافرین غیرایتالیایی که به اظهار نظر و صداقت مسئولین اعتماد داشتند به توصیه کاپیتان عمل کرده و به کابینهای خود میروند.
مسافرین ایتالیایی که تجربه ایتالیایی داشتند به سرعت فهمیدند که باید صحبت کاپیتان را در جهت عکس تفسیر کنند. به سرعت از کابینهای خود بیرون رفته و روی عرشه آمدند. عدهای که بنیه داشتند خود را به آب زدند و تا ساحل شنا کردند و نجات یافتند بقیه هم توسط گروههای امداد نجات یافتند. آنها که به صحبت مسئول مربوط اعتماد کردند آب داخل کشتی بالا آمد و داخل کابینها خفه شدند.
درس اخلاقی دوم برای مردم، هر وقت مقامات فرمایش و توصیه کردند، فرمایشات و توصیههای قبلی آنها را هم در ذهن مرور کنید.
درس اخلاقی برای مقامات، اگر حرفهای مستحکم و قولهای وزین قبلی شما درست در نیامد انتظار نداشته باشید مردم به کابینهای زیر عرشه بروند ممکن است خود را به آب بزنند.
حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!!