درباره هفت عمارت نفسگیر تهران
روزنامه هفت صبح | تهران در زیر پوست خود آکنده از عمارتهایی زیباست که به شکلی همزمان نسیم مدرنیته را در بافت معماری ایرانی حل کرده است. نوعی زیبایی روح نواز که از گارد بستهای که خانههای سنتی در برابر هر عنصر بیرونی میگرفتند خارج شدهاند و با ذکاوت و بزرگواری بخشی از بیرون را نیز برای اهالی خانه هدیه آوردهاند. این خانههای زیبا سرنوشتهای متفاوتی داشتهاند.
بخش سیاه ماجرا اینجاست که این خانههای زیبا و دلانگیز و منحصر به فرد، عموما بر پایه ثروتهایی بنا شدهاند که از رانتهای خانوادگی و حکومتی سرچشمه گرفتهاند. اما بیایید این بخش تیره را فراموش کنیم و از ۷ خانه و یا ۷ عمارت دلانگیز تهران بگوییم. عمارتهایی که محل سکونت آدمها بودهاند و به تدریج کاربریشان تغییر کرده است. میدانید شخصا شیفته آن نسیم مدرنیته هستم که به زندگی ایرانیها وزیده شد و نشانههایش را در موسیقی، شعر، رمان و همینطور معماری دیدهایم.
فرهنگ ایرانی متخصص حل کردن نشانههای فرهنگ بیگانه در دل خود است. طوری آنها را به کار میگیرد و بازآفرینی میکند که حاصل دلپذیرتر از اصل خود میشود. و البته گاه حاصل این لقاح بچههای حرامزادهای میشوند که چشم و روح را همزمان آزار میدهند و نمونه مشهورش کاخ مبتذل شمس پهلوی در مهرشهر کرج است.
اینجا درباره چندعمارت بزرگ نوشتهایم. عمارتهایی گاه جنجالی (مثل عمارت حبیب ثابت که اتفاقا نازیباترین عضو این مجموعه است) تا موزه آبگینه که منزل احمد قوام بوده است. کاش میشد مفصل به باغ فردوس هم اشاره کرد. مجموعه باغهای زیبای تجریش که توسط محمد شاه قاجار بنا شد و سپس به مرور زمان توسعه یافت و بعد تخریب شد و در نهایت به عمارت زیبایی بدل شده که حالا موزه سینما درآن وجود دارد. یا ساختمان انجمن مفاخر ایران متعلق به امیر بهادر که شاهکاری دلپذیر از معماری است.
افسوس که چرا دیگر چنین خانههایی و عمارتهایی ساخته نمیشوند؟ چرا حتی طبقه ثروتمند ما دچار کجسلیقگی کاسبکارانه شدهاند؟ البته برخی نشانه این کاسبکاری تازه به دوران رسیده را در عمارت حبیب ثابت،کاخ هژبر در سنگسر و یا همان کاخ زشت شمس هم میشد جستوجو کرد. داستان از دهه چهل آرام آرام شروع شده بود.
از دوران پهلوی عمارتهای شگفتانگیزی باقی ماندهاند که سرنوشتهای خاص خود را داشتهاند. برخی از این عمارتها در حد نفسگیری زیبا هستند و البته جدا از نشانههای سلیقه در معماری، مفاهیم اختلاف طبقاتی و تجمیع ثروت را نیز در خود نهان دارند. برای من شخصا خانهها زیباترین دستساختههای بشر هستند و تهران پر است از عمارتهایی با زیبایی فوق تصور که روح زمانه خود را متجلی میکنند. خانهها و عمارتهایی که فرسنگها مثلا با کاخ مبتذل شمس پهلوی در مهرشهر که نمونهای آشکار از جنون و حماقت و روانپریشی است، تفاوت دارند.
عمارت ثابت پاسال معروفترین عمارت باقیمانده از پهلویها در تهران مربوط به حبیب ثابت بازرگان مشهور و منتسب به بهاییت است که اسمش در بسیاری از بیزینسهای مشهور دهه سی و چهل ایران وجود داشت. هرچند او را بیشتر با کارخانه پپسی و تلویزیون خصوصی ثابت پاسال میشناسند. عمارت خیابان جردن تهران با مساحت ۱۱ هزار و چهارصد متر که به کاخ ورسای تهران مشهور بود. زیربنای مسکونی خانه دو هزار متر است و تزئینات داخلیاش را یک شرکت مشهور فرانسوی انجام داده است. بنای این کاخ سال ۱۳۴۰ به پایان رسید. سرنوشت این کاخ بزرگ پس از انقلاب بسیار پرفراز و نشیب بود.
این خانه مصادره شده در اختیار نهادهای مختلف قرار گرفت و طبقات اجتماعی خاصی را در خود دیده است. دو سال قبل هیاهویی برای تخریب نکردن این خانه شکل گرفت و آن را یک شاهکار معماری نامیدند که خب بهنظر میرسد اغراقآمیز بوده باشد. این خانه نسبتی با معماریهای زیبای ایرانی و حتی معماریهای برجسته دوران پهلوی ندارد و بیش از حد فرانسوی بهنظر میرسد، با این حال این مجتمع بزرگ میتواند سرنوشتی بهتر از تبدیل شدن به یک مرکز تجاری کلیشهای داشته باشد. امیدواریم خبرهای خوبی از این عمارت عظیم و در حال حاضر بلااستفاده بشنویم.
