ریشههای مغفول تحولات ایران
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | خرده روایتهایی از چهرههای ویژه معاصر ایران و جهان،تا آخر بهار - چهار: یرواند آبراهامیان .
این روزها و یا بهتر است بگوییم این سالها کتابها و مصاحبههای فراوانی درباره علل ریشهای تحولات ایران در قرن جاری منتشر شده است. همه میخواهند بدانند چگونه اینطوری شد؟ علت انقلاب چه بود؟
نسبت رضاخان به حکومت قاجار، چگونگی حضور مدرنیته در ایران و ارزیابی سیاسی و اقتصادی رژیمهای گذشته. حتی اقتصاددانان وفادار به حاکمیت نیز مدام با انتشار ارقامی از وضعیت ایران در دهه چهل و پنجاه بهدنبال ریشههای مغفول تحولات ایران و انقلاب ۵۷ هستند. چیزی فراتر ازآن یادداشت توهینآمیز روزنامه اطلاعات در دیماه ۵۶٫
شخصا فکر میکنم مهمترین دلیل انقلاب ایران شخص امام خمینی و کاریزمای حیرتانگیزش در سال ۵۷ بود. بقیه اتفاقات و دلایل زیرمجموعه این کاریزمای حیرتانگیز قرار میگیرند. اما درنهایت در فهم ریشههای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی ایران کتابهای زیادی چاپ شدهاند. از کتاب مشهور صادق زیباکلام تا مجموعه تاریخنگاریها و خاطرات و مصاحبههای شفاهی.
اما آن چیزی را که دنبالش بودم، کتابهای یک ارمنی مقیم آمریکا به من داد؛ یرواند آبراهامیان. دو کتاب مشهورش یعنی تاریخ ایران مدرن و کودتا، شاخصههای بسیار مفیدی را برای ارزیابی جامع ایرانی به دست شما میدهد. آبراهامیان در عنفوان کودکی بههمراه خانوادهاش به انگلیس و سپس آمریکا مهاجرت کردند.
دسترسی او به اسناد وزارت امور خارجه آمریکا و اسناد کتابخانههای معتبر این کشور موجب شده تا او روایتهایی ظریف و دقیق از ایران دوران قاجار تا ایران دوران احمدینژاد روایت کند. مشخص است که روایت او از روایت رسمیحاکمیتی دور است اما بازهم مشخص است که دیدگاه این مورخ مهاجر،کاملا ضداستعماری است.
نگاهی که درگیر مناسبات قدرت در آمریکا و انگلیس نشده است(بلایی که سر مثلا عباس میلانی آمد و به یک مهره بدل شد). او در روایت تاریخیاش همان چیزهایی را میگوید که گمشده در گرد و غبارهای تاریخ بوده است. از جمعیت شهرها در دوره قاجار میگوید، از نسبت چادرنشینان و کوچنشینان به کل جمعیت، از وضعیت جادهها میگوید و امنیت و میزان رفاه روستاییها، از موج مدرنیته میگوید و از دلایل قدرتگرفتن حزب توده روایت میکند، جزئیات اعتصابات کارگری دهه ۲۰ را شرح میدهد.
از کارگران نفت جنوب تا کارگران نساجی اصفهان. کل کابینه مصدق را برایتان میگوید و تحصیلات و شرایط خانوادگیشان و عاقبتشان. گویی یک چشم سوم داشته که میدانسته هر لحظه خواننده کنجکاو دنبال چه موضوعی میگشته است. او حتی در بررسی سالهای پس از انقلاب با آمار و ارقام از عدالت و پیشرفت حرف میزند. از بهبود دانشگاهها، بهداشت، میانگین طول عمر و توزیع عادلانهتر امکانات.
رسانههای اصولگرا از او ناراضی هستند و گاه با لقب ضدانقلاب او را مورد نوازش قرار میدهند. یکی از دلایل آن موضع منفی آبراهامیان نسبت به فداییان اسلام و مهمتر از آن مواضع سیاسی آیتالله کاشانی در نهضت ملیشدن نفت و کودتای ۲۸مرداد است. اما هرچه هست آبراهامیان حتی در موضعگیریهای اخیرش در تکانههای سیاسی پاییز و زمستان ۹۸، نشان داد که در عرصه تاریخ مرد آزادهای است. و دو شاهکارش یعنی کودتا و تاریخ ایران مدرن، محصول این آزادگی چشمگیر اوست.