موضعگیری مثبت فرشته حسینی درباره ایرانیها
روزنامه هفت صبح | در روزهایی که نژادپرستی در آمریکا بسیار جلب توجه کرده و رسانههای بینالمللی این موضوع را به صورت گستردهای پوشش میدهند، برخی رسانههای افغانستانی و ایرانی در یک همزمانی کاملا اتفاقی (!) از رابطه ایرانیها با مهاجران افغانستان مینویسند. این ماجرا زمانی به اوج رسید که چند روز پیش یک پژو ۴۰۵ که ۱۳ سرنشین غیرمجاز افغان را در خودرو خود پنهان کرده بود، به ایستهای پلیس توجه نکرد و تعقیب و گریزها در نهایت منجر به برخورد این خودرو با گاردریل و آتش گرفتن آن شد.
در این حادثه تلخ سه تن از سرنشینان جان خود را از دست دادند،هشت نفر زخمی شدند و سایر سرنشینان خودرو نیز پس از وقوع این حادثه از محل فرار کردند.از آن زمان، توپخانههای برخی رسانهها علیه ایران شعلهور شد و خبر را به گونهای مخابره کردند که انگار پلیس ایران از قبل اطلاع داشته که در این خودرو تبعههای افغانستانی پنهان شده بودند.
یکی از رسانهها، شبکه تلویزیونی «طلوع افغانستان» است که این بار تلاش کرد از «فرشته حسینی»، بازیگر افغانستانی که در ایران کار خودش را شروع کرد و به شهرت رسید، استفاده کند که شکست خورد. او در این گفتوگو با صداقت تمام عیار هم از سختیهای زندگی در ایران گفت و هم از حمایتهای تمام قد هنرمندان ایرانی از او برای رسیدن به موفقیت. این مصاحبه با بازتاب خوبی در میان هنرمندان نیز رو به رو شد. این اتفاقات را مرور میکنیم.
*** در مصاحبه چه گذشت؟
در این گفتوگو؛ مجری جوان برنامه از «فرشته حسینی» با شور و شعف خاصی میپرسد: «شما کسی هستید که در دیار غربت بزرگ شدید، سر بلند کردید، مبارزه کردید و از خیلی موانع عبور کرد. پس از اینکه شما جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره مراکش را گرفتید، افرادی که شما را با چشم حقارت میدیدند؛ حالا چه میگویند و چه فکری میکنند؟» این بازیگر هنوز پاسخ نداده بود که دیگر مجری برنامه صحبتهای قبلی را کامل کرد و کنایه همکارش را به شکل واضحتر و مستقیمتری گفت: «دوستان و رفقایی که ایرانی بودند و حتما هنوز همراهشان هستید و از آنها خبر دارید، واکنششان به جایزه بردن شما از جشنواره مراکش چه بود؟»
«فرشته حسینی» اما با صداقت خاصی به آنها پاسخ داد که مجریان پس از آن ترجیح دادند بحث را عضو کنند. پاسخ او را بدون هیچگونه شرح و توضیح اضافهای میخوانید: «شاید باورتان نشود، در دورانی که من در ایران کار بازیگری انجام میدادم، دوستان افغانی خودمان من را تحقیر میکردند. به خاطر اینکه من دختر بودم و میگفتند بازیگری برای یک دختر مناسب نیست و نباید آن را انجام دهد. اتفاقا دوستان ایرانی من، بیشترین حمایت را انجام دادند.
البته در دوران مدرسه و برخی دورانها دیگر سختیهای بسیاری کشیدم و انکار نمیکنم. گاهی تحقیر هم شدیم همانطور که در کشورهای دیگر نیز وجود دارد. اما زمانی که وارد حیطه هنر شدم یادم نمیآید که حتی یک روز تحقیر شده باشم. آنها برای من مهر و دوست داشتن خالص داشتند. بسیار به من کمک کردند. بازیگران و کارگردانان ایرانی همیشه همراه من بودند و بسیار خوشحال میشدند که من به عنوان یک دختر افغان در تلاش هستم تا نام کشور افغانستان را زنده نگه دارم. آنها همواره من را تشویق میکردند.»
*** درباره فرشته
آرام آرام نسل جدید افغانستانی وارد جامعه و فرهنگ ایران میشوند که پدر و مادرشان متولد افغانستان بودهاند و خودشان در ایران متولد شدهاند. یکی از این افراد «فرشته حسینی» است و این روزها در محافل سینمایی شناخته میشود. او که متولد سال ۱۳۷۶ است در فیلمهای «شکستن همزمان بیست استخوان»، «سونامی»،«رفتن»،« یلدا» و «قورباغه» بازی کرده است.
در بیوگرافی فرشته حسینی در ایران آمده است: «فعالیت خود را از وقتی ۹ ساله بود با شرکت در دورههای آزاد آموزش بازیگری زیر نظر اساتیدی چون اصغر محبی،محمد رحمانیان و مهتاب نصیرپور شروع کرد.» او درباره خودش گفته است:« فعالیتم در تئاتر را از همان دوره ابتدایی شروع کردم. اولین کارم را در چهارم ابتدایی کارگردانی کردم که در سطح استان تهران مقام دوم را بهدست آورد، از آن زمان بهرغم مخالفت خانواده این رشته را با جدیت دنبال کردم. به خاطر حساسیت خانوادهام بیشتر در تئاترهای موزیکال و فرم بازی میکردم سپس در تئاتر رسمیتر هم روی صحنه رفتم و در کنار تئاتر بازی در فیلم سینمایی و مستند را نیز شروع کردم.
اولین بار با فیلم مستند من یک دختر شادم به کارگردانی سامره رضایی در سال ۹۴ جلوی دوربین رفتم، دومین تجربه با فیلم رفتن از نوید محمدی بود که در اسکار ۲۰۱۶ نماینده سینمای افغانستان بود… اوایل میخواستم به افغانستان برگردم و آنجا فعالیت کنم اما شرایط فعالیت در افغانستان را هنوز مهیا نمیبینم و دوستان داخل افغانستان بیشتر از هر جای دیگر برایم مانع تراشی کردهاند.» از سال ۱۳۹۵ او بیشتر شناخته شد و برای بازی در فیلم «رفتن» به کارگردانی نوید محمودی ،موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره بینالمللی فیلم مراکش نیز شد.
*** یک مصاحبه جنجالی دیگر
این اما تنها مصاحبه جنجالی این روزها نبود. در یکی از مصاحبههای دیگر که از شبکه بیبیسی فارسی پخش شد، محمدحسین جعفریان، کارشناس امور افغانستان در پاسخ مجری برنامه این توضیحات را داد: «در ایران خشونتهایی صورت گرفته از جمله اینکه ۸۰۰ هزار افغانستانی در حال تحصیل هستند! سرانه این افراد ماهی ۱۲۰۰ دلار است که یعنی دولت ایران سالانه یک میلیارد دلار خرج آموزش و پرورش این دانشآموزان میکند. در اوج خشونت دیگری، دولت ایران آنها را در دوران کرونا رایگان درمان کرده و میکند!… اما درباره اتفاقی که در یزد رخ داده. یک ماشینی با سرعت ۱۶۰ کیلومتر از جلوی ایست بازرسی پلیس رد میشود.
نیروی پلیس ایران رجال الغیب نیستند که بدانند آن ماشین حامل تریاک هست یا تروریست و… زمانی که راننده ماشین به ایست توجه نمیکند، با سرعت ۱۶۰ کیلومتر از جلوی آنها رد میشود و سیستم احتراق دارد که ماشین پشت سر خود را آتش بزند یا تیغهای پنج پر پخش میکند و به شلیک هوایی گوش نمیدهد، چنین اتفاقی ممکن است رخ دهد. در اتوبان تهران کرج هم اگر ماشین سرقتی در حال حرکت باشد و به فرمان ایست توجه نکند، تیر به لاستیکاش میزنند.
به این ماشین هم، تیر به لاستیکاش زدند اما باز هم ۸ کیلومتر راه رفته و بعد خورده و آتش گرفته. شما بگویید ما باید چی کار کنیم؟ چرا این حساسیت را درباره ۱۰۸ شهروند افغانستانی که توسط نیروهای آمریکایی در خود کشور افغانستان کشته شدهاند، ندارید؟ هی میگویید دولت ایران باید همراهی کند اما چرا خودتان همراهی نمیکنید؟»
*** چهار دهه با افغانستانیها
* یک: قصه مهاجرت افغانستانیها به ایران به دهه ۵۰ شمسی برمیگردد. وقتی هجوم شوروی سابق به این کشور شروع شد و بعضی از مردم این دیار مجبور به ترک وطن شان شدند. موج اصلی مهاجرت آنها به ایران البته در اوایل دهه ۶۰ رقم خورد. در مقطعی که ایران درگیر دفاع در مقابل عراق بود و همسایه شرقی گرفتار جنگهای داخلی. آن زمان امام خمینی در یک سخنرانی گفت که باید از مردم افغانستان پذیرایی کرد و سپاه و بسیج مامور به همکاری به مهاجران افغانستانی شدند. به این ترتیب سه میلیون مهاجر افغان وارد ایران شدند.
بعد از سقوط حکومت کمونیستی در افغانستان و پایان جنگ ایران و عراق گروهی از مردم افغانستان به کشورشان بازگشتند اما با تسلط طالبان در این کشور دوباره موج مهاجرتهای قانونی و غیرقانونی شروع شد. بعدها یکبار دیگر در سال ۸۱ و بعد از سقوط طالبان خیلی از افغانستانیها ایران را ترک کردند. طبق آماری که در سال ۹۶ منتشر شد تعداد مهاجران قانونی افغانستانی در ایران یک میلیون و ۵۳۸ هزار و ۹۷۹نفر است. با این حال مجموع مهاجران قانونی و غیرقانونی بین ۲ تا ۳ میلیون نفر تخمین زده میشود.
* دو: طبق سرشماری سال ۹۵ تقریبا ۵۳ درصد مهاجران افغان مرد هستند و مابقی را زنان تشکیل میدهند. ترکیب سنی این گروه هم حائز اهمیت است. باز از همان سرشماری سال ۹۵ میدانیم که ۴۶ درصد مهاجران افغان در ایران زیر ۲۰ سال سن دارند و ۶۷ درصد زیر ۳۰ سال سن دارند. بنابراین مهاجران افغانستانی حتی از ترکیب جمعیتی خود ایرانیها هم جوانتر هستند. جوان بودن این جمعیت ثابت میکند که چرا بحث تحصیل دانش آموزان افغان خیلی مهم است و در این سالها خیلی درباره آن بحث شده.
* سه: یکی از دلایلی که منتقدان حضور مهاجران افغانستانی در ایران مطرح میکنند از دست رفتن فرصتهای شغلی برای جوانان ایرانی است. در صورتی که اگر به آمارهای نرخ بیکاری در کشور نگاه کنیم میبینیم این تلقی خیلی درست نیست. چرا؟ به این آمار نگاه کنید که دبیر ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی استان تهران در سال ۹۶ منتشر کرد. «نرخ بیکاری دیپلم و زیر دیپلم در استان تهران روز مرز ۴ درصد است.» بنابراین معضل بیکاری در کشور ما بیشتر مربوط به گروههای تحصیلکرده است که مهاجران افغان چندان سهمی از آن ندارند.