کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۱۷۴۱۱
تاریخ خبر:

درباره جنجالی که بنیامین بهادری به پا کرد

روزنامه هفت صبح، کمال بردبار| چگونه در داخل و خارج ،‌ ‌همه حیرتزده از دست اندازی خواننده پاپ به یک ترانه مشهور‌ شدیم. ‌هنوز گیج کار بنیامین هستیم. آخر چطور می‌‌تواند به خودش اجازه دهد و یک ترانه قشنگ و پرمعنی و پر از زیبایی را این‌گونه در حد خواسته‌های دخترکان تین ایجر پایین بیاورد. بوی عیدی بوی تو! بوی تپش قلب تو !

فرهاد برای من از مهم‌ترین چهره‌های فرهنگی یک قرن گذشته است. سلیقه‌اش‌، صداقتش‌،‌ صدایش‌،‌ زهدش و آرمانگرایی‌اش‌. او همه آن چیزی است که در وجود یک خواننده مردمی در ورای ابتذال نهادینه شده در موسیقی پاپ می‌توان جست. و خب بوی عیدی بوی توپ از بهترین کارهایش است. برای من حداقل جزو ۵ یا ۶ کار برگزیده فرهاد.

شخصا ترانه سقف و همین‌طور ترانه‌هایی مثل صدای بی‌صدا و یا یه شب مهتاب را بر این کار ارجح می‌دانم‌. هنوز نمی‌فهمم که نهادهای فرهنگی کشور چگونه بیش از یک دهه فعالیت فرهاد را ممنوع کرده بودند. با هردلیلی این اقدام نشانگر ضعف و سستی و عدم تشخیص درست این نهادها در دهه‌های شصت و هفتاد بوده است.

همان بلایی که در سطحی دیگر بعدها سر حبیب آمد. و خب وضعیت موسیقی پاپ این روزهایمان را که می‌بینید‌. ترانه کار را شهیار قنبری سروده‌. ترانه‌سرای نابغه اما پرخاشگر دهه ۵۰ موسیقی ایران و یکی از آن سه ترانه‌سرای اصلی پیش از انقلاب‌، با اردلان سرافراز و جنتی عطایی.

او هم مثل جنتی عطایی سال‌های پس از انقلابش را پای محدودیت‌ها از یکسو و مواضع سیاسی شتابزده‌اش تلف کرد و هنوز پشتش به همان کارنامه خوب پیش از انقلابش گرم است. موسیقی کار از اسفندیار منفردزاده است. با همان تم و سازبندی که از او در موسیقی فیلم‌های قیصر و رضا موتوری دیده و شنیده بودیم.

نوعی موسیقی که اعتراض و عدم سازش را در خود نهفته دارد. نوعی از موسیقی که هروقت بشنوی می‌توانی بااطمینان بگویی کار منفردزاده است‌. او هم یکی از آن چهار یار دبستانی است‌. با مسعود کیمیایی و فرامرز قریبیان و احمدرضا احمدی. او هم در سال‌های پس از انقلاب در دوران طولانی سرگردانی در خارج از کشور چیزی به اندوخته‌های پیش از انقلابش اضافه نکرد.

ترانه زیبای بوی عیدی حاصل کار این سه نفر است. از آن ترانه‌های محترم که آرام آرام از فضای روشنفکرانه به سمت توده مردم قل خورد و در بین آنان نیز طرفدارانی پیدا کرد.بعد بنیامین از نسل باهوش‌های موسیقی پاپ ایران چنین اجرای مورمور کننده‌ای را به دست شنوندگان می‌رساند. و تو حیرتزده که خواننده محبوب و میلیاردر ما چرا باید این کار را بکند؟‌

این حجم از بدسلیقگی و ندانستن شما را نمی‌ترساند؟ بنیامین در خلوت خود چگونه تمرین می‌کند؟ ‌چه می‌خواند؟‌ چه گوش می‌دهد؟‌ خواننده پراستعداد یک دهه اخیر موسیقی پاپ ایران مستحق عاقبت بهتری است از اینکه بیاید و چنان ترانه محترمی را آن گونه پرپر کند.
جالب‌ترین قسمت ماجراهای کرونا وقت‌هایی بود که رئیس ستاد مبارزه با کرونا به تلویزیون می‌آمد و مردم را بابت عدم توجه به قرنطینه سرزنش می‌کرد و از آنها ابراز نارضایتی می‌کرد.

در واقع با دولتی روبه‌رو بودیم که از مردم ناراضی بود‌! دولت و ستاد محترم می‌توانند مردم را جریمه کنند و به آنها هشدار بدهند اما حق ابراز نارضایتی از مردم را ندارند. اصولا این مردم هستند که می‌توانند از مسئولان ابراز نارضایتی کنند و دولت باید با اهرم‌های خاص خود با جریمه و نیروی قهریه و هروسیله دیگر‌، ‌در‌صدد احقاق حقوق مردم برآید.

در یک برنامه تلویزیونی هم رهی معیری جای الهه فتو‌شاپ شده بود. آخر این چه کاری است؟‌ مدیر محترم شبکه یک توبیخی این هنرور گرامی عرصه فتوشاپ را انجام دهد. داستان آسانسور منزل امبر هرد هم از شنیدنی‌های این روزهای سخت قرنطینه بود. ایلان ماسک و جیمز فرانکو و … همین دیگر. ببینیم ماجرای آسانسور را چگونه می‌توانیم برایتان شرح بدهیم.

روزی این داستان را پی خواهیم گرفت که فشار وحشتناک رسانه‌ها و شبکه‌های فارسی زبان به ایران درباره شیوه مقابله با کرونا چگونه همچون بومرنگ به سوی خودشان بازگشت و آمریکا و انگلیس و فرانسه و ایتالیا و اسپانیا به کانون‌های اصلی کرونا تبدیل شدند و تازه آن وقت بود که متوجه شدند کادر پزشکی ایران در مواجهه با این هیولا و این غول سنگدل مرموز چگونه با درایت و کاردانی روبه‌رو شده است آن هم دست تنها و فقط با بسیج امکانات داخل و همکاری غیرقابل تصور مردم.

روزی با‌ید این داستان را نوشت. وقتی که در یک روز در انگلیس ۱۳۰۰ نفر بر اثر کرونا جان باختند. و همین بیست روز قبل با چه تبختری درباره ما ایرانی‌ها قلمفرسایی می‌کردند و نطق می‌کردند. دست پزشکان و کادر درمان و همه بخش‌های درگیر در این جنگ فرسایشی طولانی درد نکند.

کدخبر: ۳۱۷۴۱۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر