دزدی از موزه «سرای کاظمی» مثل آب خوردن
روزنامه هفت صبح | ویترینهای کاملا سالم اما کاملا خالی موزه مردمشناسی«سرای کاظمی» یکی از تصاویر عجیبی بود که اواخر هفته گذشته در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد. اینطور که بعدتر مسئولان و افراد مطلع خبر دادند ماجرای این دزدی تر و تمیز به حدود یک ماه پیش برمیگردد یعنی نیمه شب ۱۹ خرداد اما در مورد نحوه دزدی از این مجموعه اختلاف نظرهایی وجود دارد.
آرش صابری فعال میراث فرهنگی میگوید سارق از روز قبل در گوشهای از این موزه پنهان شده و شب سر فرصت به خالی کردن ویترینها پرداخته و تقریبا همه چیز را قبل از طلوع آفتاب از بنا خارج کرده است. از طرف دیگر شهیدیزاده، مسئول ستاد گردشگری شهرداری منطقه۱۲ تهران ماجرا را با کمی تفاوت تعریف میکند و ضمن اعلام این خبر که سارق بازداشت شده، میگوید:
«این موزه دو شیفت نگهبان دارد و سارق از روی دیوار وارد مجموعه شده بود و به دلیل بزرگی مجموعه توانسته بود کار خود را انجام دهد. این دزدی مانند سایر دزدیهایی که به خانهها میشود انجام شده است و با توجه به آنکه دوربینهای مدار بسته در موزه فعال بود، توانستیم چهره سارق را شناسایی کنیم و با توجه به سابقهدار بودن، دستگیر شد.»
شهیدیزاده در ادامه توضیح میدهد که سرقت بیشتر از بخش اداری موزه انجام شده است. او میگوید:«این سرقت حدود یک ماه پیش آن هم از بخش اداری موزه مردمشناسی اتفاق افتاده است. سارق موفق شده بود بخشی از لوازم اداری و تعدادی از آثار داخل ویترینها را بدزدد. در میان اموال سرقتی گوشی، مانیتور، پولی که درون میز مسئول کتابخانه بود، چند قاشق و چنگال و چند دوربین قدیمی وجود داشت. این دوربینها ارزش زیادی نداشتند اما قدیمی بودند. سارق بعد از دو روز دستگیر و پرونده بسته شده است. درحال حاضر هم تمامی اموال در اختیار آگاهی است و به ما تحویل داده نشده.»
*** ارزش در حد موزه، امنیت در حد خانه
کمال مدنی، کارشناس ارشد موزهداری که پروژههای مشترک زیادی با موزههای بینالمللی در زمینه ایمنی موزهها اجرا کرده است در مورد این ماجرا به هفت صبح میگوید: «راستش را بخواهید من اصلا اسم این مکانهایی که به آنها گفته میشود موزه، موزه نمیگذارم. اینها یک سری امارت هستند که خیلی هم باب شده داخل بافت تاریخی مجوز نمایش آثار میگیرند و اسم خودشان را میگذارند موزه در حالی که با هیچ کدام از استانداردهای موزه از هیچ نظر مطابقت ندارند.
مثلا تا جایی که میدانم این به اصطلاح موزه مردم شناسی که سرقت شده اصلا راهنما نداشته است. موزهای که راهنما نداشته باشد غیر از اینکه اصلا برای مردم چنانکه باید و شاید فایده ندارد، میتواند قربانی انواع سوءاستفادهها شود. چه بسا اگر این مکان راهنما و کارشناس داشت اصلا کار به اینجا نمیکشید.»
او کل بناهای تاریخی بافت تاریخی تهران را به باد انتقاد میگیرد و میگوید: «طی سالهای اخیر خیلی مد شده که در یک خانه و عمارت قدیمی چهارتا ویترین بگذارند و بگویند اینجا موزه است در حالی که هر کدام از اینها متعلق به یک نهاد خاص است و دستوراتش را از همان نهاد میگیرد، یکی زیر نظر شهرداری است، یکی زیر نظر دانشگاه تهران است، فلان بنا متعلق به یک بنیاد شخصی است و اصلا معلوم نیست چه کسی به وضعیت اینها رسیدگی میکند؟ ایمنی اینها طبق چه پروتکلی تامین میشود؟
اگر از آنها دزدی شود اصلا کسی پاسخگو است؟ سرای کاظمی ثبت ملی شده اما اگر دزد پیدا نشود تکلیف این سه میلیارد تومانی که گفته میشود ارزش اقلام دزدیده شده است، چه میشد؟ شهرداری باید به چه کسی جواب میداد؟ هیچکس. این به اصطلاح موزه اصلا بیمه هم نیست. ویترینها اصلا قفل درست وحسابی هم ندارند. واقعا چرا آدم نباید از این موزهها دزدی کند؟ فقط هم موضوع دزدی نیست.
