درباره عمل قابل ستایش محسن چاوشی
روزنامه هفت صبح، بهنام مظاهری| خبری که بهراحتی نمیشود از آن گذشت: «محسن چاوشی در سالهای اخیر ١۵۵۶ زندانی غیرعمد و ٧۵ محکوم به اعدام را به آزادی از بند رسانده است.» این درحالی است که چاوشی در دو سال اخیر بیش از ١٢۵٠ بیمار نیازمند را بعضاً از مرگ حتمی نجات داده و ٢۵ مسکن را برای خانوادهها تامین کرده و پس از جمعآوری مبلغ توسط مردم، تنها به یک پست موقت برای تشکر از همراهی مخاطبینش اکتفا کرده است.
مدیرعامل ستاد مردمی رسیدگی به امور دیه و کمک به زندانیان نیازمند هم درباره کار خیر او واکنش نشان داده و گفته: «در ۲ سال اخیر تعداد ۸۵۱ زندانی غیربزهکار تحت حمایت ستاد دیه کشور با رقم اهدایی هفت میلیارد و ۴۵۰ میلیون تومانی علاقهمندان و دنبالکنندگان صفحه اجتماعی محسن چاوشی از بند حبس رهایی یافتهاند.»
علی شمس با تقدیر از حمایتهای مادی و معنوی هنرمندان متعهد و مردمی در راستای آزادی زندانیان جرایم غیرعمد افزوده: «با کمک مخاطبان صفحه اینستاگرام آقای چاوشی در سالجاری در ۱۹مرحله و با معرفی مددجویان نیازمندی از ۱۸استان، زمینه آزادی ۲۸۱ بدهکار مالی یا محکوم به پرداخت دیات حوادث کارگاهی و سوانح رانندگی از بند، فراهم شده است که سهم دوستداران و حامیان این هنرمند در آزادی محکومان جرایم غیرعمد رقمی معادل ۲ میلیارد و ۵۰ میلیون تومان بود.»
او با اشاره به همکاری اخیر چاوشی در حوزه آزادی دردمندان گرفتار بند اظهار کرد: «هشت مرداد و در زادروز تولد این هنرمند فرهیخته به مانند سالهای قبل، وی هدیه سالروز میلاد خود را در قالب طرحی در جهت آزادی ۴۳ زندانی خرمشهری مطرح کرد که با این فراخوان اعلام شده هواداران وی در مدت کوتاهی با واریز مبلغی معادل ۲۰۰ میلیون تومان به حساب ستاد مردمی دیه استان خوزستان، زمینه آزادی همه محبوسان معرفی شده را فراهم کردند تا به این مناسبت، بسیاری از مردان عائلهمند و سرپرستان خانواده در زادگاه محسن چاوشی از بند رهایی یافته و در قالب یک هدیه تولد به این ستاد مردمی به آغوش گرم جامعه بازگردند.»
یک آلبوم محرمی هم به شیوه جالبی در حال انتشار است. آلبوم نواحی اشک «۲» با خوانندگی سیدمحسن حسینی و تنظیم آرمان مهربان بهثمر رسیده است. طراحی گرافیک این اثر را انوشیروان مانی بهعهده داشته است. هر روز محرم یک قطعه از آن منتشر میشود و هدف از تولید این آلبوم بازسازی نواهای مذهبی-آئینی مرتبط با واقعه عاشورا و ارجگذاری به هنر اصیل آوازخوانی مبتنی بر ردیف آوازی موسیقی دستگاهی ایران است.
در همین راستا آلبوم نواحی اشک «۱» در ماه محرم سال گذشته تولید شد و آلبوم نواحی اشک «۲» به مناسبت ماه محرم امسال در دست تولید است. این آلبوم شامل ۱۰ قطعه ازجمله اشک عزا، این دلتنگم عقدهها دارد، ای سپرده در خرابه جان، ساقی لبتشنگان، طفلان مسلم، حضرت قاسم(ع)، حضرت علیاصغر(ع)، شهزاده اکبر(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) و عزیمت به شام است.
آلبوم نواحی اشک «۲» بهصورت صوتی و کلیپ در روزهای اول تا دهم محرم به صورت مجازی و عمومی انتشار خواهد یافت و پس از دهه اول محرم بهصورت آلبوم در دسترس عموم قرار خواهد گرفت. حسن علیشیری، ترانهسرای نامآشنا هم بهتازگی کتابی منتشر کرده که بهتر است شرح آن را همانطور که خودش در پست اینستاگرامیاش گذاشته برایتان بیاوریم. علیشیری در پست اخیرش در رابطه با کتابش اینطور نوشته:
«پروژه «اُلدسانگز: عشقِ روزهای کرونا» از عزیزترین و جذابترین پروژههای زندگیام بود که از آخرین روز مردادِ هزار و سیصد و نود و نه با جلسهای در دفترِ استاد رحمانیان آغاز شد و با دومین دوره اجرایش در اردیبهشت هزار و چهارصد و یک در پردیس تئاتر شهرزاد و انتشار کتابش به پایان رسید. پروژهای که در آن بر روی نُه ملودی آثار خاطرهانگیز فرنگی و براساس داستانهایی درباره عشق و کرونا (به قلم استاد رحمانیان) ترانه نوشتم و ترانهها با تنظیم سردار سرمست و توسط رضا یزدانی عزیز اجرا شد.
ویدئوی دو قطعه از این مجموعه منتشر شده و شاید روزی همه قطعات در قالب یک آلبوم منتشر شود. اما ماندگارترین بخش این پروژه دو ساله برای من، قرار گرفتن اسمم در کنار اسم استاد عزیزم، جناب محمد رحمانیان برجلد کتاب نمایشنامه این اثر و ماندگارشدن ترانههایم در کنار نمایشنامههای زیبای ایشان بود. در این کتاب تمام اپیزودهایی که در دو نوبت اجرای این اثر، بهروی صحنه رفتهاند و ترانههای هر اپیزود منتشر شده، شاید سندی باشد از یک دوران. دورانی که هنوز به پایان نرسیده…»
متنی که استاد رحمانیان برای پشت جلد کتاب آقای علیشیری نوشته است هم به این شرح است: «موسیقی-نمایش «اُلد سانگز؛ عشق روزهای کرونا» همانطور که از نامش پیداست محصول دوران سخت کرونایی در تهران ۱۳۹۹ است. با حوادث تلخی که از سر گذراندیم و دوستانی که از دست دادیم و روزهایی که سرشار بود از حرمان و نومیدی و ملال و اندوه و فقدان.
و سخن از «عشق» گفتن جنایتی بود. اما نوشتمش به نیت ثبت سندی از روزهایی که سپری شد. شاید برای آنها که از پی ما میآیند بهعنوان گوشهای از تاریخ معاصر به کار آید.و سپاس از گابریل گارسیا مارکز و رمانش «عشق سالهای وبا» که نام این موسیقی-نمایش وامدار این اثر بهیادماندنی است.»