کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۹۲۲۱۴
تاریخ خبر:

ریشه‌یابی یک شکاف درون دولتی

روزنامه هفت صبح | رابطه اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور با روحانی در دولت دوم همیشه در هاله‌ای از ابهام و حاشیه بوده است. جهانگیری همان کسی است که به نظر می‌رسد تمام قد پشت روحانی ایستاده و حتی نامزد پوششی او در انتخابات ۱۳۹۶ بوده اما بعد از آن روند اتفاقات طوری پیش نرفته که این رابطه کماکان حسنه بماند تا دیروز که نمایی تازه از اختلاف آنها به گوش رسید.

*یک: غلامرضا تاجگردون، منتخب شهر گچساران در مجلس دهم که باقی نماینده‌ها اعتبارنامه‌اش را تایید نکردند و مجبور به ترک خانه ملت شد یکشنبه شب در گفت‌و‌گویی ویدئویی پرده از بروز اختلاف بین جهانگیری و روحانی برداشت. او به همشهری آنلاین گفت: «در جلسه سران قوا در مورد افزایش قیمت بنزین، آقای روحانی سخنان جهانگیری را که ظاهرا با نظر دولت هم همخوان نبوده، قطع کرده و می‌گوید: فکر می‌کنید من خبر ندارم پنجشنبه‌ها شما و جمعی از روشنفکران اصلاح‌طلب، در سعدآباد می‌نشینید و توطئه می‌کنید که دولت من را زمین بزنید!

بعد از این حرف‌ها جهانگیری قصد رفتن از جلسه را داشت که آقای لاریجانی واسطه شدند و ایشان در جلسه ماندگار شدند. بعدها به جهانگیری گفتم اگر آن روز از جلسه بیرون می‌رفتی هم خودت را نجات داده بودی هم اصلاح‌طلبان را اما او گفت اگر از جلسه می‌رفتم رهبری از دست من ناراحت می‌شد.» تاجگردون اما ادعای صادق خرازی که گفته بود جهانگیری مدتی قهر کرده و خانه نشین شده را رد کرد و گفت که او هیچ وقت خانه‌نشین نبوده اگرچه اختیاراتی که باید می‌داشت را هم نداشته است.

* دو: اگرچه تاجگردون ادعای خرازی را درباره قهر جهانگیری رد می‌کند اما با مرور حرف‌های خرازی می‌بینیم که ادعاهای او هم بخش دیگری از پازل اختلاف بین جهانگیری و روحانی را کنار هم می‌چیند. او که با خبرگزاری دانشجو مصاحبه می‌کرد در مورد ریشه این اختلاف گفت:«قرار بود دولت را آقای جهانگیری انتخاب کند. زمانی که آقای جهانگیری و روحانی آمدند، قول دادند آقای جهانگیری دولت را انتخاب کند. بعد آقای روحانی گفت:«خودم می‌خواهم اداره کنم» که نتیجه اداره کردنشان هم می‌بینیم. بعدها باز هم بین دو نفر اختلافاتی به وجود آمد تا جایی که آقای جهانگیری بعد ماجرای افزایش قیمت بنزین در آبان ماه، ۱۲ روز در خانه نشست و وزرا به دنبالش رفتند و وی را برگرداندند.»

* سه: مرور اتفاقات دو سال گذشته نشان می‌دهد که یک بار دیگر هم اختلاف بین روحانی و جهانگیری بالا گرفته است و باز هم جهانگیری کاری انجام داده که خودش آن را فداکاری می‌داند و بارها سعی کرده این فداکاری را توضیح بدهد یعنی اعلام نرخ ۴۲۰۰ تومان برای دلار دولتی. گویا اعلام این نرخ موضوعی بوده که چهره‌های مختلف دولت زیر بار آن نمی‌رفته‌اند و در نهایت این کار روی دوش جهانگیری گذاشته می‌شود و او با اکراه می‌پذیرد چون احتمالا می‌دانسته که تا مدت‌ها باید بابت این تصمیم جواب پس بدهد. صادق خرازی ماجرا را اینطور روایت می‌کند: «آقای جهانگیری، خروجی یک عقل جمعی و جلسه جمعی را آمد و بیان کرد مثل یک سخنگوی دولت.

سخنگوی دولت که مسئول اجرای قوانین نیست. آقای جهانگیری خودش می‌گوید که فداکاری کردم و کسی نبود که جلو بیاید. آقای روحانی گفتند و من آمدم بیان کردم. گفته شد که بازار هم به خاطر اعتباری که ایشان در بخش صنعت داشت و ۸ سال وزیر بود به حرف‌های او واکنش بهتری نشان می‌دهد. قرار شد ایشان بیاید صحبت کند و التیام و آرامش در بازار مستقر شود و جلوی التهاب را بگیرند.» خود جهانگیری هم بارها اعلام کرده که عبارت «دلار جهانگیری» که به شکل کنایه به دلار ۴۲۰۰ تومانی گفته می‌شود عبارت درستی نیست و او در تصمیم‌گیری درباره تخصیص آن نه تنها نقشی نداشته بلکه تا اندازه‌ای مخالف هم بوده است.

* چهار: گذشته از ماجرای بنزین و دلار ۴۲۰۰ تومانی و گلایه تند روحانی از جهانگیری بابت جلساتی که با نخبگان اصلاح‌طلب برگزار می‌کند، عده‌ای معتقدند ریشه اختلافات این دو نفر چیز دیگری است. در واقع آنها می‌گویند به موازات پررنگ شدن چهره‌هایی مثل واعظی و نوبخت، حضور و اختیارات جهانگیری کمرنگ شده تاجایی که او یک بار در حضور فعالان بخش صنعت با گلایه گفت: «من تا امروز اختیار برکناری منشی خودم را هم نداشته‌ام پس از من توقع نداشته باشید وزیر و وکیل جابه‌جا کنم یا تصمیم‌های بزرگ بگیرم.»

ناصر ایمانی، تحلیلگر مسائل سیاسی ماجرا را اینطور توضیح می‌دهد: «ظاهرا آقای روحانی اختیارات معاون اول را به یک تیم دیگری از اعضای دولت عبارت از آقای واعظی و آقای نوبخت واگذار کرده و در واقع بیشتر به آنها اعتماد کردند. همین هم موجب نوعی قهر اداری جهانگیری از دولت شد. منتها جهانگیری به دلایل دیگری ترک دولت و استعفا را صلاح ندانسته و ماند، اما به شکل کمرنگ و حتی بی‌رنگ. الان دیگرمی‌توان جهانگیری را یک معاون اول تقریبا تشریفاتی دانست که در اتخاذ تصمیمات اساسی که باید در این جایگاه اتخاذ شود؛ نقشی ندارد. او بیش ازسه سال است که در کلام معاون اول است. چیزی شبیه آقای مرحوم دکتر حبیبی در دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی.»

* پنج: اگر بپذیریم که روحانی به چهره‌هایی مثل واعظی و نوبخت اعتماد بیشتری داشته، این سوال به وجود می‌آید که چرا؟ آن هم در شرایطی که جهانگیری ادعا می‌کند از هیچ فداکاری برای روحانی فروگذار نکرده است. شاید برای جواب دادن به این سوال لازم باشد عقب برویم و پایگاه و گرایشات سیاسی روحانی را بیشتر مرور کنیم. با این کار می‌بینیم که او در سال‌های نسبتا دور یک چهره راست سنتی محسوب می‌شده و در سال‌های بعد هم سعی کرده فردی نزدیک به جریان اعتدال و توسعه باشد، جریانی که دقیقا چهره‌هایی مثل نوبخت و واعظی هم به آن تعلق دارند.

در حالی که جهانگیری یک چهره اصلاح‌طلب است. از اینها گذشته اتفاقاتی که در دولت دوم روحانی افتاد باعث شد کم‌کم بعضی از مهره‌های اصلاح‌طلب هم از دولت فاصله بگیرند و به جای حمایت از آن لب به انتقاد باز کنند، موضوعی که روحانی نمی‌توانست آن را قبول کند و طبیعتا این دلخوری دامن مهره اصلاح‌طلبان در دولت، یعنی جهانگیری را هم می‌گرفت.

* شش: در نهایت این سوال به وجود می‌آید که با وجود همه این اختلاف‌ها چرا جهانگیری از دولت خارج نشد. چرا خودش استعفا نداد؟ شاید جواب این باشد که جهانگیری از دولت نرفت، چون رفتن او بار سنگینی برای دولتی داشت که با بحران‌های ریز و درشت دست و پنجه نرم می‌کرد. از طرفی گویا جریان اصلاح‌طلبی هم نمی‌خواست که جهانگیری از دولت خارج شود چون این جبهه در جریان انتخابات سال ۹۶ از روحانی حمایت جدی کرده بودند و اگر بلافاصله جهانگیری را از دولت بیرون می‌کشیدند به این معنا بود که انتخاب اشتباهی کرده و به مردم هم اشتباه توصیه کرده‌اند.

کدخبر: ۳۹۲۲۱۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر