کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۷۵۰۷۹
تاریخ خبر:

دعوا ‌کف انقلاب؛ پاسخ تند ‌احمدی‌نژاد به حدادعادل

روزنامه هفت صبح، مصطفی‌آرانی | ایستاده در میانه بازارچه کتاب. پشت به شعبه کتابفروشی شرکت سهامی انتشار که کارهای بازرگان و بقیه اعضای نهضت آزادی را منتشر می‌کرد و حالا دیوار به دیوار شعبه‌ای از انتشارات امیرکبیر وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی است. این لوکیشن و میزانسن مصاحبه احمدی‌نژاد است که در آن تندترین حرف‌ها را علیه غلامعلی حدادعادل زده است. حرف‌هایی از جنس همان مناظره‌های ۸۸ و آن یکشنبه تاریخی مجلس نهم.

دعوا را حدادعادل روز پنجشنبه آغاز کرد. در نشست اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان. آنجا ظاهرا کسی از آمدن احمدی‌نژاد پرسید و این پاسخ حداد عادل بود: «آمدن احمدی‌نژاد را در انتخابات اصلا در نظر نگیرید. تکلیف روشن است. زیاد تحت تاثیر فضای مجازی، موضع‌گیری‌ها، بودن و نبودن و حرف‌زدن‌ها نباشید چنین اتفاقی نخواهد افتاد. دفعه قبل هم نیفتاد و حالا که چهار سال هم که گذشته و بدتر هم شده و به هر دلیلی که دفعه قبل اتفاقی نیفتاد این دفعه دلایل بیشتری هست. بنابراین اصلا فکر این مسئله را نکنید.»

این سخنان اصلا به مذاق حامیان احمدی‌نژاد خوش نیامد. حامیان شخصی که می‌گویند این روزها در میدان ۷۲ نارمک، هر روز صبح افرادی دم گیت نگهبانی بن بست منتهی به خانه او می‌ایستند و از او درخواست می‌کنند که در انتخابات شرکت کند. (مخالفان احمدی‌نژاد البته می‌گویند او خود این افراد را جمع می‌کند). کسی که هفته‌ای نیست با رسانه‌ای مصاحبه نکند یا نامه‌ای به کسی ننویسد (و همین دیروز مصاحبه کرده بود با شبکه انگلیسی‌زبان دولتی ترکیه).

حامیان احمدی‌نژاد در این یکی دو روز، در توئیتر حسابی حداد را نواختند ولی پاسخ احمدی‌نژاد به طرز غریبی تند است. او که دیروز به میدان انقلاب و به بورس کتابفروشی در تهران رفته بود در همان جایی که گفتیم این کلمات را به زبان آورده است: «از پریروز تا به حال عده زیادی از مردم تماس می‌گیرند یا مراجعه می‌کنند و می‌خواهند که من درباره این موضوع اظهارنظر کنم.

البته جمع زیادی از مردم از اقشار مختلف مراجعه می‌کنند و اصرار دارند که من در انتخابات شرکت کنم و برای اصلاح وضع کشور کاری کنم اما من هنوز از اظهارنظر در مورد انتخابات خودداری کردم و نظری را اعلام نکردم. من نمی‌دانم چرا یک عده‌ای پیدا شدند در ایران؛ وقتی ملت ایران یا جمع کثیری از ملت ایران، اظهار لطف گسترده می‌کنند به یک خادم خودشان؛ آن‌ها عصبانی می‌شوند، دستپاچه می‌شوند، نگران می‌شوند، به مردم توهین می‌کنند یک جوری که نمی‌توانند عصبیت و خشم خودشان را کنترل کنند. متاسفانه الان گرفتار این افراد هستیم. این آقایی که این حرف‌ها را مطرح کرد در سال ۸۴ هم، با کمک دوستانش تا لحظه آخر سنگین‌ترین فشارها را به بنده وارد کردند که به نفع کاندیدای موردنظرشان انصراف بدهم.

بعدها که به دولت آمدم در مجلس هفتم، این‌ها بیشترین ممانعت‌ها، تخریب‌ها، فشارها و انواع ترفندها را به کار گرفتند تا مانع از خدمات دولت نهم به مردم شوند. حتی اجازه ندادند ما ساعت کار بانک‌ها را تغییر بدهیم که یک مقدار ترافیک سبک‌تر شود. این آقا طی ۱۶ سال اخیر همواره ضد بنده بوده و به شدت علیه من فعالیت کرده است. در طول ۱۶ سال. یعنی از قبل ۸۴ تا امروز، مخالف من بود.

متاسفانه کشور ما گرفتار عده‌ای از افراد شده که خودشان را برتر از مردم می‌دانند، صاحب اختیار و مالک کشور می‌دانند و در عین حال فکر می‌کنند همه امور باید تحت تصدی آن‌ها باشد. اینها انقلاب و کشور را ارث پدری خودشان می‌دانند و به دنبال این هدف هستند که بتوانند مردم را به طور کامل از همه عرصه‌ها کنار بزنند. ما نباید یادمان برود که امام راحل فرمودند نگذارید انقلاب به دست نامحرمان و نااهلان بیفتد.

خب ما چطور می‌توانیم انتظار داشته باشیم که با نقش آفرینی یک عده‌ای که قبل از انقلاب دست فرح را بوس می‌کردند و بعد از انقلاب رنگ عوض کردند و شدند سوپرحزب‌اللهی و بعد هم آمدند در کارها؛ اوضاع کشور درست شود؟ چطور می‌توانیم انتظار داشته باشیم که حرکت انقلاب در مسیر صحیح خود باشد؟ البته من دلم برای یک عده از نیروهای انقلابی و جوانان حزب‌اللهی می‌سوزد که این‌جور آدم‌‌ها داعیه‌دار خط‌دهی و ریاست آن‌ها هستند.

جای آن‌‌ها تصمیم می‌گیرند و حرف می‌زنند. این آقا یادش نرود که با همسر شهید فاطمی ملاقات کرد و تلاش کرد عنایت او را برای گروه خودشان جلب کند و ایشان را به مخالفت با دولت دهم تشویق کند. بعد از اینکه این خانم نپذیرفت و مخالفت کرد با درخواست ایشان و عکس دستبوسی ایشان را نشان داد، ریختند در محل اقامت ایشان و کامپیوتر حامل عکس را با خود بردند. بعدا هم دستگیرش کردند، بردند (۲۶) روز زندان و بعد آوردند تحت‌الحفظ تا دم هواپیما و از کشور اخراجش کردند.»

احمدی‌نژاد از اینجا به بعد به یادداشت‌هایی نگاه می‌کند و حرف‌هایش را ادامه می‌دهد تا نشان دهد که کل این حضور در میدان انقلاب و مصاحبه میدانی در آنجا و پاسخ به حداد عادل کاملا فکر شده و برنامه‌ریزی شده بوده است. به عبارتی باید گفت که احمدی‌نژاد با این ویدئوی هشت دقیقه‌ای که از میدان انقلاب در سایت او منتشر شده است؛ پروژه انتخاباتی خود را کلید زده است.

در این شرایط حتما باید منتظر باشیم تا حداد عادل، که حالا رئیس شورای ائتلاف اصولگرایان است و پیش از این بارها به دلیل نزدیکی به دکتر سیدحسن نصر پیش از انقلاب با اتهاماتی این چنینی از سوی اپوزیسیون روبه‌رو بوده است؛ به این اتهام از سوی احمدی‌نژاد پاسخ بدهد. همین حرف‌ها و پاسخ‌ها حتما تنور انتخابات را داغ‌تر از این خواهد کرد.

کدخبر: ۳۷۵۰۷۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر