راهنمای گام به گام زنده کردن یک برند
روزنامه هفت صبح، بهنام مظاهری | در هفته گذشته گفتوگوی علی ضیا با جواد یساری حسابی خبرساز شد و بازخوردهای بسیاری را در اینترنت به همراه داشت. ضمن اینکه در همین حین بسیاری از آثار بازخوانی شده او توسط هنرمندان نسلهای بعد از او هم در شبکههای مجازی دست بهدست شد که در نوع خود جالب بود و گواه بر این میداد که جواد یساری همچنان پتانسیلش را دارد.
اینکه او بعد از دههها در قاب تصویر ظاهر میشود، شاید نشان از این بدهد که عزم جزمی پشت او قرار گرفته تا بتواند این هنرمند را دوباره به عرصه موسیقی و اینبار عرصه موسیقی رسمی برگرداند که خب این خیلی هم خوب است و همه هم استقبال میکنیم اما کاش اگر قرار است چنین اتفاقی بیفتد از نمونههای کموبیش مشابه و ناموفق گذشته، درسمان را گرفته باشیم. به همین خاطر فرض را بر این میگذاریم که اگر قرار باشد ایشان به مارکت برگردد، راهنمایی برای دوباره زنده کردن این برند معتبر قدیمی تهیه کرده باشیم.
یک: هنرمند را درک کنید
خودتان دیدید که از مشقتهایش در این سالها گفت. از فرزند ازدسترفتهاش و صبرش برای دوباره خواندن. پس حدالمقدور فاصله را حفظ کنید و به ایشان فضای کافی بدهید. صبر داشته باشید و مطمئن باشید اگر بهجای همین امسال، سال بعد و یا سال بعدترش هم برایش مجوز بگیرید و کنسرت بگذارید، اتفاق بدی نمیافتد.
مهم این است که هنرمند آرامش فکری داشته باشد تا توان بازیابی خود و هنرش را داشته باشد. تا آنجاکه میتوانید او را از فضای مصاحبه و رسانه و این داستانها دور نگه دارید. به فکر وایرال شدن او نباشید چراکه ایشان در ذات خودشان وایرال هستند. همیشه راه موفقیت از وسط اینستاگرام نیست و راههای دیگری هم وجود دارد. سعی نکنید از او چهرهای برای خوراک فضای مجازی بسازید که چند روزی بیاید گل کند و دوباره با روحیهای خسته به کنج عزلت پناه ببرد.
دو: مغز متفکر را پیدا کنید
خواهشا فردا نروید به مسعود جهانی بگویید بیا برای جواد یساری کار بساز. نمیشود، جور درنمیآید و کارتان نمیگیرد. البته از مسعود جهانی بعید نیست از یساری خواننده پرفروش جدیدی بسازد اما شما ریسک نکنید. شاید برایتان جالب باشد بدانید که بیشتر از ۸۰درصد ترانهها و ملودیهای یساری متعلق به سعید مهناویان است.
آهنگساز و شاعر پرکار و موفقی که علاوه بر این ۳۶ کار داوود مقامی را هم او ساخته و با شخصیتهای دیگری نظیر نعمت آغاسی، عباس قادری و خیلیهای دیگر کار تولید کرده. متاسفانه در اینترنت اطلاعات زیادی از او نیست جز یک بیوگرافی چندخطی و ویدئویی در یوتیوب که در آن از تهیهکنندگان همعصرش گله میکند که چرا جواب تلفنش را نمیدهند. مشخص نیست که ایشان همچنان در قید حیات هستند یا نه اما اینکه هنرمندی اینهمه کار هیت داشته باشد و هیچ خبری از او روی اینترنت نباشد هم از عجایب است.
سه: به محتوا دست نزنید، فرم را تغییر دهید
به ایشان اجازه دهید در انتخاب شعر و ملودیهای جدید دستش باز باشد. خودش با هرکه دوست دارد کار کند. ترانهها و ملودیها حتما باید با سلیقه ایشان جور در بیاید اما مسلما آن فرم قدیمی دیگر مناسب این روزها نیست، یعنی تنظیمها و رنگبندی سازها تنها چیزی است که در کار ایشان باید عوض شود. اینهم مقوله مهمی است که برای خودش اتاق فکر میخواهد.
به نظر میرسد موسیقی الکترونیک یا حتی موسیقی تلفیقی برای کاراکتری مثل جواد یساری مناسب باشد. توجه کنید که در سالهای اخیر بسیاری از آهنگهای ایشان بهخاطر حس نوستالژی و پیوندش با گذشته و لایفاستایل ما ایرانیها سوژه مناسبی برای فیلمها و سریالهای کمدی بوده و این در صورتی است که جوهره و ذات آثار یساری اینطور نیست و این تنها یک خطای شناختی است که در ذهن داریم. پس اصلا سمت کمدی کردن ماجرا و این نهنگ عنبربازیها نروید. یساری صدای بخش مهمی از جامعه بوده.
چهار: آلبوم را زنده کنید
بدونشک یساری خوانندهای نیست که با تکتِرَک وارد بازارش کنید. عطش خودش و مخاطبانش بعد از اینهمه سال دوری آنقدر هست که بتواند چرخه فروش آلبوم را بعد از مدتها در موسیقی ایران به جریان بیاندازد. اصلا هم سمت این ماجراها نروید که آلبوم کاملا جدید باشد یا همان کارهای قدیمی را دوباره بازخوانی کند. از هر دو ایده استفاده کنید. یکی در میان جدید و بازخوانی شده باشد، شک نکنید بیشتر جواب میگیرید، چراکه مخاطب با هر سلیقهای که باشد بالاخره خوراکش را در چنین آلبومی پیدا خواهد کرد.