موزه زمان در زعفرانیه از آن بناهای مبهوتکننده شمیران است. با ۵۰۰۰ متر مساحت و ۷۰۰متر بنای مسکونی. آکنده از زیباییها و ظرافتهای معماری که شگفتزدهتان میکند. متعلق به یک تاجر موفق دوره پهلوی به اسم حسین خداداد که پس از انقلاب مصادره شده و به تماشاگه زمان و موزه ساعت تبدیل شده است. این ملک از سال ۱۳۴۲ توسط خداداد از نوادگان ناصرالدین شاه خریداری شد و با سلیقه و صرف پولی هنگفت به یک عمارت خارقالعاده بدل شده است. گچبریهای این ساختمان دوازده سال طول کشید و حیرت این که خداداد فقط یک سال توانست در این خانه زندگی کند. از سال ۵۶ تا ۵۷ و بعد به آمریکا مهاجرت کرد و همانجا درگذشت.
انجمن خوشنویسان عمارتی بسیار زیبا در منطقه دزاشیب است. در خیابان سلیمی، اندرزگو. یک عمارت دلباز دو طبقه فوقالعاده زیبا که متعلق به حسین علا وزیر دربار و نخست وزیر دوران پهلوی بوده است که از میانه دهه هفتاد در اختیار انجمن خوشنویسان قرار گرفته است. از زیبایی و چشمانداز و پنجرههای قدی و باغ مشجر منحصربهفرد این عمارت هرچه بگوییم کم گفتهایم. مشهور است که حسین علا در منطقه دروازه شمیران سکونت داشته اما در تابستانها از این عمارت زیبا بهعنوان خانه ییلاقی استفاده میکرده است.
عمارت روشنان هم در منطقه دزاشیب قرار دارد. متعلق به یعقوب اردکانی ملقب به صدرالعلما. نماینده چندین دوره مجلس در دوره رضاشاه و از حامیان به سلطنت رسیدن او اما تعلقش به حفظ شرعیات در قوانین کشور موجب شد تا بهتدریج مغضوب رضاشاه شود. او در سال ۱۳۱۹ به مجلس بازگشت و از کسانی بود که خلع رضاشاه از سلطنت را جشن گرفت. او بسیار ثروتمند بود و در خانه زیبایی در منطقه دزاشیب زندگی میکرد. از زیباییهای این خانه و دو حیاطی که در دو سمت عمارت اصلی قرار دارند و استخر زیبایش سطور زیادی را میتوان سیاه کرد. خب این خانه هیچوقت مصادره نشد و در اختیار نوادگان صدرالعلما قرار دارد. مدتی است که این عمارت زیبا به یک مجموعه فرهنگی بخش خصوصی بدل شده است.
خانه راش؛ از عمارتهای بسیار مجلل و عظیم در منطقه شمیرانات که میگویند خانه ییلاقی محمد مصدق بوده و بعدها به خانواده افشار فروخته شده است، که از سرمایهداران بخش نساجی بودهاند.
عمارت و باغ خسروشاهی منطقهای بسیار زیبا و خوش آبوهوا در شمال تهران و در منطقه جماران است به وسعت ۱۴ هزار مترمربع که بناهایی بسیار زیبا و چشمنواز در آن ایجاد شده است. مالک اصلی این عمارت علی خسروشاهی تاجر و سرمایهدار مشهور تبریزیالاصل است که او را با کارخانه مینو میشناسند و پسرش کاظم یک هلدینگ دارویی و بهداشتی را اداره میکرد (تولیدارو و تولیپرس) و در دولت جمشید آموزگار هم به وزارت بهداشت رسیده بود. اموال این خاندان در سالهای پس از انقلاب مصادره شدند. بیت آیتالله خمینی دقیقا در مجاورت باغ خسروشاهی قرار داشت و در هنگام بیماری قلبی و مشکلات جسمانی، ایشان در این باغ سکونت میکردند.
از قرار این باغ به یک پارک بدل شده است.
و بالاخره خانه مشهور احمد قوام. در خیابان قوام در مرکز تجاری تهران که البته حالا اسم با مسمای سی تیر را به خود گرفته است. خانه سیاستمدار کهنهکار دوره پهلوی، بنایی است که در دوره قاجار ساخته شده. باغی به مساحت هفت هزار مترمربع با یکی از زیباترین نماهای بیرونی. نمای بیرونی این عمارت نشانهای است از تاثیر مثبت معماران ایرانی از معماری اروپایی و حاصل ترکیب این دو سبک به یک شاهکار منحصر بهفرد بدل شده است. این بنا در سال ۱۳۱۱ به سفارت مصر اجاره داده شد و در دهه پنجاه بانک ملی آن را به باشگاه کارمندان خود تبدیل کرد و در سال ۱۳۵۵ فرح آن را به مبلغ پنج میلیون تومان خرید و با کمک معماران آلمانی آن را برای تبدیل به یک موزه ترمیم کرد. موزه آبگینه در خیابان سیتیر همان خانه قدیمی احمد قوام است.