درباره هادیانفر، امامزاده یحیی، کرونا و جایزه پوشکاش
روزنامه هفت صبح | یک: جناب هادیانفر رئیس پلیس راهور گفتهاند که چرا خودروهای بیکیفیت ایرانی را با قیمت خودروهای خارجی به مردم تحویل میدهید؟ خب آن بخش که به کیفیت و بیکیفیتی مربوط است را کاری نداریم. اما در بحث قیمت احتمالا استاد هادیانفر مزاح فرمودهاند. چون مثلا شاهین ۳۵۰ میلیونی یکپنجم قیمت اتومبیل مشابه خارجیاش قیمتگذاری شده است.
در حال حاضر هیوندای اکسنت و تویوتا یاریس در مدلهای دستدوم چهار یا پنج سال گذشته، با قیمتهای بالای یک میلیارد تومان در بازار وجود دارند و هیچکدامشان صفرکیلومتر نیستند و در صورت ورود نمونههای صفر کیلومتر آنها، قیمتشان به بالای یکونیم و شاید دومیلیارد تومان برسد.
یا مثلا تیبا با قیمت ۱۶۰ میلیون تومان را باید با پیکانتو و میراژ مقایسه کنید که همین حالا بالای ۶۰۰ میلیون تومان در مدلهای چهار پنج سال گذشتهشان قیمت دارد و در صورت ورود مدل صفرکیلومتر آنها، قیمتشان مطمئنا از یک میلیارد فراتر خواهد بود. فاصله قیمتها آنقدر زیاد است که ما باور نمیکنیم این حرف را رئیس پلیس راهور گفته باشد. به هرحال ما هم از خدایمان است که قیمت خودرو کم باشد و کیفیت بالا برود اما اینگونه اظهارنظرها موجب سوءتفاهم در افکار عمومی میشود.
دو: رفته بودم چراغ برق و کوچه زغالیها لاستیک ماشین بگیرم، پس از نقره داغ شدن و با کمری خمیده، برای بازگشت از گوگلمپ استفاده کردم که در آن صدای یک خانم با جدیت از من میخواست که بپیچم در خیابان شهید نصراللهی. خب پیچیدم و محله باحالی بود (بالای امامزاده یحیی) اما بهشدت کوچههای تنگی داشت.
کار بهجایی رسید که در گذر از یک معبر، یک کودک دبستانی زنگ در خانهشان را زده بود و منتظر بازشدن در بود و در همان فاصله با اعتماد بهنفس به من فرمان داد تا از آن معبر تنگ عبور کنم. نشان به آن نشان که جفتمان بههم گیر کردیم و راه پس و پیش نداشتیم! خدا را شکر که بالاخره در خانهشان باز شد و افتاد داخل خانه و من توانستم مسیر را ادامه بدهم!
سه: معاونت سینمایی بالاخره متوجه شد چهلمین سالگرد برپایی جشنواره فیلم فجر باید به شکل باشکوهتری برگزار شود و بهجای کم کردن و محدود کردن و حرکات سلبی (که میدانم هم سادهتر است و هم انعکاسش بهتر است و هم در مجموع خیلی حال میدهد!) باید به سمت اقدامات ایجابی رفت و در نهایت جشنواره فیلم به برج میلاد برگردانده شد تا فرصت برای حرکات احتمالی در بزرگداشت چهلمین دوره بیشتر در اختیار باشد.
چهار: مدام میگویند آمار بالای امیکرون در اروپا و آمریکا بهخاطر واکسن نزدههاست. راستش همانقدر که بدبینی به پیشرفتهای علمی اعصابم را درهم میریزد این سرسپردگی به علم بهخصوص منسوجات صنعتی شده علمی کلافهام میکند. نتیجه شیوع ترسناک کرونا این است که واکسنهای موجود توان مقابله با امیکرون را ندارند. بهخصوص فایزر و مدرنا. اما این چیزی نیست که به شکل رسمی به یک ترند رسانهای بدل شود.
از سویی تقریبا میزان تلفات کرونا در میان ورزشکاران حرفهای فعال چیزی نزدیک بهصفر بوده است (طبیعی است که ورزشکاران بازنشسته که شیوه زندگانیشان دیگر بر مبنای فعالیت بدنی نیست، استثنا هستند) اما عجیب است که به تاثیر آشکار فعالیت بدنی روزانه و ورزش در کاهش ضریب خطر کرونا کسی اشارهای نمیکند. فوتبالیستهای ما در اردوها و سفرها و معاشرتها مدام در معرض مبتلا شدن هستند اما فعالیت مداوم بدنی آنها موجب میشود که حتی در صورت ابتلا به شکلی ساده و سبک بیماری را عرض چندروز رد کنند و اکثریت قریب به اتفاق آنها هرگز سروکارشان به بیمارستان هم نمیافتد.
پنج: قبلا نوشته بودم که به نظرم به رغم زیبایی گل مهدی طارمی به چلسی ،این حق لاملاست که برنده جایزه پوشکاش شود. به خاطر گل رابونای زیبایی که در بازی تاتنهام و آرسنال به ثمر رساند. با این وجود علاقه طرفداران به طارمی موجب شد تا امتیاز کلی گل طارمی به شکل جالبی بالا رود و در نهایت با اعلام ضریب انتخاب کارشناسان که با اختلافی جدی به نفع لاملا بود در نهایت گل بازیکن آرژانتینی فقط با یک امتیاز بیشتر از طارمی برنده عنوان بهترین گل سال شد.