روایتی درمورد اردوغان که نام مرندیها را برسر زبانها انداخت
روزنامه هفت صبح | اینکه اردوغان در شب کودتای ۱۵ جولای ۲۰۱۶ از این کشور خارج شده و به ایران آمده ادعای تازهای نیست. سال گذشته همین روزها وقتی اردوغان در باکو ارسخوانی کرد و روابط بین ایران و ترکیه برای چند روز تیره و تار شد، «سیدمحمد رضوی» مشاور محمدباقر قالیباف توئیت زد: «این روزها باید به اردوغان یادآور شد که در آن شب کذایی ۱۵ جولای ۲۰۱۶ وقتی جایی برای خواب امن نداشتی، چه کسانی به داد تو رسیدند!»
محمدرضا میرتاجالدینی نماینده تبریز هم گفت اردوغان پا از گلیم خود فراتر گذاشته! و گویا فراموش کرده که در شب کودتای ۲۰۱۶ به کجا پناه آورده بود. با این وجود روایت رسمی کماکان همان بود که رسانههای ترکیهای اعلام کرده بودند؛ اینکه اردوغان در آن شب عجیب در هتلی در شهر بندری و توریستی مارماریس بوده و قبل از حمله ۴۴ کماندو و سه هلیکوپتر ارتشی که برای دستگیری یا قتل او آمده بودند، گریخته است.
براساس این روایتها، اردوغان در حالی که هنوز فرودگاه استانبول و حریم هوایی ترکیه از کودتاچیها پاکسازی نشده بود، وارد این فرودگاه شده و فرایند شکست کودتا را رهبری کرده است. حالا دوباره یک یادداشت بهانهای شده برای بحث درباره محل اختفای اردوغان در آن شب پر حرف و حدیث. یادداشتی به قلم محمدرضا مرندی، تحلیلگر سیاسی که در آن نوشته:
«در مسئله ترکیه هم پنج سال پیش شاهد بودیم جریان صهیونیستی به همراه آمریکا و سعودی یک کودتا در ترکیه به رهبری فتحالله گولن طراحی کرده بودند که وی از نیروهای جریان تکفیری و به شدت مخالف شیعی بود. از قبل ایران به آقای اردوغان اطلاع داد که یک کودتا علیه شما در حال جریان است؛ ابتدا ترکها آن را جدی نگرفتند بعد که با واقعیت کودتا مواجه شدند باز ایران بود که به اردوغان که وی هم چمدانهایش را برای ترک استانبول بسته بود، پیشنهاد کرد کشور را ترک نکند و پیامی به مردمش بدهد که مردم به خیابانها بریزند و کودتا را خنثی کنند و این پیام را آقای اردوغان در فرودگاه تبریز برای مردم خود صادر کرد.
آقای اردوغان را به تبریز انتقال دادند زیرا در استانبول و آنکارا دیگر احساس امنیت نمیکرد و در فرودگاه تبریز کنار هواپیمای ترک پیامی را به مردم خود صادر کرد و ورق کودتا در ترکیه برگشت.»این حرفها باعث شد که خیلیها دوباره شروع به مرور شب کودتا در ترکیه کنند. فیلم صحبتهای اردوغان با هوادارانش در شبکههای اجتماعی دوباره حلاجی شد و زمان رسیدن اردوغان به فرودگاه آتاترک با زمان احتمالی فرارش از هتلی در مارماریس اندازه گرفته شد تا معلوم شود او میتوانسته در این فاصله به تبریز آمده و راضی به برگشتن شده باشد یا نه.
جالب اینکه خیلیها ادعای مطرح شده در این یادداشت را به واسطه اینکه نویسنده آن را با سیدمحمد مرندی پسر علیرضا مرندی پزشک معروف اشتباه گرفته بودند، بیشتر جدی گرفتند اما کمی بعد در این مورد شفافسازی و برای آنهایی که در اشتباه بودند معلوم شد که نهتنها محمدرضا مرندی همان محمد مرندی نیست بلکه این دو کمترین ارتباطی به هم ندارند.
سیاسی اصولگرا
محمد مرندی نویسنده یادداشتی که دوباره ماجراهای شب کودتا در ترکیه را داغ کرده، عضو هیأت علمی گروه فقه سیاسی دانشگاه شهید بهشتی است که از نظر سیاسی میتوان او را نزدیک به پایداری ها دانست. او یکی از چهرههای دانشگاهی است که مصاحبههای زیادی با رسانهها دارد و بعضی از حرفهایش در انتقاد از دولت دوازدهم بیشتر به چشم آمده بود؛ مثلا یک بار به خبرگزاری فارس گفت:
« مقام معظم رهبری به صراحت فرمودند که از اقدامات دولت رضایت ندارند و فرمودند که دولت در زمینه اقتصاد مقاومتی حرف میزند ولی عمل نمیکند اما مسئولان همچنان به مسیر اشتباه خود ادامه دادند.»
او از منتقدان برجام هم بوده در مصاحبههایی آن رازیر سوال برده بود؛ مثلا در مصاحبهای گفته بود: « دولت به مسیر برجام پا گذاشت و تمام تخممرغها را در سبد برجام چید ولی چیزی از آن باقی نماند و از ۱۳۷ میلیارد دلار که انتظار داشتند به ایران باز گردد، تنها سه میلیارد بازگشت، فروش نفت افزایش یافته ولی به دلیل اینکه نمیتوانیم پول را جابهجا کنیم باید کالای خارجی بخریم و تولیدات خوابیده است. البته مردم ناراضی هستند ولی قسمتی از آن هم هزینه رأی خودشان است که باید در زمان رأی دادن فکر کنند و به صحبتهای منتقدان اهمیت بدهند.
یک مرندی دیگر
اگرچه محمدرضا مرندی نویسنده یادداشت جنجالی تازه هم تحلیلگر سیاسی است اما اعتبار متفاوتی با محمد مرندی دارد. این یکی مرندی پسر علیرضا مرندی است، پزشک معروفی که به او هم خواهیم پرداخت اما درباره« مرندی پسر» دانستن اینکه او متولد شهر ریچموند در ویرجینیای آمریکا است، جالب به نظر میرسد. او که ۵۵ ساله است، در نوجوانی همراه پدرمشهورش به ایران بر میگردد و دبیرستان را در مدرسه علوی تمام میکند.
بعد هم برای خواندن زبان و ادبیات انگلیسی به دانشگاه تهران میرود اما برای دکترا دوباره غرب را انتخاب میکند. به دانشگاه بیرمنگام انگلستان میرود و ادبیات انگلیسی و شرقشناسی میخواند. مرندی پسر، سابقه جبهه و جنگ هم دارد و جانباز محسوب میشود. پسری که بعد از برگشت به ایران به عضویت هیات علمی دانشگاه تهران در میآید و موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپا را راه میاندازد. این موسسه بعدها به ایجاد دانشکده مطالعات جهان منجر میشود. جالب اینکه او اصلا عضو هیات علمی دانشکده زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران بوده اما بعد بیشتر غرق مطالعات سیاسی میشود.
در کنار همه اینها آنچه بیشتر باعث شهرت محمد مرندی شده، این است که به دلیل تسلط بالایی که به زبان و ادبیات انگلیسی و در کنار آن علاقهای که به مسائل سیاسی و بینالمللی دارد، بارها مهمان رسانههای معتبر خارجی شده؛ از الجزیره انگلیسی و عربی گرفته تا راشا تودی، سیانان، بیبیسی انگلیسی و فارسی، شبکه جهانی چین، شبکه تلویزیونی هنگکنگ و همین پرس تیوی خودمان. در واقع او در حدود ۱۰ سال گذشته بارها به دفاع از مواضع ایران در این رسانهها پرداخته و جدا از گرایش سیاسیاش آنقدر معتبر هست که اگر ادعا میکرد اردوغان شب کودتا در ایران بوده ماجرا ابعاد تازهای پیدا کند.
مرندی پدر
جدا از اینکه علیرضا مرندی پدر محمد مرندی است که پایش به این پرونده باز شده، بلکه به خودی خود چهره معروفی است؛ بسیار معروفتر از پسرش محمد. این پزشک ۸۲ ساله وزیر بهداشت دولتهای میرحسین موسوی و اکبر هاشمیرفسنجانی بوده و سابقه دو دوره نمایندگی مجلس هم دارد. مرندی در حال حاضر رئیس فرهنگستان علوم پزشکی است. او به دلایل دیگری هم معروف شده؛ از جمله نقشش در طرح کنترل جمعیت که در دهه ۶۰ اجرا شد.
او در سالهای اخیر بارها بابت اجرای این طرح در دوران وزارتش زیر فشار قرار گرفته و هر بار هم مجبور شده تاکید کند که در آن زمان این تصمیم باید گرفته میشد و در نهایت هم خود امام خمینی جواز اجرای این طرح را صادر کرد اما او هنوز هم بابت اینکه بنای کنترل جمعیت را در ایران گذاشته و چنان هم موفق بوده که سازمانهای بینالمللی از ایران در آن دوره به عنوان الگویی موفق برای کشورهای مشابه یاد کردهاند، سرزنش میشود.
یکی دیگر از دلایل شهرت مرندی این است که در تمام نزدیک به ۳۰ سال گذشته مسئولیت تیم پزشکی آیتالله خامنهای را برعهده دارد و مصاحبههایش با رسانهها درباره وضعیت سلامتی، سبک زندگی و روابط خانوادگی رهبری بازخوردهای زیادی گرفته است. مثل بخشی از حرفهایش در مصاحبه با تسنیم: « برنامه غذایی ایشان مطابق نظر پزشکان است. ممکن است بعضی چیزها را از ما نپذیرد اما اگر چیزی را بپرسند و ما جواب دهیم، عین همان را انجام میدهند.
اگر هم نپرسند و ما بگوییم باز هم عین آن عمل میکنند. البته توضیح از ما میخواهند؛ مثلاً اگر به ایشان بگوییم امروز به این دلیل روزه نگیرید یا بااینکه خودشان مرجع هستند، دلایلش را از ما میپرسند و به نظرات کارشناسی خیلی اهمیت میدهند. حتی یادم میآید آقای فلاحزاده که الان رئیس موسسه موضوعشناسی احکام فقهی در قم هستند، سالها در ماه رمضان بین نماز ظهر و عصر و در حضور آیتالله خامنهای احکام فقهی میگفتند.
کار سختی است که مرجع تقلیدت نشسته باشد و تو بخواهی درس احکام را در حضور ایشان مثل درس پس بدهی. به هر حال یک روز در بین جمعیتی که در حسینیه نشسته بودند، راجع به روزه گرفتن گفتند: «حالا که شیر خشک وجوددارد ، مادرها برای روزه گرفتن نگران نباشند.» من بعد از نماز به آیتالله خامنهای گفتم: «حرفی که ایشان میزند، اشکال دارد و من قبول ندارم. خیلی مهم است که بچه شیر مادرش را بخورد و روزه گرفتن اگر شیر مادر را کم میکند نباید روزه بگیرد.» ایشان فرمودند: «من هم موافق هستم و به بچههایم هم توصیه کردم عین آن چیزی که تو میگویی، عمل کنند. از قول من به آقای فلاحزاده بگو که باید چیزی که تو میگویی را بگوید.» همان روز هم من به آقای فلاحزاده گفتم و ایشان هم گفت فردا در جلسه اصلاحش میکند.»
او که در ابتدای انقلاب هنوز ساکن آمریکا بود، درباره بازگشتش به ایران در مصاحبهای گفته بود: « وقتی من به ایران آمدم بچههایم نمیتوانستند فارسی صحبت کنند. زمانی هم که جنگ شد باتوجه به اینکه پسر ارشدم فارسی نمیتوانست صحبت کند ولی به جبهه رفت و در عملیات کربلای ۵ جانباز شد. حقیقتاً زندگی کردن در جمهوری اسلامی برای ما مثل بهشت است و خیلی راضی هستیم.»
ماجرای انتصاب مرندی به ریاست فرهنگستان پزشکی هم جنجالهای زیادی داشت. ریاست فرهنگستان علوم پزشکی از ابتدا و به مدت ۱۹ سال با ایرج فاضل بود تا آنکه در ۱۸ آذر ۱۳۸۸ بعد از انتقاد تند فاضل به رئیسجمهور، به پیشنهاد محمود احمدینژاد و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی علیرضا مرندی به این سمت منصوب شد. پس از این انتصاب، بهروز برومند عضو دیگر فرهنگستان با انتشار نامهای به این عمل اعتراض کرد…