درباره فیلم تئاتر گلنگری گلنراس و آب و دیگران
روزنامه هفت صبح، سمانه استاد | نمایشنامه «گلن گری گلن راس» یکی از آثار معروف «دیوید ممت»، نویسنده آمریکایی است که برای او جوایزی از جمله پولیتزر را به ارمغان آورده و فیلمی موفق به همین نام نیز به کارگردانی «جیمز فولی» از روی این نمایشنامه ساخته شده است. ترجمه این اثر توسط «امید روشن ضمیر» و به جای ماندن اجرای این اثر به صورت فیلم تئاتر، این فرصت را برای مخاطبان فراهم آورده تا با قلم این نویسنده بزرگ آشنا شوند.
ممت در نمایشنامه «گلن گری گلن راس» در راستای نقد نظام سرمایهداری گام برداشته. وی در این نمایش داستان فروشندگان یک دفتر مشاور املاک را در شیکاگوی اواخر قرن بیستم نشان میدهد. روسای این دفتر به منظور بالا بردن فروش، مسابقهای بین فروشندگان برگزار کردهاند، بدین شکل که بهترین فروشنده یک ماشین کادیلاک برنده و دو نفر آخر مسابقه از کار بیکار خواهند شد. در این راه فروشندگان دست به دروغ و دغل زده و با هر فریبی سعی میکنند فروش خود را بهتر کنند.
کار فروشندگان وابسته به برگه اطلاعات مشتریهاست، برگهای که در آن نام و شماره تلفن مشتریهای مورد هدف نوشته شده و این برگهها در اختیار سرپرست دفتر قرار دارد. او نیز این اطلاعات را جیرهبندی کرده و قطره قطره در اختیار فروشندگان میگذارد تا جایی که یکی از آنها برای گرفتن برگه اطلاعات حاضر به پرداخت رشوه به سرپرست بنگاه میشود. این روشِ برخورد با اطلاعات، لیست اسامی مورد نظر را به شیای ارزشمند تبدیل میکند تا حدی که فروشندگان تصمیم به دزدیدن آن میگیرند.
نمایشنامه «گلن گری گلن راس» که نام خود را از ارتفاعات گلنگاری و مزارع گلن راس گرفته، (دو مورد از املاک و مستغلاتی که توسعه آن توسط فروشندگان دفتر انجام شده) از آدمهایی حرف میزند که دیگر به اخلاق و اصول انسانی پایبند نیستند؛ چراکه شرایطی که برای آنها در نظر گرفته شده و تنگایی که آنها را در آن قرار دادهاند بسیار سختتر و فشردهتر از آن است که بتوان تنها با پیروی از صداقت و درستی از آن بیرون خزید.
این نمایش که در دهه ۱۹۸۰ برای جامعه آمریکایی نوشته شده بسیار به شرایط فعلی ایران و ایرانی نزدیک است. در این روزها که عوامل زیادی دست به دست هم داده تا مردم فشار بیشتری را تحمل کنند، این سوال پیش میآید که آیا میتوان تنها با اتکا به صداقت از این فشار رها شد؟در این روزهایی که افراد زیادی به دلیل بیماری همهگیر کرونا از شغل خود کنار گذاشته شدهاند یا ماندن در شغل تبدیل به چالشی بس بزرگ برای آنها شده است، آیا میتوان بدون دروغ و فریبکاری موقعیت فعلی را حفظ کرد؟
«پارسا پیروزفر» در این نمایش سه صحنه ابتدایی را با کمترین حرکت طراحی کرده، سه قاب از یک رستوران که در هر یک دو مرد پشت میزی نشستهاند؛ یکی آرام و دیگری پرحرف. صحنه چهارم اما متفاوت و طولانیتر از صحنههای قبلی است و پویایی بیشتری نیز دارد. بازیگران نمایش در نقشهای خود خوب نشستهاند و دیالوگها صریح و روان است. کارگردان از هر اضافه کاری چه در طراحی صحنه و چه در حرکات بازیگران پرهیز کرده و به طور کلی دیالوگ بیشترین مسئولیت را در این نمایش بر عهده دارد.
فیلم تئاتر «گلن گری گلن راس»، نمایشی قابل توجه بوده و به شکل عجیبی با این روزهای خاص از تاریخ همسان است. نمایشی که از مرگ اخلاق سخن میگوید و آدمهای گرفتار و بیاخلاقی که میتوان با آنها همذاتپنداری کرد و به آنها حق داد که این چنین از مسیر درست منحرف شوند، چراکه شاید دیگر راه راستی برای آنها باقی گذاشته نشده است.
