سقوط ستارهها از بوندسلیگا به لیگ ۲ قطر!
روزنامه هفت صبح | در هفتههای اخیر سه ستاره سابق و فعلی فوتبال ایران به قطر کوچ کردهاند اما مقصد آنها نه لیگ ستارگان بلکه لیگ دسته ۲ این کشور موسوم به لیگ قطر گاز(!) است. این اتفاق در حالی رخ داده که به نظر میرسید همه آنها هنوز توانایی بازی در بالاترین سطح فوتبال ایران را دارند اما به دلایلی ظاهرا نامعلوم ترجیح دادهاند فوتبال خود را در لیگ ۲ قطر دنبال کنند. اما واقعا چه اتفاقی افتاده که باعث شده فوتبالیستهای درجه یک ایران چنین تصمیماتی بگیرند؟
*** اینها هم لژیونر هستند؟
اصطلاح لژیونر در فوتبال ایران به بازیکنانی اطلاق میشود که در خارج از فوتبال کشورمان بازی میکنند. در سالهای گذشته کلمه لژیونر اعتبار و کلاس ویژهای داشت چرا که بیشتر ملیپوشان ما در فوتبال اروپا و کشورهایی مثل آلمان، انگلیس، ایتالیا، اسپانیا، بلژیک، هلند و … بازی میکردند و سطح فوتبال خودشان و همچنین فوتبال ایران و تیم ملی را هم ارتقا میدادند اما آیا حالا باید امثال منتظری و رحمانی و پولادی را هم لژیونر بدانیم و به آنها افتخار کنیم؟
*** وقتی بوندسلیگای ۲ ما را راضی نمیکرد
حدود دو دهه پیش بود که با صعود ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه، اصطلاح لژیونر در فوتبال ایران به وجود آمد و راه حضور فوتبالیستهای ایران در اروپا و به ویژه بوندسلیگا باز شد. مهدی مهدویکیا، علی دایی و کریم باقری تقریبا همزمان راهی بوندسلیگا شدند و نمایشهای خوبی هم داشتند. بعد از آنها هم نوبت به خداداد عزیزی، وحید هاشمیان، علی کریمی و رسول خطیبی رسید.
در این برهه، حضور و درخشش فوتبالیستهای ایرانی در بوندسلیگا آنقدر عادی شده بود که وقتی بازیکنانی مثل علیرضا منصوریان و سیروس دینمحمدی و رسول نویدکیا به تیمهایی در لیگ ۲ آلمان میپیوستند، فوتبالدوستان ایرانی ناراضی بودند و این سطح از فوتبال آلمان را شایسته ملیپوشان ایرانی نمیدانستند!
اما حالا بعد از دو دهه، بازیکنی مثل پژمان منتظری که در همین یک سال اخیر، حضور در جام جهانی و جام ملتهای آسیا را تجربه کرده، راهی لیگ ۲ قطر میشود! قبل از او بختیار رحمانی ستاره سه سال پیش فوتبال ایران به تیم الشمال در لیگ ۲ قطر پیوسته بود و دیروز هم که خبر رسید مهرداد پولادی ستاره ایران در جام جهانی ۲۰۱۴ به الخریطیات پیوسته و با منتظری همتیمی شده است!
*** فقط یک لژیونر موفق!
این روزها شاید تنها لژیونر موفق فوتبال ایران سردار آزمون است. او در زنیت کلیدیترین مهره این تیم است و در هر بازی یا گل میزند یا پاس گل میدهد و نمایشهایش تحسین کارشناسان فوتبال را برانگیخته است. در حال حاضر به جز او هیچ فوتبالیست ایرانی دیگری نیست که از کشورمان راهی کشوری با فوتبالی در سطح بالاتر شده باشد و موفقیتی کسب کرده باشد. حتی نمیتوانیم سامان قدوس را هم محصول فوتبال ایران بدانیم چرا که او در سوئد رشد کرده و حالا هم در فرانسه روزهای خوبی را میگذراند.
