کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۲۸۳۴۱۲
تاریخ خبر:

درخواست عجیب قاتل اجیر شده از قضات دادگاه ‌

روزنامه هفت صبح | مرد افغانستانی که با نقشه پسر صاحبکار سابقش ، او را به قتل رسانده بود روز گذشته برای آخرین بار در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. ‌ سال ۸۹ بود که جلسه رسیدگی به پرونده عجیبی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.

در این جلسه که به ریاست قاضی زالی بوئینی و مستشاری قاضی دلدار برگزار شده بود یک مرد افغانستانی براساس ماده ۴۲۹ قانون مجازات اسلامی از قضات دادگاه درخواست کرد که برای او تعیین تکلیف کنند و به این صورت ابتدا اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند و درخواست خود را مبنی بر قصاص مطرح کردند.

*** تفاضل دیه نمی‌دهیم
اولیای دم شامل فرزندان مقتول مدعی بودند که قاتل توسط برادرشان برای این قتل اجیر شده بود و آنها نیز به این دلیل که اگر تفاضل دیه را بپردازند، به دست برادرشان خواهد رسید راضی به این کار نشدند. اولیای دم همچنین گفتند قاتل فقط باید قصاص شود و آنها درخواستی غیر از این از محضر دادگاه ندارند.

براساس این گزارش، فردی که در این پرونده نسبت به قاتل پدرش اعلام رضایت کرده همان پسری است که این مرد افغانستانی را برای قتل پدرش اجیر کرده بود، البته قاتل ادعا داشت که اجیر نشده است و تنها به دلیل مصرف مواد این قتل را رقم زده است. قاتل که بار دیگر با تقاضای قصاص از سوی اولیای دم روبه‌رو شده بود در جایگاه محاکمه قرار گرفت و در برابر قضات گفت: من کارگر سابق مقتول بودم و مدتی بود که از نزد او بیرون آمده بودم اما پسر مقتول نیز مرا می‌شناخت.

او آن روز به سراغ من آمد و با من صحبتی را مطرح کرد. به من می‌گفت با پدرش اختلاف دارد و به همین دلیل از من خواست که پدرش را بکشم. من قاتل نیستم و نمی‌خواستم این کار را بکنم اما او اصرار به این کار داشت و گفت دو نفره به آنجا می‌رویم و هیچ‌کس هم از موضوع سر در نخواهد آورد اما در آخر پلیس موفق شد مرا شناسایی و دستگیر کند.

*** من قاتل نیستم!
با اینکه برای قضات دادگاه محرز شده بود این فرد قاتل است و با قصد کشتن مقتول به مغازه او رفته و به قتلش رسانده بود بار دیگر متهم در دفاعیات خود اعلام بی‌گناهی کرد و گفت: آن روز من قبول نمی‌کردم تا اینکه پسر مقتول با من صمیمی شد و یکدفعه‌ای به من که هرازگاهی مواد مصرف می‌کردم شیشه تعارف کرد. من اهل مواد نبودم اما با تعارف او کشیدم و بعد از آن به من قرص‌های روان‌گردان نیز خوراند و با هم به مغازه پدرش رفتیم.

مقتول در آنجا در حال کار کردن بود که پسرش به من چوبدستی داد و من تنها ضربه‌ای به پدرش زدم. باور کنید من قصد کشتن او را نداشتم و اصلا فکرش را هم نمی‌کردم که با این یک ضربه او خواهد مرد و بعد از همان ضربه از آنجا فرار کردم تااینکه هر دو نفرمان دستگیر شدیم. من هنوز هم فکر می‌کنم قاتل پسر مقتول است چراکه از جایی شنیده بودم او روزی که پدرش به بیمارستان منتقل شده به سراغش رفته و آنجا با برداشتن ماسک اکسیژن از صورت مقتول موجبات مرگ پدرش را فراهم کرده بود.

*** فوت در اثر ضربه به سر
با این حال گزارش پزشکی قانونی در پرونده موجود بود و متن این گزارش نشان از این داشت که مقتول بر اثر ضربه محکم مرد افغان به سرش فوت کرده است و در ادامه قضات از متهم خواستند که درخواستش را از دادگاه بخواهد که او گفت: من در این مدت کلی بدبختی کشیده‌ام.

هم من دستگیر شدم و هم پسر مقتول که او به جرم معاونت در قتل پنج سال حبس گرفت و الان هم آزاد است اما من باید قصاص می‌شدم که تا به الان اجرای حکم‌ام طول کشیده است چراکه هم‌دستم بعد از آزادی بدون هیچ‌گونه قید و شرطی از من اعلام گذشت کرد چراکه خودش هم می‌دانست من گناهکار نیستم و اگر ضربه‌ای هم به سر مقتول زدم تنها به دلیل مصرف موادمخدر بوده است. الان هم سخت پشیمانم و فقط به این فکر می‌کنم که حال مادرم بیرون از اینجا چطور است.

مادرم مریضی قند داشت و هر روز هم به دلیل اینکه برای من حرص و جوش می‌خورد تا آزاد شوم حالش بدتر شده و ترس من از این است که او مجبور شود پایش را قطع کند. من همسرم را بعد از دستگیر شدن از دست دادم چراکه تنها زندگی می‌کردیم و او موقع بازداشت شدن من باردار بود و به دلیل اینکه کسی در خانه‌مان نبود او را به موقع برای زایمان به بیمارستان برساند فوت و بچه‌ام نیز همراه او در رحم‌اش فوت کرد.

همه زندگی‌ام با یک گناه نابود شد. خدا مرا مجازات کرده است و حالا هم تنها درخواستم از اولیای دم این است که مرا ببخشند و اگر نمی‌بخشند لااقل دارم بزنند تا خلاص شوم. تا کی با این همه بدبختی در زندان بمانم و بیچارگی بکشم. همین مادری که الان در دادگاه نشسته و دائم گریه می‌کند دوا و درمان دارد و یک نفر را لازم دارد که بیاید و کمک دستش باشد.

اما من شرمنده‌اش هستم و در این سال‌ها به خاطر یک ندانم کاری کوچک در زندان به سر می‌کنم. یا مرا قصاص کنید یا اینکه آزادم کنید بروم. در انتهای این جلسه هیات قضایی وارد شور شدند تا برای تعیین سرنوشت متهم تصمیم‌گیری کنند.

کدخبر: ۲۸۳۴۱۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر