کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۵۳۹۰۸
تاریخ خبر:

در ستایش همایون؛ برجسته‌ترین شاگرد پدرش ‌

روزنامه هفت صبح، علی رستگار | ‌در این چند روز که جامعه ایران سوگوار درگذشت استاد شجریان بود، افکار عمومی به شناخت عمیق‌تری از همایون شجریان هم رسید. هنرمندی که در ۴۵ سالگی فارغ از جنبه‌های هنری و موسیقایی به لحاظ شخصیتی هم به پختگی و کمال رسیده.

در تمام تصاویر و ویدئوهایی که از او دیدیم به‌‌رغم فشاری که حتما از بار سنگین درگذشت پدر بزرگوارش به دوش می‌کشید با متانت و وقار رفتار کرد. هم مقابل بیمارستان و هم در مراسم تشییع و خاکسپاری خیلی بی‌آلایش به میان مردم و هواداران استاد شجریان ‌رفت. با طمانینه‌ای مثال زدنی شرایط را توضیح ‌داد، به سوالات تک تک حاضران پاسخ داد و البته در اظهارنظری گفت نمی‌خواهم این اتفاق تبدیل به کشمکش‌ کارزارهای سیاسی شود.

در واقع او بود که با هوشمندی خیلی از حواشی محتمل در پی این حادثه تلخ را مدیریت کرد و همین مسئله شاید مخالفان مشی سیاسی مرحوم شجریان را متقاعد کرده به نامگذاری خیابانی در شهرک غرب تهران به نام محمدرضا شجریان رضایت بدهند. جامعه‌ای که در این سال‌ها انواع رفتارهای نامتعارف و پرتبختر را از خواننده‌های نورسیده موسیقی پاپ دیده، حتما شایستگی‌های همایون شجریان را درک می‌کند.

همین خشوع و احترامی که در این چند روز از همایون شجریان در برابر مردم دیدیم در آثار او هم سراغ داریم و او در عرصه موسیقی بی‌تردید برجسته‌ترین شاگرد پدرش است. چهره‌هایی مثل سالار عقیلی و علیرضا قربانی تا سینا سرلک و وحید تاج مفصل از محمدرضا شجریان آموختند و حتی شهرام ناظری که نیاز به گفتن از شان و مقام او نیست اما همایون در این جمع ارج و قرب خاصی دارد.

او از سال‌های ابتدایی دهه ۷۰ به واسطه همکاری با چهره‌های بی‌بدیلی مثل مشکاتیان و پیرنیاکان و لطفی و عندلیبی استعدادهای هنری خود را پرورش داد. از دهه ۸۰ نوبت همکاری همایون با ضرابیان و کامکار و علیزاده و کلهر رسید. آثار درخشانی مثل هوای گریه «دلم گرفته ای‌دوست، هوای گریه با من» یا آتش جاودان ساخته مرتضی نی‌داود «آتشی در سینه دارم جاودانی، عمر من مرگی‌ست نامش زندگانی» محصول همین دوران است.

در دهه ۹۰ هم فصل دیگری در فعالیت‌های هنری همایون شجریان گشوده شد. دورانی که او به واسطه همکاری با سهراب پورناظری فضاهای جدیدی در موسیقی را تجربه کرد. همایون با آلبوم « نه فرشته‌ام نه شیطان» در سال ۹۲ و «چرا رفتی، چرا من بی‌قرارم» و «رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده» با لایه‌های دیگری از جامعه و جوانان ارتباط برقرار کرد.

تجربه فعالیت همایون شجریان در زمینه موسیقی فیلم‌ هم در این مقطع رقم خورد. با آرایش غلیظ و رگ خواب از حمید نعمت‌الله. ترانه‌های «آهای خبردار، مستی یا هشیار» و «با من صنما» تسلط همایون در شکل‌های مختلف اجرا را به رخ کشید و تبدیل به آثار ماندگار‌ سال‌های اخیر شد. او در این سال‌ها به واسطه ساخت موزیک ویدئوهایی با حضور بازیگران سینمای ایران مثل مهدی پاکدل، رعنا آزادی‌ور، باران کوثری، سحر دولتشاهی و نوید محمدزاده یا همکاری با کنسرت نمایش سی پروژه‌های متفاوتی هم تجربه کرد.

حاصل همین فعالیت‌ها بود که می‌بینیم ژانرهای مختلف موسیقی هم این روزها زمزمه می‌کنند «ابر می‌بارد و من می‌شوم از یار جدا، چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا.» فعالیت او در موسیقی سنتی و شاخه های پاپ موجب شده تا همایون شجریان به محبوبیتی مستقل از پدر خود دست پیدا کند . محبوبیتی حاصل تلاش گسترده و متواضعانه و همه جانبه او که البته مدیون سال ها آموزش در نزد پدرش بوده. آری همایون هنرمندی متمول و ثروتمند است اما شهرت و ثروت او دقیقا بر پایه تلاش و ابتکارات موسیقایی و نمایشی خودش شکل گرفته است.

کدخبر: ۳۵۳۹۰۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر