کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۵۸۶۵۷
تاریخ خبر:

ستاره‌های زن جریان‌ساز سینمای ایران

روزنامه هفت صبح | ‌سوسن تسلیمی: متولد رشت و از خانواده‌ای فرهنگی و اهل تئاتر. اولین هنرنمایی‌هایش در سینمای پس از انقلاب و در فیلم‌های بیضایی بود؛ دوتا از بهترین فیلم‌های بیضایی؛ یعنی چریکه‌تارا و مرگ یزدگرد. هردو فیلم به‌خاطر مسئله حجاب از اکران عمومی بازماندند. او سپس در دو فیلم مهم اوایل دهه ۶۰ دو اتود متفاوت از نقش تیپیک زن روستایی گیلانی را بازی کرد؛ مادیان از علی ژکان و باشو غریبه‌ای‌ کوچک باز هم از بیضایی.

حضور او در سریال سربداران او را برای تماشاگران عام به چهره‌ای آشنا بدل کرد و عشق خاموش کاراکترش به شیخ حسن جوری. او در این سال‌ها مهم‌ترین بازیگر زن سینمای ایران بود و البته شیوه تئاتری‌اش در هنگام بازی که تحت‌تاثیر هدایت بیضایی تشدید هم شده بود، مخالفانی را برای او فراهم کرده بود. در سال ۶۵ و ۶۶ او دو تجربه سینمایی دیگر را پشت‌سر گذاشت. طلسم، فیلمی که همسرش داریوش فرهنگ ساخته بود و از آن دسته فیلم‌های مرموز مربوط به خانه‌های مخوف دوران قجری بود (مثل شطرنج باد یا پرده آخر) و دیگری «شاید وقتی دیگر» که درامی روانشناختی و هیچکاکی از بهرام بیضایی بود.

او برای این مجموعه از آثارش جایزه‌ای نبرد و به‌جز توقیف چریکه‌تارا و مرگ یزدگرد، فیلم باشو غریبه کوچک هم پنج‌سالی برای اکران عمومی در انتظار باقی ماند. تسلیمی در سال ۱۳۶۶ و در سن ۳۸ سالگی ایران را به مقصد سوئد ترک کرد. طی این سال‌ها نمایش‌هایی بازی کرده و فیلمی هم ساخته و به شیوه‌های عیان و آشکار مواضع ضدحاکمیتی اتخاذ کرده. اما هرگز نتوانست اعتبار هنری دوران فعالیت در ایران را تجدید کند.

*** افسانه بایگان
افسانه بایگان هم مثل سوسن تسلیمی با سریال سربداران برای عموم مردم شناخته شد و خب این اولین حضور او در عرصه سینما و تلویزیون بود. بایگان متولد ۱۳۳۷ در سال ۱۳۵۶ نفر دوم دختر شایسته ایران شد و سپس به انگلیس مهاجرت کرد. او پس از بازگشت به ایران با حمایت مرحوم کیهان رهگذار برای بازی در سریال سربداران و در نقش شاهزاده‌خانم جوان ترک ظاهر شد. تساهل آن دوران تلویزیون در زمینه حجاب در نمایش این شخصیت الان هم قابل‌توجه است.

هرچه بود بایگان به‌سرعت به چهره محبوب سینمای تجاری ایران بدل شد. تلاش او برای نمایش وجوه هنرمندانه‌اش به فیلم «دوفیلم با یک بلیت» کار داریوش فرهنگ ختم شد که او را نامزد جایزه بازیگری کرد. بایگان در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ به شکل مستمر با مقررات محدودکننده ارشاد در مورد ستاره‌های زن روبه‌رو شد. وقتی این مقررات کمرنگ شدند دیگر رقبای جوان و تازه‌نفس از راه رسیده بودند…

*** فریماه فرجامی
با فیلم خط قرمز و در ۲۹ سالگی برای عموم سینمادوستان شناخته شد. دو فیلم دیگر از کیمیایی؛ یعنی تیغ و ابریشم و سرب حضور این بازیگر خوش‌سیمای تهرانی را در سینمای ایران تثبیت کرد. او سپس در یک دوره شش‌ساله و تا سال ۱۳۷۱ به ستاره اول سینمای ایران بدل شد. به‌جز سرب، بازی‌های عالی او در فیلم مادر، پرده آخر و نرگس جایگاه او را چه بین کارشناسان و چه تماشاگران تثبیت کرد.

