درباره کروکی و شیریها و ستارهها و هواشناسی
روزنامه هفت صبح | یک: در همت میراندم که خوردم به ترافیک ناگهانی خروجی مدرس که تا خروجی باغ کتاب کشیده شده بود. پا را گذاشتم روی ترمز و ماشین را جمع کردم اما ماشین پشتیام که یک ریو بود و با سرعت خیلی زیاد میراند، نتوانست ماشینش را کنترل کند و با شدت به پشت ماشین من برخورد کرد. پسر جوانی بود که تند و تند برایم توضیح میداد که صبح ماشینش تعمیرگاه بوده و یک قطعهای در رینگ و لنت عوض شده و بهخاطر همان نتوانسته ماشین را کنترل کند.
از کاپوت و سپر و جلوپنجره و چراغهایش چیزی نمانده بود. شرایطش آنقدر وخیم بود که نمیتوانستم عصبانی باشم. زنگ زدیم پلیس و ۱۰ دقیقه بعد وسط ترافیک ظهرگاهی همت، پلیس از راه رسید. یک افسر تر و فرز بود که کروکیمان را داد دستمان و راهنماییهای لازم برای گرفتن خسارت و اینجور چیزها را هم ارائه داد و رفت.
این وسطها دو سه تا اتومبیل دیگر را هم جریمه کرد و به دو سه تا راننده هم راهنماییهای لازم را داد. ترافیک سنگین بود و جمع خودمانی. راننده جوان موقع خداحافظی در حالیکه منتظر جرثقیل بود، گفت کاش جور بهتری با هم آشنا میشدیم. این قسمت رمانتیک داستان بود. قسمت خشنش به امروز برخواهد گشت و تلاش من برای دریافت خسارت از بیمه راننده جوان. شرحش را برایتان مینویسم.
دو: واکنش مهدی شیری به مهدی شیری بامزهترین اتفاق دیروز بود. شیری هافبک شیرازیالاصل و تکنیکیای که یکی دو فصل در پرسپولیس هم توپ زد و بهرغم تکنیک فوقالعادهاش بازیکن چندان موفقی نبود. حالا او که مویی سپید کرده است، در اینستاگرام خطاب به دفاع راست پرسپولیس که همنام خود اوست، نوشته: این منم مهدی شیری؛ هند نمیکنم، خطای بیخود نمیکنم، اخراج هم نمیشم. داداش لطفا خوب بازی کن که من هم اشتباهی فحش نخورم!
سه: گزارش کوتاه ما درمورد خرج هر دست لباس ستارههای سینما در مراسم فوتوکال و دیدارهای مردمی بازتاب غیرمنتظرهای داشت. هم مثبت و هم منفی. یکی از دوستان میگفت یک بازیگر مشهور که فیلم امسالش هم بسیار مورد توجه قرار گرفته، در این ۱۰ روز در سه نمایش فیلم ظاهر شده و سه دست لباس مختلف پوشیده و بیش از ۲۰۰ میلیون تومان خرج این سه دست لباس کرده است! رقم عجیب است اما بهعهده راوی. به هرحال ما نظر خاصی در این مورد نداریم. پولهایی است که خرج میشود و لازمه زندگی ستارگان است. و خب شاید خرج شدن این پولها بد هم نباشد.
چهار: کلاس آنلاین دخترم را ناخواسته گوش میکنم و یکی از همکلاسیهایش با هیجان در مورد خورشید و ستارهها صحبت میکند و وقتی معلم حرفهایش را تحسین میکند، از این میگوید که از بچگی درس هواشناسی(!)اش خوب بوده.
پنج: فکر میکنم بازیگران و سینماگران ما به جشنواره فجر مدیون هستند. ۱۰ روز به شکلی ویژه (وغیر لازم) همهچیز در اختیار این دوستان است تا از فیلمهایشان حرف بزنند، طنازی کنند، جلوهگری و نکتهسنجی و جلوی دوربینها ردیف شوند و در مورد مسائل مختلف ایران و جهان نظر دهند و امضا بدهند و عکسهایشان همه رسانهها را پر کند و در نهایت بهتر دیده شوند و بدون احتیاج به موفقیت فیلمهایشان، برای قراردادهای بعدی دورخیز کنند. به نظرم دولت هزینه اضافی برای این مراسم انجام میدهد. بسپارد به خود ستارهها یا حداقل بخشی از هزینهها را از آنها پس بگیرد.