رسوایی برای کریستف کلمب و اسکارلت اوهارا
روزنامه هفت صبح، کمال بردبار | این بخشی از واقعیت است. داستان حقیقی که در پشت کلمات و آب و تابهای تاریخی پنهان شده بودند.
پایین کشیدن مجسمه کریستف کلمب در آمریکا خیلیها را شوکه کرده است. مگر او همان فاتح بهشت و کاشف دنیای نو نبوده است ؟
خب داستان را برایتان خلاصه میگویم. بین سالهای ۱۴۹۲ تا ۱۴۹۷ اروپا پایه سلطه خود بر جهانهای دیگر را پیریزی کرد. کریستف کلمب از سوی اسپانیاییها به سمت غرب فرستاده شد تا بتوانند راهی به سمت تجارت با شرق و هندوستان بهخصوص در عرصه ادویه پیدا کنند، یعنی با دور زدن کرهزمین.
اسپانیاییها در تلاش یافتن راهی برای کنار زدن ایتالیاییهای ونیزی و تاجران مسلمان بودند. آنها به تازگی گرانادا را تسخیر کرده بودند و بر تمدن هفتصدساله اندلس نقطه پایان وحشیانهای گذاشته بودند. کریستف کلمب با سه کشتی رفت و دو سال بعد آمریکا را کشف کرد. متعاقب این کشف ناخواسته، تمدنهای متنوع سرخپوستها و بومیها در سرتاسر قاره آمریکا، طی دویست سال بعدی توسط ژنرالهای خشن اسپانیایی و پرتغالی نابود شدند. یک نسلکشی کامل.
جنایت در حد اعلا. پرتغالیها هم دست به کار شدند و در سال ۱۴۹۷ واسکودوگاما را به سمت دورزدن قاره آفریقا و پیدا کردن راهی جدا از دریای مدیترانه راهی کردند و گاما در نهایت به جنوب هند میرسد. و این آغازی میشود بر یک نبرد دویست و پنجاه ساله میان اروپاییها و هندیها و در عین حال رقابت مرگبار بین پرتغال و اسپانیا و هلند و انگلیس در سلطه بر ثروتمندترین مردمان جهان یعنی هندوستان. ترکشهای این اتفاق و این رقابت به ایران هم میرسد و ماجرای اشغال جزیره هرمز توسط پرتغالیها و کمک خواستن ایران صفوی از انگلیس برای آزادسازی هرمز بعد از ۱۱۸ سال استعمار پرتغالی.
از اواخر قرن هجدهم کم کم انگلیسیها مالک هندوستان زیبا و فوقالعاده ثروتمند میشوند.(بعد از افول خاندان قدرتمند گورکانی در هند) در این میان، تجارت انحصاری با هند در شرق و ایجاد مزارع پهناورپنبه و نیشکر آن هم پس از پاکسازی قومیدر غرب (آمریکا ) ثروتی بیکران را راهی اروپا کرد. اما مسئله نیروی کار هم در بین بود. کشتار بومیها و سرخپوستها نیروی کار اندکی در قاره آمریکا برجای نهاده بود. پس تجارت برده شروع شد. بردههای قدرتمند آفریقایی که با خشونت و سنگدلی و به شکل انبوه به آمریکا حمل میشدند تا در مزارع کار کنند.
طی دویست سال بیش از ۲۰ میلیون سیاهپوست به قاره آمریکا چه در شمال و چه در جنوب منتقل شدند و میلیونها نفر هم کشته شدند. طی قرنهای شانزده، هفده و هجده میلادی، اروپا با تکیه بر این گستره عظیم تجاری و بردهداری و نسل کشی از هند تا آفریقا و آمریکا، ثروتمندتر و قدرتمندتر شد و انباشت ثروت، شکوفایی علم و فن را نیز به همراه آورد. (تالیف عظیم و ۵ جلدی عبدالله شهبازی میتواند راهنمای شما باشد)
حالا کم کم گفتمان زیرین تاریخ، بهتر شنیده میشود که کلمب یا واسکودوگاما کاشفان عاشق علم و ماجراجویی نبودند. بلکه واسطه وحشت و مرگ برای بومیان و غارت ثروت این مناطق بودند. پیاده نظام تاجران و پادشاهان اروپایی. حالا مشخص میشود که بسیاری از سیاستمداران مشهور انگلیسی و آمریکایی بخشی از ثروت خود را مدیون تجارت برده بودهاند. مثل گلادستون انگلیسی که پدرش از چهرههای سرشناس این صنعت کثیف بردهداری بود و یا جفرسون دیویس آمریکایی.
حالا گفتمان تاریخ پس از صدها سال شفافتر و دقیقتر میشود و بالاخره آن اتفاقی که باید میافتاد رخ داد، پایین کشیدن مجسمههای کریستف کلمب و واسکودوگاما و تلقی آنها نه به عنوان کاشفانی شجاع که به عنوان واسطههای بیفرهنگ کشتار و استعمار.