کریم انصاریفرد از سوپرلیگ یونان و چمپیونشیپ انگلیس به لیگ قطر و تیم السیلیه رسیده، سعید عزتاللهی از چمپیونشیپ انگلیس به لیگ روسیه برگشته، علیرضا جهانبخش یک فصل ناموفق و کابوسوار را در برایتون گذرانده و شایعه بازگشتش به لیگ هلند هم شنیده میشود، وحید امیری که ستاره ایران در جام جهانی ۲۰۱۸ بود از تیم متوسط ترابزون اسپور ترکیه دیپورت شده و به پرسپولیس برگشته، رامین رضاییان در تیم پایین جدولی الشحانیه در قطر جولان میدهد و رضا قوچاننژاد هم در اروپا دربهدر به دنبال یک تیم جدید است!
*** سطح فوتبالیستهای ما پایین آمده یا عقب ماندهایم؟
میتوان دلایل مختلفی را درباره این اتفاق برشمرد. عدهای معتقدند رشد فنی و کیفی فوتبال ایران به دلایل مختلف متوقف شده و همین باعث افزایش فاصله بین فوتبالیستهای ایرانی و اروپایی شده است. این عقبماندگی البته فقط از اروپا نیست و به نظر میرسد ما از چند قدرت برتر آسیا هم به شدت عقب افتادهایم.
درست در همین روزها که لژیونرهای ما دیپورت میشوند، تاکه فوسا کوبو، پدیده تازه فوتبال ژاپن که لقب مسی ژاپنی را هم به خودش اختصاص داده، تمرینات تیم رئال مادرید را تحت تاثیر قرار داده است. بیشتر ملیپوشان این کشور هم در لیگهای معتبر دنیا مثل انگلیس، اسپانیا و آلمان بازی میکنند و تعدادشان آنقدر زیاد است گه گاهی بعضی از آنها در مقاطعی حتی به تیم ملی ژاپن هم دعوت نمیشوند!
*** کدام ستاره و فوقستاره؟
عدهای هم معتقدند فوتبال ایران مدتهاست دیگر ستارههایی در حد و اندازه دایی، کریمی، عزیزی، مهدویکیا و هاشمیان تولید نمیکند و طبیعی است که لژیونرهایمان به بلژیک و روسیه و ترکیه و قطر محدود شوند. این روزها به جز چند ملیپوش، دیگر فوتبالیستهای ما حتی چشم تیمهای قطری در لیگ ستارگان را هم نمیگیرند. نمونهاش روزبه چشمی که در جام جهانی و جام ملتهای آسیا برای ایران بازی کرده، یک ماه است که میخواهد لژیونر شود، مدیربرنامههایش هم مدعی است که از شش تیم اروپایی پیشنهاد دارد اما او نه تنها در رفتن به قطر هم ناکام شده، بلکه خبر رسیده در آستانه توافق با سپاهان و بازگشت به لیگ برتر ایران قرار دارد!
*** سقف قرارداد و یک واقعیت تلخ!
واقعیت این است که در حال حاضر لژیونر شدن ستارههای فوتبال ایران اصلا کار آسانی نیست. تقریبا پیشنهاد خوبی از لیگهای معتبر و نیمه معتبر اروپا وجود ندارد و در آسیا هم به جز قطر مقصد مناسب دیگری نیست. بنابراین میشود گفت بیشتر پیشنهادهایی که از سوی بازیکنان ایرانی ادعا میشود، خیالی است و فقط برای بازار گرمی مطرح میشود. پس برای اینکه از این مسیر خارج شویم شاید بهتر باشد خود باشگاههای ایرانی دست به کار شوند. آنها باید برای خودشان سقفی تعیین کنند و این سقف در تمام باشگاهها یکسان باشد و قابل دور زدن هم نباشد.