پایین کشیدن نرگس بعد از ۴ هفته اکران همزمان شد با انتخاب‌های بد فریماه فرجامی در عرصه سینما و درگیری‌اش با مشکلات شخصی‌اش و همین‌طور ظهور ناگهانی بازیگران بسیار جوان در عرصه سینما. به‌این‌ترتیب با ورود به دهه ۴۰ سالگی فرجامی به شکل حیرت‌انگیزی راه افول را در پیش گرفت. کم‌کار شد و از سال ۱۳۸۰ به شکل کامل از سینما کناره گرفت.

*** فاطمه معتمدآری
از میانه دهه ۶۰ وارد عرصه سینمای ایران شد. دانش‌آموخته تئاتر که هرچند چهره ستاره‌وار نداشت، اما می‌توانست نوعی صمیمیت را در نقش جاری کند که او را برای نقش‌های متنوع مورد توجه سینماگران قرار داده بود. مضاف بر اینکه درخشش او در دو سریال تلویزیونی بسیار پربیننده مثل گل پامچال و آرایشگاه زیبا او را به چهره‌ای مردمی و محبوب هم بدل کرده بود.

معتمدآریا تقریبا هیچگاه جریان‌ساز یا چهره اول سینمای ایران نبوده، اما قدرت بازیگری‌اش و مداومت و حضور طولانی‌اش در سطح اول سینمای ایران او را شایسته حضور در چنین فهرستی کرده است. نگاه او به سینما بسیار منطبق با دیدگاه‌های رخشان بنی‌اعتماد بود و برای همین دوتا از محبوب‌ترین بازی‌هایش در کارهای خانم بنی‌اعتماد بوده است؛ روسری آبی و گیلانه. او در نقش‌های کمدی به اندازه بازی‌های درام قدرتمند است (زیر آسمان شهر، عینک‌دودی، دختر گلفروش، مرد عوضی یا همسر).

او هنوز هم بازیگر بسیار خوبی است و هنوز هم آگاهانه ترکیب صمیمیت، ساده‌دلی و خوشبینی و البته در انتها بغض و سرخوردگی را در کاراکترهایش به کار می‌گیرد که به‌شدت مورد توجه تماشاگر ایرانی است. این ترکیب یکی از ویژگی‌های سینمای متعهد اجتماعی این سال‌هاست، به‌خصوص در رابطه با شخصیت‌های زن.

*** نیکی کریمی
در سال ۱۳۶۹ با فیلم عروس در عرصه سینما ظاهر شد. در سن ۱۸ سالگی. یک تجربه نقش فرعی در فیلم وسوسه سیروس الوند داشت، اما با عروس بود که به ستاره تبدیل شد. او طی سال‌های ۷۰ تا ۷۵ ستاره بلامنازع سینمای ایران بود. با انتخاب‌های درست و در فقدان هرگونه رقیبی. ردپای گرگ، بوی پیراهن یوسف، برج مینو، سارا و پری از فیلم‌های مهم کریمی در این دوران بودند.

او در سال ۱۳۷۳ قربانی سیاست‌های ضدستاره ارشاد شد و مجبور شد از بازی در فیلم چهره کناره‌گیری کند. کریمی در اواخر دهه ۷۰ با فیلم‌های دو زن و نیمه پنهان بار دیگر درخشید و از اوایل دهه ۸۰ تحت‌تاثیر مراودات طولانی با عباس کیارستمی شروع به تجربه فیلمسازی کرد. او تا امروز شش فیلم ساخته است.

*** هدیه تهرانی
در سال ۱۳۷۶ و با فیلم سلطان از مسعود کیمیایی چهره شد و طی هشت سال تا ۱۳۸۴ ستاره بلامنازع و پولساز سینمای ایران بود. طرفداران متعصبی پیدا کرده بود و شیوه خاص بازی‌اش در ارتباط با کاراکترهای مرد مقابلش او را به یک آیکون در سینمای ایران بدل کرد. او در این سال‌ها در فیلم‌های کیمیایی، تقوایی، افخمی، جیرانی، امینی، فرمان‌آرا، بزرگ‌نیا و اصغر فرهادی ظاهر می‌شود (سلطان، کاغذ بی‌خط، شوکران، خانه‌ای روی آب، چهارشنبه‌سوری، چتری برای دو نفر و…) و دوتا سیمرغ بلورین هم برنده می‌شود تا نشان دهد به عنوان بازیگر هم ذره‌ذره تکامل پیدا کرده است.

هرچند در سینمای تجاری هم بازی‌های او در فیلم‌هایی مثل دنیا، پسر ایرونی و دست‌های آلوده مورد اقبال تماشاگران قرار گرفته بود. تهرانی از سال ۱۳۸۴ و در سن ۳۳ سالگی، اشباع از موفقیت و جایزه، کار در سینما را کاهش داد ، اما از دهه ۹۰ تمایل دوباره‌ای برای حضور در فیلم‌های مهم و حتی سریال‌های عامه‌پسند از خود نشان داده است و به لحاظ اجتماعی نیز در حال بازیافت برند خود است. او ۴۸ ساله است.

*** لیلا حاتمی
دختر علی حاتمی و زری خوشکام با فیلم دلشدگان و در ۲۱ سالگی چشم‌ها را خیره کرد، اما به نظر می‌رسید بازیگری انتخاب اولش نباشد. او که دوران تحصیلی متناوبی را در سوئیس از سر گذرانده بود، در نهایت با فیلم لیلا از داریوش مهرجویی به سینمای ایران وارد شد و پتانسیل شگرف خود را در نمایش زنان درونگرای ظریف و ملایم به همگان شناساند.

اما بعد از لیلا باز هم حضور او در سینمای ایران و جریان اصلی به‌شدت محدود بود. فیلم‌هایی مثل شیدا، آب و آتش و میکس تنها هنرنمایی‌هایش در سینمای دهه ۷۰ هستند و البته فیلم جنجالی ارتفاع پست. بازی در فیلم‌های کم‌مخاطبی مثل مربای شیرین و ایستگاه متروک، شاعر زباله‌ها، سیمای زنی در دوردست و هرشب تنهایی او را در نیمه اول دهه ۸۰ به چهره‌ای در حاشیه جریان اصلی سینمای ایران بدل کرده بود.

تربیت دو فرزند نیز پتانسیل حضور او در عرصه سینما را محدود کرده بود. اما هرچه هست، از میانه دهه ۸۰ لیلا حاتمی در عبور از ۳۵ سالگی به بازیگر جدی‌تر فیلم‌های ایرانی بدل شد. سعادت‌آباد، جدایی نادر از سیمین، بی‌پولی، در دنیای تو ساعت چند است؟ چهل‌سالگی، رگ خواب، من و بمب نشانه‌هایی از خیزش ناگهانی حاتمی به عنوان ستاره اول سال‌های ۸۵ تا ۹۵ سینمای ایران است.

او در این دوران سریال کیف انگلیسی را هم تجربه کرد و محبوبیت خود در بین تماشاگران عادی سینما را تضمین کرد. هماورد او در این سال‌ها مهناز افشار است که داستانش را جداگانه می‌نویسیم. به‌هرحال حاتمی و شیوه بازی و ویژگی‌های چهره‌اش او را به انتخاب اول درام‌های عاشقانه و ملودرام‌های سطح‌بالا بدل کرده بود. او طی این سال‌ها پردرآمدترین بازیگر زن سینمای ایران بوده است. او ۴۸ ساله است.

*** مهناز افشار
وقتی ۲۰ ساله بود، شباهت چهره‌اش با فائقه آتشین او را به دنیای سینما بدل ساخت. به عنوان یک آیکون تجاری. شور عشق در دوران فضای باز فرهنگی در دولت اول اصلاحات اکران شد و مهناز افشار را برای یکی، دو سال به چهره روی جلد تمام نشریات تجاری ایران بدل کرد. با پیراهن‌های مردانه و پولیورهای رنگارنگ و بقیه شیوه‌ها.

به نظر می‌رسید سینمای ایران سینمای تجاری ایران برگ برنده خود را پیدا کرده و به همین سادگی‌ها هم حاضر به رها کردنش نیست. این دوران همزمان است با سلطه کامل هدیه تهرانی بر گیشه و قلم منتقدان. افشار با فیلم‌های رده دوم و کم‌خرج سینمای تجاری شروع کرده بود و هیچکدام از فیلم‌هایش نیز فروش شگفت‌انگیزی پیدا نکرده بودند. شور عشق، دوستان، خاکستری، زهر عسل و… با فیلمسازانی چون نادر مقدس، صلح‌میرزایی‌، میرفلاح، محسنی‌نسب، شیبانی و… اما روزهای خوب از راه رسیدند.

در سال‌های ۸۳ تا ۸۵ فیلمسازانی مثل جیرانی، کرم‌پور، مانی حقیقی و تهمینه میلانی نقش‌های متفاوت‌تری را به افشار سپردند و افشار هم از پس همه آنها به خوبی برآمد. سالاد فصل،‌کارگران مشغول کارند، چه کسی امیر را کشت و البته آتش‌بس. حالا او آرام‌آرام خود را به رده اول سینمای تجاری ایران کشانده بود و حالا دستمزدهای بالاتری طلب می‌کرد. او بر پایه این موفقیت و در گذر از ۳۰ سالگی فقط در سال ۱۳۸۷ در هفت فیلم ظاهر شد که بیشترشان هم توفیق تجاری داشتند.

او بسیار پرکار بود و به چهره مورد توجه سینمای تجاری و همزمان سینمای متفاوت بدل شده بود. بازی در نقش اول فیلم برف روی کاج‌ها بزرگ‌ترین موفقیت انتقادی او بود و در کنارش فیلم‌های پرفروشی مثل نهنگ عنبر یک و دو و لس‌آنجلس تهران. این سیر صعودی با بازی در فیلم‌هایی از مسعود کیمیایی (رئیس) و مازیار میری (سعادت‌آباد)، مهدی کرم‌پور(پل چوبی)، داریوش مهرجویی (چه خوبه که برگشتی)، بهمن فرمان‌آرا (دلم می‌خواد) و صفی یزدانیان (ناگهان درخت) ادامه یافت.

او در سال‌های ۹۳ تا ۹۷ به طور میانگین سالی ۴ فیلم بازی می‌کرد و دستمزدهای بسیار خوبی می‌گرفت و از محبوبیت مناسبی هم برخوردار بود. اما از سال ۹۷ وارد جریان‌های حاشیه‌ای و در همسایگی با سیاست شد و در گرداب این اتفاق، جنجال‌های فراوانی درست شد که در نهایت موجب شدند تا مهناز افشار در بهترین دوران بازیگری خود و در ۴۱ سالگی به دلایلی عجیب ایران را ترک کند…

*** ترانه علیدوستی
در ابتدای دهه ۸۰ و در ۱۸ سالگی به شکل قدرتمندی وارد سینمای ایران شدند. با فیلم من ترانه ۱۵ سال دارم که با موفقیت‌های انتقادی و بین‌المللی گسترده‌ای هم روبه‌رو شد. اما فیلم‌های بعدی علیدوستی جایگاه او را کمی متزلزل کردند. شهر زیبا و چهارشنبه‌سوری دو فیلم پیاپی با اصغر فرهادی و کنعان از مانی حقیقی نقش‌های سختی بودند که ترانه بر آنها تسلط کافی پیدا نکرد.

بازی در فیلم‌های تردید، راز دشت تاران، هرچه خدا بخواد، زندگی با چشمان بسته و انتهای خیابان هشتم از انتخاب‌های بد یا بی‌ثمر او در دهه ۸۰ بودند. بازی در نقش دوم فیلم درباره الی زندگی حرفه‌ای او را احیا کرد. حضور در برلین ترانه را متوجه جایگاه و پتانسیلش به عنوان بازیگر اول و جوان سینمای ایران کرد. او در این دوران فقط ۲۵ سال داشت و سپس بعد از درباره الی در مجموعه‌ای از آثار مهم دهه ۹۰ ظاهر شد.

پذیرایی ساده از مانی حقیقی، نقشی بسیار سخت در فیلم آسمان زرد کم‌عمق، زندگی مشترک آقای محمودی و بانو، استراحت مطلق، مادر قلب‌اتمی و چهارمین همکاری‌اش با اصغر فرهادی در فیلم فروشنده که موجب شد او به کن برود و ناگهان به چهره‌ای بین‌المللی بدل شود. به اینها بازی در سریال موفق شهرزاد را هم اضافه کنید تا ببینید او برای عنوان ستاره اول دهه ۹۰ چه رقابت تنگاتنگی با لیلا حاتمی دارد.

برای عنوان دهم این فهرست می‌توان گزینه‌های فراوانی را انتخاب کرد. مثل باران کوثری با آن کارنامه غبطه‌برانگیزش یا نگار جواهریان یا ماهایا پطروسیان که در سال‌های ۷۰ تا ۷۳ ستاره بسیار محبوبی بود یا گلچهره سجادیه که بین سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ بازی‌های بسیار درخشانی را در فیلم‌هایی مثل دندان مار، گروهبان، ردپای گرگ، سرزمین خورشید و هیوا برجای گذاشت یا بیتا فرهی که دیر وارد سینمای ایران شد و هنرنمایی‌اش در بانو در سد ممیزی‌های بیهوده سال‌ها دیده نشد و همین‌طور مهتاب کرامتی یا ستاره‌های متاخر: گلشیفته فراهانی، طناز طباطبایی، سحر دولتشاهی، هانیه توسلی، مریلا زارعی، الناز شاکردوست و البته پریناز ایزدیار. دهمی را خودتان انتخاب کنید.

کدخبر: ۳۵۸۶۵۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر