راهحلی خلاقانه برای مقابله با بحران اقتصادی
روزنامه هفت صبح، آرش پورابراهیمی | سیصد سال پیش بحران اقتصادی ناشی از ترکیدن حباب شرکت دریای جنوبی در بریتانیا باعث شد دولت این کشور برای مقابله با بحران اقتصادی به انتشار اوراق قرضه روی بیاورد. هرچند این نخستین باری نبود که دولت بریتانیا از بازار بدهی بهره میبرد اما نکته جالب درباره اوراق دریای جنوبی این است که بازپرداخت کامل بدهیهای ناشی از آن تا سال ۲۰۱۵ میلادی طول کشید.
در واقع موعد مشخصی برای بازپرداخت این بدهی وجود نداشت و دولت بریتانیا که برای سالها صرفا سود این اوراق را میپرداخت در نهایت و پس از سه قرن تصمیم به بازپرداخت این بدهیها گرفت. بریتانیاییها قدیمیترین بازار اوراق قرضه دولتی را دارند و به همین خاطر تاریخچه این بازار در این کشور پر است از مثالهای جذاب درباره اوراق بدهی دولتی که شاید امروز به کار دولت ایران بیاید.
مشکلات جدی دولت برای تامین بودجه بر کسی پوشیده نیست. حتی بدون شیوع ویروس کرونا و همه پیامدهای ناشی از آن هم بودجه دولت چندان با واقعیتهای اقتصاد ایران همخوانی نداشت و شوک ویروس کرونا هم بر شکاف میان درآمد و هزینه دولت افزوده است. یکی از راه حلهای دولت ظاهرا طرح انتشار اوراق سلف نفتی بود که رئیسجمهور از آن به عنوان «گشایش اقتصادی» نام برد.
این طرح ظاهرا چندان مورد استقبال دو قوه دیگر قرار نگرفته و هرچند این طرح هنوز از دستور کار دولت خارج نشده اما طبق انتظار دولت هم پیش نمیرود. در چنین شرایطی دولت چارهای ندارد مگر اینکه راههای خلاقانهتری را برای استقراض از بازار بیابد. درست است که دولت تحت شدیدترین فشار اقتصادی قابل تصور قرار دارد و در این میان دیگر نهادهای تصمیم گیر هم به خصوص در مواردی مانند افایتیاف چندان با دولت همراهی نکردند.
همچنین میدانیم که هر اقدام نوآورانهای درباره بازار بدهی نباید مشکل شرعی داشته باشد. با همه اینها، شاید هنوز هم بتوان راههایی را یافت که برای قرض دهندگان بالقوه جذاب باشد تا بر اساس آن دولت بتواند از یک سو بخشی از کسری بودجهاش را از طریق استقراض از بازار تامین کند و برای دولت آینده هم تعهد سنگینی را به بار نیاورد. برای مثال میتوان این تعهدات را در بلندمدت پرداخت کرد مانند شیوهای که برای فروش اوراق قرضه در زمان جنگ در جهان معمول بود.
اگر، آنطور که رئیسجمهور تاکید دارد، باید بپذیریم که در دوران جنگ به سر میبریم انتشار اوراق قرضه ویژه مربوط به دوران تحریم را هم باید در نظر داشت. اما مهمترین بخش انتشار چنین اوراقی، جلب اطمینان سرمایهگذاران است چرا که در غیراینصورت، هزینه چنین استقراضی بسیار بالا خواهد رفت. احتمالا به همین خاطر بود که دولت کوشید طرحی بر اساس قابل اطمینانترین دارایی دولت یعنی نفت بیابد.
نگرانی دیگر نهادها درباره اینکه تعهد سنگینی برای دولت بعد ایجاد نشود قابل درک است اما این را هم باید پذیرفت که شاید هیچ دولتی پس از انقلاب برای فروش نفت با این همه موانع دست به گریبان نبوده است. مثلا میتوان دست دولت آینده را باز گذاشت که در صورت تمایل اوراق را بازخرید کند و یا اینکه صرفا سود اوراق را بپردازد.
سناریوی بدبینانه این است که هیچ راه حلی پیدا نشود. در این صورت میدانیم دولت بالاخره هزینههای جاری را پرداخت خواهد کرد اما این به معنای تورم شدیدتر خواهد بود. پس شاید بهتر باشد که آرزو کنیم نهادهای تصمیم گیر بالاخره راهی برای توسعه بازار بدهی دولتی بیابند.