غیر از چند بنایی که به عنوان موزه در تهران ساخته شدهاند و قدیمی هم هستند، کدام بناها که الان کاربری موزه دارند در برابر حریق، آبگرفتگی و زلزله ایمن شدهاند؟ در جهان یا یک بنا با هدف بهرهبرداری به عنوان موزه طراحی و ساخته میشود یا اگر بعدا تبدیل به موزه شد با کمک کارشناسها امکانات موزه را پیدا میکند اما در ایران اینطور نیست. همین چند وقت پیش خبر رسید که یکی از موزههای آثار هنری دچار آبگرفتگی شده و تعداد زیادی اثر از بین رفتهاند.»
مدنی قانون را هم مقصر میداند و میگوید: «یکی از مشکلات دیگری که ما داریم بحث قانونگذاری است، در حال حاضر مجازات دزدی از موزه چندان تفاوتی با مجازات دزدی از خانه ندارد، بسیاری از اقلام اصلا ارزشگذاری درست نشدهاند که بشود در روند قضایی از این ارزشگذاری استفاده کرد بنابراین عجیب نیست که یک فرد برای دزدی از فلان خانه-موزه شانسش را امتحان کند.»
*** سرای کاظم الدوله خان
تاریخچه و بنای خانه موزه قدیم تهران به میرزا سید کاظم که پسر سید میرزا هدایت الله تفرشی بوده برمیگردد. او این خانه را در دوره قاجار در همسایگی خانه پدری خود خریده و در سال ۱۲۶۶ به شکل امروزیاش ساخته است. خود میرزا سید کاظم اصطبلدار سلطنتی ناصرالدین شاه قاجار بوده و از طبقه اشراف دوران قاجار به حساب میآمده است.
این خانه به سبک معماری دوران اواسط قاجار ساخته شده است و فضای خانههای مجلل همان زمان را دارد. خانه میرزا کاظم که در همان زمان هم به عمارت کاظمی معروف بوده یکبار دیگر در زمان رضاشاه پهلوی تکمیل شده و مثل خانههای قدیمی و سنتی ایران از بخشهای مختلف بیرونی، اندرونی، آب انبار، مطبخ و اصطبل تشکیل شدهاست، از نکات قابل توجه این خانه وجود رختشویخانه است که در آن زمان امری بیسابقه بوده چراکه تمامی مردم به چشمهها و رودها جهت شستن لباسها میرفتند و شما به ندرت و شاید هرگز خانهای را نمیدیدید که در آن محلی برای شستن رختها به صورت خصوصی در نظر گرفته شده باشد.
آنچه امروز از عمارت کاظمی باقی مانده قسمت شاهنشین آن است که یک طبقه زیرزمین و یک طبقه بالا و دو حیاط در شمال و جنوب دارد که حیاط جنوبی در بخش بیرونی و حیاط شمالی در بخش اندرونی خانه قرار گرفته است. نمای کلی عمارت آجرکاری خوش نقش و دارد اما آنچه بیشتر از هر چیز این خانه را جالب میکند علاوهبر نقشبندی پنجرهها و درهای ارسی با شیشههای رنگی، تزئینات داخل خانه و وسایلی است که در آن برای نمایش گذاشته شده بود؛ وسایلی که گویا در حال حاضر بخشی از آنها در اختیار اداره آگاهی قرار دارد و از دزد موزه پس گرفته شده است.
وسایلی که در موزه به نمایش گذاشته شده بود شامل لباسهای قدیمی مردم، وسایل مورد استفاده مشاغل قدیمی، مجسمههایی که نشاندهنده سبک زندگی مردم تهران در حدود ۱۵۰ سال پیش میشد، حتی یک سری اسباب بازی قدیمی هم در موزه بود که توجه بسیاری از بازدیدکنندهها را جلب میکرد؛اسباب بازیهایی که احتمالا کودکان اعیان تهران قدیم با آنها بازی میکردند مثلا وسیلهای چوبی شبیه اسکوتر امروزی که گویا اسمش تیزرو بوده است.