حالا بیبیسی گزارش داده: با ادامه فشار بر مقامها در آمریکا برای برچیدن بناهای یادبود کسانی که به تاریخ بردهداری و استعمار مرتبط هستند، معترضان در این کشور مجسمههای رهبران ایالتهای بردهدار و همچنین کریستف کلمب را پایین کشیدهاند.
چهارشنبه شب یک مجسمه جفرسون دیویس، رئیسجمهور کنفدراسیون آمریکا، در شهر ریچموند در ایالت ویرجینیا به زیر کشیده شد.مجسمههای کریستف کلمب در بوستون، میامی و ویرجینیا هم تخریب شده است.این جنبش در پی جان باختن جورج فلوید مرد سیاهپوست ۴۶ ساله در جریان بازداشت توسط پلیس در شهر مینیاپولیس شروع شد. پیشتر در هفته جاری ریچموند همچنین شاهد به آتش کشیده شدن یک مجسمه کریستف کلمب، کاشف ایتالیایی و انداختن آن به یک دریاچه بود. روز چهارشنبه یک مجسمه سه متری کلمب از جنس برنز در سنپال مینهسوتا کنده شد.
معترضان در قلب بوستون سر مجسمه کلمب که روی یک پایه سنگی نصب شده بود را کندند.اما ماجرا به فیلم بربادرفته هم کشیده شده است. وقتی که حدود یک ماه پیش سرویس ویاودی «اچبیاو مکس» راه افتاد، یکی از برگهای برندهاش کلاسیکهایی مثل «بر باد رفته»، «همشهری کین» و «کازابلانکا» بود. برگ برندهای که با اعتراضات ضدنژادپرستی خیلی زود از فهرست برنامههای این شبکه مشهور حذف شد.
حذف «بربادرفته» نتیجه یادداشت اعتراضی جان ریدلی نویسنده «۱۲ سال بردگی» در لسآنجلس تایمز بود. به باور ریدلی این فیلم دوران سیاه بردهداری در آمریکا را باشکوه جلوه میدهد و نه تنها تباهی و وحشت دوران بردهداری را نادیده میگیرد، بلکه برخی از دردناکترین تفکرهای قالبی درباره مردمان رنگینپوست را جاودانه میکند.
البته حذف «بر باد رفته» موقتی است و به گفته مسئولان «اچبیاو» نمایش آن نیاز به «توضیحات و مستندسازی» دارد.
داستان مارگارت میچل و البته فیلم سینمایی «بر باد رفته» به کارگردانی ویکتور فلمینگ در مزرعههای ایالات جنوبی در دوران جنگ داخلی آمریکا روی میدهد. خط اصلی داستان فیلم را ماجراهای عاشقانه دختری به نام اسکارلت اوهارا با بازی ویوین لی تشکیل میدهد که مشکلی با نژادپرستی ندارد.
مسئله جنجالی فیلم نمایش زندگی اسکارلت و روابطش با بردههایی است که در کنار او و خانوادهاش زندگی میکنند. نقش یکی از این بردهها را هتی مکدنیل بازی میکرد که برای نقشآفرینی درخشانش نخستین سیاهپوست برنده جایزه اسکار شد.
نمایش یک مقطع تاریخی که در آن سیاهپوستان رنج برده بودن را چشیدهاند چه ایرادی دارد؟ مگر در فیلمها یا آثار هنری دیگر این مسائل دیده نمیشود؟ اصلا سانسور نقاط تاریک تاریخ کار درستی است؟
همانطور که جان ریدلی در یادداشتش تاکید میکند، مشکل فیلم «بر باد رفته» نمایش تاریخ نیست. مشکل عادیسازی و حتی خوب جلوه دادن شر و پاک کردن وحشت بردهداری است. در این فیلم جنوب پیش از جنگ داخلی آرمانشهر است و نیروهای شمال که برای لغو بردهداری میجنگند، نقطه مقابل آن هستند که سعی میکنند زندگی آرام و خوش جنوب را به هم بزنند.
آنطور که نیویورکتایمز روایت میکند، در داستان فیلم بردهها انسانهای مطیع و راضی از شرایطی هستند و بیش از آنکه به فکر دیگر بردهها باشند، نگران اربابانشان هستند، حتی تمایلی ندارند که پس از جنگ محل بردگی را ترک کنند. حتی بردگانی که آزاد شدهاند، افرادی خطرناک و البته سادهلوح نمایش داده میشوند.جالب است بدانید که خانم هتی مک دانیل بازیگر نقش کلفت سیاهپوست این فیلم برای بر باد رفته اسکار نقش دو دریافت میکند اما در روز مراسم میز جداگانهای در گوشه سالن و دور از جمع اصلی بازیگران فیلم به او داده بودند.