کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۷۳۸۵۵
تاریخ خبر:

سرقت میلیاردی دختر ۲۶ساله‌ از خانه پدر نامزدش

روزنامه هفت صبح | پسر جوان، وقتی در فضای مجازی با رکسانا آشنا شد، فکرش را نمی‌کرد همسر رویاهایش، سارقی حرفه‌ای باشد که نه تنها از خانه پدر خودش سرقت کند، بلکه ۱۵ فقره سرقت از دیگر زنان نیز در پرونده‌اش باشد. اما ماجرا از زمانی آغاز شد که در بهمن ماه، مردی میانسال که اتفاقا تاجر خوشنامی نیز است با پلیس تماس گرفت و خبر از سرقت میلیاردی از گاو صندوق خانه‌اش واقع در ویلایی در منطقه غرب را گزارش داد.

این مرد ضمن تماس با پلیس ماجرا را این‌گونه شرح داد:«صبح برای انجام کاری از خانه خارج شدم و همسر و پسرم نیز برای شرکت در جشن تولد پسرم که در منزل مادربزرگش حوالی خیابان نواب قرار دارد در خانه نبودند، حدود ساعت ۱۲ظهر حین بازگشت به منزل، با درِ باز گاوصندوق و سرقت سه و نیم میلیارد طلا، دلار و پول‌های نقدی که داخل گاوصندوق بود مواجه شدم.» اما پدر خانواده فکر نمی‌کرد ماجرای این سرقت میلیاردی ربطی به رکسانا، دختری که به تازگی با پسرش نامزد کرده بود‌ داشته باشد!

*** ماجرای سرقت میلیاردی گاو‌صندوق
به دنبال گزارش سرقت سه و نیم میلیاردی، کارآگاهان اداره هفدهم مبارزه با سرقت منزل، راهی محل سرقت که خانه‌ای ویلایی در غرب تهران بود، شدند. در بررسی‌های اولیه با توجه به سالم بودن درهای ورودی و داشتن کلید گاوصندوق، احتمال اینکه سرقت توسط شخصی آشنا صورت گرفته، قوت گرفت.

با به دست آمدن این سرنخ، تحقیقات روی افرادی که به آن خانه رفت و آمد داشتند متمرکز شد؛ در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد یکی از افرادی که جدیداً به خانه مرد تاجر رفت و آمد دارد دختر جوانی به نام رکسانا ۲۶ ساله است که به تازگی با پسر خانواده به نام امیرحسین نامزد کرده؛ امیرحسین در تحقیقات در رابطه با نامزدش به تیم تحقیق گفت:

«رکسانا دختر آرام و مهربانی است، مدتی قبل با او در فضای مجازی آشنا شدم و روز به روز ارتباط ما بیشتر می‌شد و در مدت زمان کوتاهی به او دل بستم، وقتی از علاقه‌ام به رکسانا گفتم متوجه شدم او نیز به من علاقه‌مند شده است، موضوع را با خانواده‌ام مطرح کردم و به همراه آنها برای مراسم خواستگاری راهی خانه رکسانا شدیم.

رکسانا در برجی در منطقه فرمانیه زندگی می‌کرد و شب خواستگاری مادر و دایی و خاله‌اش در مراسم حضور داشتند، صحبت‌ها بین خانواده‌ها مطرح شد و من و رکسانا باهم نامزد کردیم و قرار شد چند ماه دیگر باهم ازدواج کنیم، شبی که فردای آن روز از خانه‌مان سرقت شد، تولد من بود و جشن تولد من در خانه مادربزرگم در محدوده نواب، برگزار شد.

رکسانا هم به عنوان نامزدم در جشن تولدم شرکت کرد، رکسانا آن شب خانه مادر بزرگم ماند و صبح گفت باید به خانه برود و کار دارد، من هم او را به مقابل برجی که محل سکونت‌شان بود رساندم، از من خواست منتظرش بمانم و من هم طبق خواسته او عمل کردم اما سه ساعتی مقابل برج منتظر رکسانا ماندم تا رکسانا از برج خارج شد و با من برگشت البته بعد از آن روز رفتار او نسبت به من خیلی سرد شد و مدام بهانه می‌آورد و سعی می‌کرد که رابطه‌اش را با من کم کند.»

