درباره حلقهای که حالا لیدر جریان اصلاحات است
روزنامه هفت صبح | ماجرای میهمانی پنجشنبه رئیسجمهور و رئیس دولت اصلاحات، هنوز هم ادامه دارد. حالا با تمام دانستههایمان از جمله خبر اولیه، توئیت آشنا، اطلاعیه دفتر ناطق نوری و البته مصاحبه جواد امام با ایرناپلاس میدانیم که قطعا یک ملاقات بین حسن روحانی با رئیس دولت اصلاحات شکل گرفته و احتمالا افرادی مثل سیدحسن خمینی، اسحاق جهانگیری و ناطق نوری نیز در آن حضور داشتند.
افرادی که حالا در غیاب هاشمی رفسنجانی و البته با توجه به حصر موسوی و کروبی، لیدرهای اصلی جریان اصلاحطلب به حساب میآیند.
حسن روحانی، رئیس دولت است و در عین حال پدر معنوی حزب اعتدال و توسعه. رسانههای دولتی مثل خبرگزاری ایرنا و روزنامه ایران و خبرگزاری ایسنا و خبرگزاریهای کوچکتری مثل برنا و پانا و البته سایت آفتاب نیوز را در اختیار دارد و البته تریبون ثابتی در صداوسیما برخلاف بقیه این افراد. بنابراین به خاطر شخصیت حقوقی خود هم دارای تریبون در نظام است و هم دارای قدرت چانهزنی و از این رو در ساختار حاکمیت بیشترین میزان قدرت سیاسی را در میان این افراد در اختیار دارد.
اسحاق جهانگیری دومین فرد قدرتمند در میان این جمع است. نزدیکترین گروه سیاسی به او کارگزاران سازندگی است و رسانهای مثل روزنامه سازندگی. با رئیسجمهور کم اختلاف نداشته و ندارد و چند باری هم تا مرز جدایی پیش رفتند اما به هر حال مصالح دولت و کشور و البته مصالح شخصی هر دو باعث شده که نفر دوم دولت روحانی، جهانگیری اصلاح طلب باشد و بماند.
ناطق نوری، اگر رئیس دفتر بازرسی رهبر انقلاب باقی میماند حتی میتوانست جای جهانگیری را بگیرد ولی حالا با تولیت مدرسه علمیه خود در لواسان، چنین وزنی ندارد. با این حال او هنوز هم ناطق نوری است و مورد احترام در میان جمع مهمی از اصولگرایان و البته اصلاحطلبان.
او که از سال ۱۳۸۸ تقریبا از جمع اصولگرایی به معنای رایج آن جدا شده است؛ حالا بیش از هر زمان دیگری مورد حمایت اصلاحطلبان است و حتی فعالیتهای گاه و بیگاهش نیز توسط رسانههای دولتی و اصلاح طلب به شدت پوشش داده میشود. سید حسن خمینی، اگرچه یک بار حضورش در یک لایه سطح بالای حاکمیت یعنی مجلس خبرگان رهبری مورد پذیرش واقع نشده اما باز هم به اعتبار عنوان خود، خارج از نظام توصیف نمیشود هر چند که خیلی از شروشور دو سال بعد از ۸۸ افتاده است. با این حال او هنوز در ساختار رسانهای هم سایتی تاثیرگذار به نام جماران دارد.
و در نهایت رئیس دولت اصلاحات که اگرچه با محدودیتهای جدی در زمینه فعالیت اجتماعی و سیاسی روبهرو است اما به هر حال یکی از مقبولترین سیاستمداران ایرانی است که میتواند کنش سیاسی خود را از طریق شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، شورای مشورتی خود و البته احزابی مانند اتحاد ملت که به او نزدیک هستند؛ انجام دهد.با همه اینها سوال اینجاست که قدرت بالقوه هر یک از این افراد یا حتی قدرت مشترک و جمعی آنها خواهد توانست برای اصلاحطلبانی مفید باشد که حالا میگویند در ۱۶۰ حوزه انتخابیه کشور اساسا امکان رقابت ندارند. باید بایستیم و تماشا کنیم.