نویسنده: دیوید ممت / کارگردان: پارسا پیروزفر / بازیگران: رضا بهبودی / پارسا پیروزفر/ هومن برقنورد / مسعود میرطاهری / سیاوش چراغیپور/ مهدی میلانی / پوریا میاندهی
*** فیلم تئاتر «آب و دیگران»
نمایش عروسکی از گونههای مهجورِ نمایش در ایران است. این گونه نمایشی در تفکر عامه مردم، مختص کودکان به حساب آمده و در راستای پرداختن به مسائل مرتبط به آنهاست، اما در حقیقت ظرفیت زیادی برای انتقال مفهوم و ارتباط برقرار کردن با مخاطبِ بزرگسال نیز دارد. یکی از این نمایشها که به لطف مقوله فیلم تئاتر در اختیار عموم قرار گرفته است، نمایش «آب و دیگران» به نویسندگی و کارگردانی «علیرضا ناصحی»، هنرمند با تجربه تئاتر است.
نمایش درباره آقای «کفِ پا» است که برای تمیزی خود و جلوگیری از خشک شدن دوستش، گُل، نیازمند آب است و بدین منظور برای یافتن آن به هر سویی میرود. نمایش در مورد معضلی صحبت میکند که مدتهاست گریبان نه تنها ایران، بلکه دنیا را گرفته است. درباره این معضل بسیار صحبت شده، اما در حیطه عمل هنوز اتفاقی نیافتاده است.
با شروع ِفصل گرما، شعارهای صرفهجویی در مصرف آب، تمام بیلبوردهای شهری را فرا میگیرد، اما این شعارها اثری بر مصرف خانگی، کشاورزی و صنعتی نگذاشته است. این تبلیغات اثر ندارد چراکه فقط یک شعار را تکرار میکند؛ اینکه معضل آب جدی است و باید صرفهجویی کرد. رفتار مردم در این سالها نشان داده که این شعار کارکرد مناسب خود را نداشته و باید به روشی دیگر مردم را با آینده این بحران روبهرو کرد.
کاری که علیرضا ناصحی در قالب نمایش، با داستانی متفاوت و اجرایی متنوع سعی در انجام آن دارد. او برای انتقال این نگرانی، از نمایش عروسکی بهره برده است. عروسکهای این نمایش با بدن بازیگر ساخته شده، بدین شکل که بازیگر قسمتی از بدنش را به عنوان عروسک معرفی کرده و همزمان آن را عروسکگردانی نیز میکند. در واقع عروسکگردانان این نمایش به نوعی خود بازیگر آن نیز هستند. جان دادن به موجودی بیجان یکی از ویژگیهای اصلی نمایشِ عروسکی است.
از مهارتهای عروسکگردان این است که چنان از روحِ خود در جسم عروسک بدمد تا مخاطب عروسک را به عنوان کنشگرِ نمایش بپذیرد. در نمایش «آب و دیگران» عروسکگردان باید بتواند قسمتی از بدنش را به عنوان عروسک معرفی کرده و مخاطب را متقاعد سازد تا این بخش از بدن او را به عنوان شخصیت نمایشی پذیرفته و با آن ارتباط برقرار کند، اتفاقی که به درستی نیز انجام میشود.
در این نمایش «آب» گنجی است که شخصیت اصلی به دنبال آن است؛ گنجی که بر سر آن جنگها درگرفته و با نایاب شدنش، زندگی به سوی نیستی در حرکت است. ناصحی علاوه بر خلاقیت در قصهپردازی، در اجرا نیز از حداقلها به شکلی کاربردی استفاده کرده است. از جمله این خلاقیتها میتوان به عروسکهای نمایش اشاره کرد که با مواد بازیافتی تهیه شده و نشان میدهد گروه نمایش در اجرا نیز در راستای موضوعی که از آن حرف میزند، عمل کرده است.
از مهمترین ویژگیهای نمایش «آب و دیگران» کمترین وابستگیاش به دیالوگ و تماما تصویری بودن آن است. موضوعِ جهانی و زبانِ تصویری این نمایش میتواند با هر مخاطبی در هر کجای دنیا ارتباط برقرار کند. «آب و دیگران» که در خارج از ایران از جمله هندوستان نیز اجراهای موفقی داشته، قابلیت اجرا در نسخههای مختلف بزرگسال و کودک را دارد. ناصحی با تغییراتی در کاراکترها و موسیقی، انعطافی در نمایشش به وجود آورده که بتوان آن را به کرات، در دورههای زمانی مختلف و برای انواع مخاطبان به صحنه برد.
نویسنده و کارگردان: علیرضا ناصحی / عروسک گردانها: هما خداجوی/ مرجان نامور آزاد / فرشاد فرهادپور/ مرتضی فرجی / مرتضی حسینی/ امیر نقدعلی / علیرضا ناصحی