اما پسرجوان خبر نداشت خانه‌ای که در برج فرمانیه قرار دارد فقط جهت برگزاری مراسم خواستگاری، برای ۴۸ ساعت کرایه شده است. همچنین نمی‌دانست وقتی سه ساعت منتظر رکسانا بوده، دختر از در دیگر برج خارج شده و برای سرقت به منزل پدری امیرحسین رفته است.

*** ۱۵ فقره سرقت از زنان
اظهارات پسر جوان و رفتارهای مشکوک رکسانا، شک کارآگاهان را به او برانگیخت. با استعلام هویت دختر جوان مشخص شد که هویت او جعلی بوده و رکسانا، سارق جوانی است که به غیر از سابقه کیفری که گذرانده بود به اتهام سرقت از خانه ۱۵زن در یکی از دادسراهای پایتخت پرونده دارد.

با برملا شدن این موضوع دختر جوان بازداشت و زمانی‌که با مدارک پلیسی مواجه شد به سرقت از گاوصندوق مرد تاجر و سرقت از ۱۵زن دیگر اعتراف کرد و گفت: «با حضور در مجالسی که در خیریه‌ها برگزار می‌شود سعی می‌کنم اعتماد افرادی را که آنجا هستند جلب کنم، بعد از گذشت مدتی از دوستی‌ام با آنها، برنامه‌ای را طراحی می‌کردم تا آنها مرا به خانه‌شان دعوت کنند و من به عنوان مهمان وارد خانه آنها شده و به بهانه تعویض لباس وارد اتاق‌های‌شان می‌شدم؛

از آنجایی که معمولاً افراد وسایل با ارزش‌شان را در اتاق‌خواب‌های‌شان مخفی می‌کردند، در فرصتی که برای تعویض لباس به اتاق‌ها می‌رفتم، وسایل با ارزش را سرقت می‌کردم.» رکسانا درباره سرقت از خانه مرد تاجر نیز گفت: «وقتی با امیرحسین آشنا و از وضعیت مالی‌اش با خبر شدم، تصمیم گرفتم که از او نیز سرقت کنم.

وقتی او پیشنهاد خواستگاری به من داد، برای جلب اعتمادش به دروغ گفتم که در برجی در فرمانیه زندگی می‌کنیم، بعد هم به همراه چند نفر از دوستانم که با آنها در کارهای خلاف آشنا شده بودم، واحدی را در یکی از برج‌ها ۴۸ ساعته اجاره کردم تا مراسم خواستگاری در آنجا برگزار شود.یک هفته قبل از سرقت از خانه پدر امیرحسین، به بهانه مهمانی وارد خانه شده و دسته کلید او را که کلید خانه و گاوصندوق داخل آن بود، سرقت کردم.

صبح روز تولد امیرحسین می‌دانستم که مادر امیرحسین خانه مادربزرگش است و پدرش نیز برای انجام کاری از خانه خارج می‌شود، بهترین فرصت برای اجرای نقشه‌ام بود، تنها کسی که ممکن بود برایم دردسر به وجود آورد امیرحسین بود که با ترفندی که در خانه‌مان کار دارم امیرحسین را به فرمانیه کشاندم و سه ساعت او را مقابل برج معطل کردم.

خودم هم بلافاصله پس از اینکه وارد برج شدم از در دیگر بیرون آمده و فوراً به خانه امیرحسین رفته و سرقت را انجام داده، به برج برگشتم و امیرحسین در تمام این مدت مقابل برج ایستاده بود و تصور می‌کرد که من داخل آپارتمان‌مان هستم!» سردار علیرضا لطفی؛ رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: «تحقیقات برای مشخص شدن جرائم احتمالی دختر جوان و کشف زوایای پنهان پرونده ادامه دارد.»

کدخبر: ۳۷۳۸۵۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر