دیرین دیرین؛ در مسیر سیمپسونها و باب اسفنجی
روزنامه هفت صبح، مرجان فاطمی | از بین انیمیشنهای ایرانی که در سالهای اخیر ساخته شده، «شکرستان»، «دیرین دیرین» و «پرویز و پونه» اهمیت بیشتری نسبت به سایرین پیدا کردهاند. این استقبال از یک طرف به فضای طنز و داستانهای جذابی بستگی دارد که هرکدام از این آیتمها بر اساس آنها ساخته شدهاند و از طرف دیگر به خلق شخصیتهایی قابل باور و دوستداشتنی.
«دیرین دیرین» تا پیش از این برای ما مجموعهای از کلیپهای کوتاه ۶۰،۷۰ ثانیهای بود که هربار روی موضوعی جالب دست میگذاشت. حالا بعد از سالها فعالیت، تیم تولید «دیرین دیرین» با همکاری تلویزیون اینترنتی فیلیمو، سریالی ۵۰ قسمتی با اپیزودهای ۲۰ دقیقهای تولید کرده است. درحالحاضر شش قسمت از این مجموعه در فیلیمو بارگذاری شده.
طبیعتا با توجه به طولانیتر شدن زمان قسمتها، حالوهوای آنها نسبت به قبل تغییر کرده است. در این پرونده گفتوگوی مفصلی با علی درخشی، انیمیشنساز و کارگردان مجموعه «دیرین دیرین» انجام دادهایم و درباره تمام جزئیات این سریال با او گپ زدهایم. در بخش دیگر پرونده، مروری داریم بر شخصیتهای کارتونی ایرانی جذاب که در سالهای اخیر با استقبال زیادی روبهرو بودهاند.
علی درخشی، یکی از موفقترین انیمیشنسازهای ایرانی است و این سالها با برند «دیرین دیرین»، توجه مخاطبان زیادی را به خودش جلب کرده. «دیرین دیرین» پیشتر به عنوان مجموعهای از آیتمهای کوتاه یکدقیقهای در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشد، اما اخیرا به صورت اپیزودهای ۲۰ دقیقهای در تلویزیون اینترنتی فیلیمو بارگذاری میشود. طبق برنامهریزی قبلی، قرار است شاهد ۵۰ اپیزود ۲۰ دقیقهای از این مجموعه باشیم. با علی درخشی درباره حالوهوای این مجموعه گپ زدهایم.
* «دیرین دیرین» پیشتر به عنوان مجموعهای از آیتمهای کوتاه یکدقیقهای در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشد، اما الان تصمیم گرفتهاید آن را به صورت مجموعهای از اپیزودهای ۲۰ دقیقهای آماده کنید.
خیلیوقت بود دنبال این بودیم که چالشهای جدیدتری را تجربه کنیم. چون هم تواناییاش را در خودمان میدیدیم و هم ایدههای بسیار زیادی داشتیم، اما بخش مهمی از محتوای آیتمهای کوتاه یکدقیقهای به اسپانسرها وابسته بود و همین هم دستوبالمان را میبست. دنبال فرصتی بودیم که کارهایی با استانداردهای جهانی تولید کنیم و دیگر به اسپانسرها وابسته نباشیم.
البته ما در کارهای یکدقیقهای هم به جایی وابسته نبودیم و فقط سفارش میگرفتیم. در مجموعه جدید تلاش کردهایم مستقیما بتوانیم با خود مردم روبهرو شویم و درآمدمان از طریق تماشای خود مردم باشد. بدون اینکه بخواهیم تبلیغ کنیم سعی داریم تمرکزمان را بگذاریم روی سرگرمی و خنداندن مخاطب که به نظرم این خیلیخیلی کار مهمی است.
* شما در این مجموعه از قالب آیتمهای یکدقیقهای به اپیزودهای ۲۰ دقیقهای رسیدهاید. این تغییر فاز، کار سختی بود؟
بسیار سخت است. هرکدام از این دو، سختیهای خاص خودشان را دارند، اما ما تجربه زیادی در تولید آیتمهای یکدقیقهای داشتیم. جنس کار یکدقیقهای، آن هم با ریتم تند، متفاوت است با کار بلند. توی کار بلند، حفظ ریتم و ترغیب مخاطب برای تماشای یک قسمت ۲۰ دقیقهای، روشهای روایت متفاوتی را میطلبد.
شاید برای این کار بشود قصههای خوبی گفت، اما محدودیت ما این است که باید بتوانیم آن قصهها را با تکنیک محدود دیجیتال کاتاوت کار کنیم. خطوط قرمز زیادی داریم و نیروی انسانی هم در همه بخشها محدود است. به همین دلیل هم کار سختی پیشرو داشتیم، اما من و همه بچههای تیم و تهیهکننده، از چالش نمیترسیم و به استقبالش میرویم.
* هرکدام از این آیتمهای ۲۰ دقیقهای، از ابتدا تا انتها برای آمادهسازی چقدر زمان میبرد؟
در شروع که زمان خیلی زیادی میبرد. بعضی آیتمها ممکن بود سه ماه طول بکشد، اما این ریتم و روند تولید را مدام داریم کمتر و کمتر میکنیم. برنامهمان این است که وقتی دپوهایمان تمام شد، آیتمهای آماده برای پخش داشته باشیم. زمان استاندارد دقیقی ندارد، اما بهترین ایدهآلش این است که ما در هفته بتوانیم ۴۰ دقیقه خروجی داشته باشیم.
* گفتید قصد داشتهاید «دیرین دیرین» را بر اساس استانداردهای جهانی بسازید. درباره این استاندارد جهانی توضیح میدهید.
در همه بخشها نیاز داریم به استانداردهای جهانی نزدیک شویم. مثلا قصه، خودش استانداردی دارد. آدم اگر نتواند ریتم را در قصه حفظ کند، مخاطب ارتباطش را از دست میدهد. کیفیت تولید هم استانداردهایی دارد. کمیت تولید هم همینطور. پروژهای موفق است که بتواند از لحاظ کمی هم خودش را ارتقا دهد و بدون اینکه کیفیتش پایین بیاید کار زیادی تولید کند. درواقع نگاه ما نگاهی صنعتی است. به این معنی نیست که جنبههای هنری کار فراموش شود، اما در دنیا انیمیشن را یک صنعت میبینند. انیمیشنی تاثیرگذار است که از زاویه صنعت به آن نگاه میشود و در حجم بالایی تولید میشود تا بتواند روی مخاطب اثر بگذارد.
* در آیتمهای یکدقیقهای، چهار شخصیت ثابت حضور داشتند، اما حالا با وجود اینکه زمان اپیزودها طولانیتر شده، اما کماکان شخصیتهای اصلی همان چهارنفر هستند. فکر نمیکردید شاید بهتر باشد برای ایجاد تنوع، تعداد شخصیتهای اصلی را بیشتر کنید؟
در شروع کار به این مسئله فکر کردیم که آیا این سه شخصیت اصلی بهاضافه «وی» جوابگوی قصههای بلند ما خواهند بود یا نه؟ وقتی کمی رفتیم جلو دیدیم اینها بعد از چندسالی که رویشان کار کردهایم پختهترینها هستند. واقعا توی قصهها نیاز چندانی به شخصیتهای دیگری نداشتیم که بخواهند به عنوان شخصیت اصلی کنار اینها حضور داشته باشند. با این چهارتای اصلی توانستیم قصهها را خوب جلو ببریم، اما شخصیتهای فرعی متنوع و جذابی در قسمتهای بعدی وارد میشوند؛ از موجودات فضایی گرفته تا غول و حیوانات و … داریم که به فراخور قصه وارد میشوند.
* به نظر میرسد بخش مهمی از سوژهها واکنش به مسائل روز جامعه است و عملکرد مسئولان و مردم را نقد میکند.
همه قسمتها انتقادی نیستند. سعی کردیم روی موضوعاتی دست بگذاریم که برای مردم جذاب هستند. خیلی تلاش کردیم موضوعات فانتزی باشند. این قانون را گذاشتیم که وقتی آمدهایم سراغ انیمیشن پس نباید فانتزی را فراموش کنیم. در خیلی از قسمتها فانتزی بارز است.
کمتر قسمتی را ساختهایم که بشود نام رئال به آن داد. میخواستیم انیمیشن خالص در اختیار مخاطبان بگذاریم. تا آنجایی که موضوع راه داده است انتقادی عمل کردهایم، اما اصراری نداشتیم که تمام سوژههایمان انتقادی باشد. راستش خودمان هم از کارهای انتقادی خستهایم. شخصا ترجیح میدهم کارهای فانتزی خلاقانه برای مخاطبانم بسازم. سعی کردهایم در بیشتر قسمتها کار را جوری بسازیم که مخاطب را با هر سن و سلیقهای درگیر کند. ضمن اینکه بچهها هم بتوانند آن را تماشا کنند.
* در این مجموعه بیشتر مخاطب هدفتان بزرگسالان هستند تا کودکان و نوجوانان؟
از ابتدا مخاطبان ما بزرگسالان بودهاند، ولی بچهها هم ما را زیاد میبینند. دلیل دقیقش را نمیتوانم بگویم، اما شاید یکی از دلایلش این باشد که انیمیشن جذاب ایرانی کم تولید میشود. به همین دلیل هم بچهها خودبهخود به این مجموعه گرایش پیدا میکنند.
من خوشحال میشوم بچهها ما را ببینند و به سمتی هلمان دهند که بتوانیم برای آنها هم بسازیم. در ایران ما زیاد مخاطب انیمیشن بزرگسال نداریم. بزرگسالان بیشتر ترجیح میدهند بخندند. حالا مهم نیست محصولی که قرار است آنها را بخنداند انیمیشن باشد یا با تکنیک دیگری یک محتوا برایشان ساخته شود.
خیلی از مردم که در شبکههای اجتماعی میگردند، میخواهند بخندند. برایشان مهم نیست یک کار با چه تکنیکی ساخته شده باشد. حالا سخت است از یک مخاطب اینچنینی بخواهیم بیاید در فیلیمو هزینه پرداخت کند و کار را ببیند. این کار ما را سخت میکند. فکر میکنم بچهها و نوجوانها و آنهایی که رغبت بیشتری به انیمیشن دارند با علاقه بیشتری پول میدهند تا آن را تماشا کنند.
* چندوقت پیش در صفحه اینستاگرامتان نوشته بودید که جای انیمیشنهای اینچنینی در فضای مجازی نیست. الان فکر میکنید فیلیمو با اینکه مجازی است، اما میتواند بستر مناسبی برای توزیع این مجموعه باشد؟
بله، امیدوارم بتوانیم خودمان را اینجا ثابت کنیم. من فکر میکنم شبکههای اجتماعی چون هیچ نظارت و داوری رویشان نیست، هرکسی این تریبون را دارد که هرچه ساخت در معرض قضاوت مردم قرار دهد. بنابراین به راحتی کارها دیده میشود، بدون اینکه تهیهکنندهای روی کیفیت آنها نظارت داشته باشد. در این فضا کار پرمحتوا، بیمحتوا و … کنار هم قرار میگیرند.
قاعدتا پروژههایی مثل ما که خودشان را ملزم میدانند خطوط قرمز را رعایت کنند یا تیم بزرگ و حرفهای دارند طبیعتا باید با افرادی رقابت کنند که شاید فقط ماهی دودقیقه فقط محتوا تولید کنند. این اصلا رقابت برابر و درستی نیست. برای همین، مدتها بود تلاش میکردیم رسانهای که کارمان را ارائه میکند عوض کنیم. البته ما با کارهای کوتاه در اینستاگرام خواهیم بود، ولی فعالیت اصلیمان را آوردهایم اینجا.
چون تیم بزرگ و خلاقی داریم. فکر میکنم اینجا جای درستتری است به شرط اینکه بتوانیم نظر مخاطب را جلب کنیم و مردم ما را حمایت کنند. اینجا دیگر جایی نیست که یک ارگان یا نهاد دولتی پول داده باشد و حمایت کرده باشد و سفارش داده باشد تا ما کار کنیم، ما مستقیم برای مردم ساختهایم و امیدواریم که ما را ببینند.
* فکر میکنید «دیرین دیرین» چقدر گنجایش دارد که ادامه پیدا کند؟
همان اندازه که پروژههای بزرگی مثل «باباسفنجی» و «سیمپسونها» و … مدام تولید میشوند و سقفی ندارند، ما هم چنین نگاهی به «دیرین دیرین» داریم. مدام کار را بزرگتر میکنیم، اصلاح میکنیم، ایرادهای کار را برطرف میکنیم، یاد میگیریم، بازخوردها را بررسی میکنیم و… . بههرحال سقفی برایش در نظر نگرفتهایم.
* به لحاظ تکنیکی «دیرین دیرین» فعلی با نسخههای ابتدایی تفاوتی دارد؟
بله، از ابتدای سال گذشته ما با جهتگیری سریال، طراحی جدیدی را از صفر شروع کردیم، چون آن طراحیهای سابق، خیلی این امکان را به ما نمیدادند که با آن کاراکترها بتوانیم قصههای بلندتر بگوییم یا حرکتهای پیچیدهتر برایشان بنویسیم.
مجبور شدیم هم کاراکترها را عوض کنیم و هم فضاها را تغییر دهیم تا کشش بیشتری برای ۲۰ دقیقه داشته باشند. همینطور تصمیم گرفتیم در پالت رنگیمان به سمتی حرکت کنیم که مخاطبان کودک و نوجوان را بیشتر جلب کند. عمدا رنگولعاب فرم جدید، کمی به سمت کار کودکانه نزدیک شده تا بتوانیم این دست مخاطبان را هم جلب کنیم.
* هیچوقت به این فکر کردهاید که بتوانید دیرین دیرین را در کشورهای دیگر با دوبله پخش کنید؟ در این صورت برای دوبله لحن شخصیتها دچار مشکل نمیشوید؟
لحن محمدرضا علیمردانی، لحنی منحصربهفرد است و هنوز در ایران کسی را شناسایی نکردهایم که چنین تواناییای داشته باشد. این یگانگی، هم خوبی دارد و هم بدی. جای خوشبختی است که محمدرضا این استعداد را دارد.
اما خب بدیاش این است که کسی نمیتواند آن را در زبان دیگری با همین جذابیت بیان کند. ولی ما داریم به این موضوع فکر میکنیم و به نظرم اتفاق خواهد افتاد. الان بعضی از کارهای کوتاهمان را ترکی ساختهایم و دوبله کردهایم. در زبان ترکی هم به همان شیرینی درآمدهاند. جلسهای داشتهایم تا بتوانیم برای ناشنواها آماده کنیم یا با زبانهای دیگر، اما خب پروسه زمانبری است. به نظرم اتفاق میافتد.
* شخصیتهای جدیدی که گفتید به مرور اضافه شدهاند هم توسط محمدرضا علیمردانی دوبله میشوند؟
کاراکترهای مرد را بله. تا وقتی محمدرضا حنجرهاش توانایی دارد اینهمه کاراکتر را بگوید، نیازی نداریم کس دیگری را وارد کنیم. محمدرضا هم که بینهایت صدا دارد.
* برای آنهایی که مصاحبه را میخوانند حتما جالب است بدانند این تغییر لحن چطور اتفاق میافتد؟ صدای شخصیتها مجزا ضبط میشود و بعد کنار هم قرار میگیرد یا علیمردانی، همزمان این تغییر لحن را انجام میدهد؟
بستگی دارد به اینکه اول صدا گرفته شده باشد بعد انیمیت آماده شود یا برعکس. البته چون محمدرضا سالهاست دارد این کاراکترها را میگوید، سوئیچ کردن روی کاراکترها برایش ساده است، برای همین هم معمولا بهترتیب دیالوگهایی که قصه بر اساسش نوشته شده، صداها را میگیریم و میرویم جلو.
*** قرمزانی، قهوهیانی و آبی کمرنگانی
شخصیتهای «دیرین دیرین» حالا دیگر برای مخاطبان آشنا هستند. بااینحال غیر از شخصیت «وی»، سه شخصیت اصلی دیگر، به صورت مجزا شناخته نمیشوند. درباره ویژگی این کاراکترها با علی درخشی صحبت کردهایم. توضیحات جالبش را بخوانید.
این سه شخصیت از زمان شکلگیری تا الان نامی نداشتهاند، اما در این مجموعه جدید کمکم شروع کردهایم آنها را با اسمهایشان معرفی کنیم: قرمزانی و قهوهیانی و آبی کمرنگانی اسمهایی است که برایشان در نظر گرفتهایم. درواقع رنگهایشان را تبدیل به یک اسم فامیل کردهایم و در کارهای بلند آنها را بیشتر با این اسمها میشناسیم.
ما این سه شخصیت را زیاد از هم تفکیک نکردهایم، اما داریم به این سمت حرکت میکنیم که به آنها هویت دهیم. مثلا کاراکتر قرمزانی را تاحدودی جدا کنیم و معصومیتی برایش در نظر بگیریم. اینکه چرا از اول این سه شخصیت با هم بودهاند و اسم و هویت مشخصی نداشتهاند، بخشیاش برمیگردد به فرهنگ جاری در کشور که هر اسمی را نمیتوانیم روی کاراکترها بگذاریم. اینها هرکدامشان در ابتدا اسمشان را از یکی از سلسلههای تاریخی ایرانی میگرفتند.
مثلا یکیشان قرار بود بیسروسامانیان باشد، یکی بیسروساسانیان و آن یکی هخاماشینیان. قرار نبود زیاد روی ویژگیهای آنها کار کنیم و پای اتفاقهای تاریخی را به میان بیاوریم، ولی از همان نقطه شروع، چنان بازخوردهای تندی گرفتیم که مجبور شدیم ابتدای کار این روند را عوض کنیم. تعصباتی داریم که متاسفانه دستوپایمان را میبندد.
از همان ابتدا بر سر شخصیتپردازی و اسم اینها، با چالش مواجه شدیم، اما در این قسمتهای جدید، دیگر آن چالشها را کنار گذاشتهایم. اسمهای متنوعی برایشان در نظر گرفتهایم و کمی هم شخصیتهایشان تغییر پیدا کرده است. آبی کمی باهوشتر است، قهوهای همان حماقت و بدجنسی را دارد، اما قرمز همانطور که گفتیم در کنار بلاهتش کمی معصومیت هم دارد.