درباره ترنس مالیک، فیلمساز ۷۶ساله آمریکایی
روزنامه هفت صبح، صوفیا نصرالهی | ترنس مالیک فیلمساز ۷۶ساله آمریکایی اینروزها برای ما خیلی مهم شده است. خبر حضور لیلا حاتمی در نقش مریم مجدلیه در فیلم او که یکی از کارگردانان مهم دهه هفتاد سینمای آمریکا بود، باعث شد مروری روی کارنامه مالیک داشته باشیم. او بخشی از موج نوی هالیوود بود که از سال ۱۹۶۹ فعالیت سینماییاش را شروع کرد. اولین فیلم بلندش «زمینهای لمیزرع» را سال ۱۹۷۳ ساخت و با همان اولین فیلم هم مورد توجه جشنوارهها قرار گرفت و هم نامزد جایزه بفتا شد.
مالیک دو برادر داشت؛ یکی از آنها لری، گیتاریست بود و در اسپانیا تحصیل میکرد. زیر فشار تمرینها لری از عمد دستانش را شکست و مدتی بعد خودکشی کرد. تاثیر مرگ او بعدتر در فیلمهای «شوالیه جامها» و «درخت زندگی» مالیک خودش را نشان داد. مالیک در هاروارد و آکسفورد فلسفه خواند. پایاننامهاش درباره هایدگر بود. بعد از اینکه از انگلستان به آمریکا بازگشت، شروع به تدریس فلسفه در دانشگاه ماساچوست کرد و در کنارش کار روزنامهنگاری هم انجام میداد.
او برای مجلات معتبر نیوزویک، نیویورکر و لایف مطلب مینوشت. بعد از مدتی بهخاطر عشق به سینما، به موسسه غیرانتفاعی AFI در هالیوود رفت و بلافاصله بعد از فارغالتحصیلی از آنجا در سال ۱۹۶۹ فیلم کوتاهش را ساخت. در AFI توانست با اهالی سینما از جمله جک نیکلسون و همکار دائمی سالهای بعدش جک فیسک ارتباطاتی پیدا کند. مالیک بعد از ساختن فیلم کوتاهش بهعنوان بازبین فیلمنامهها شروع به کار کرد و نسخههای اولیه فیلمنامههای «هری کثیف» ساخته دان سیگل(۱۹۷۱) و «او گفت بران»(۱۹۷۱) به کارگردانی جک نیکلسون را نوشت.
بعد از آن تصمیم گرفت که فیلمنامههایش را خودش کارگردانی کند. فیلمهای مالیک تم فلسفی دارند و از چیزهایی مانند تعالی، طبیعت و تعارض میان منطق و غریزه صحبت میکنند. خیلی راحت میشود رد مطالعات فلسفی مالیک و لحن معنوی فیلمهایش را در کارنامهاش پیدا کرد. سینمای مالیک مناقشهبرانگیز است.
بعضیها سبک فیلمسازی و زیباییشناسی کارهایش را تحسین میکنند و برخی دیگر معتقدند که شخصیتپردازی و پلات اصلی فیلمهایش دچار نقص هستند. بههرحال پنج فیلم اول کارنامه او جزو آثار تحسینشدهای هستند که منتقدان درباره ارزشهای سینمایی آنها تقریبا متفقالقولند. تمایل افراد منزوی و تکافتاده به تعالی از دل قراردادهای اجتماعی، از تمهای تکرارشونده فیلمهای مالیک است.
*** زمینهای لمیزرع / بازیگران: مارتین شین، سیسی اسپیسک، وارن اوتس /۱۹۷۳
یک نئونوآر عجیب و غریب که به اسم «برهوت» هم ترجمه شده است. داستان فیلم در اواخر دهه ۵۰ در داکوتای جنوبی اتفاق میافتد. هالی با پدر نقاشاش در دهکدهای دورافتاده زندگی میکند و از وقتی مادر هالی بهخاطر ذاتالریه فوت کرده، رابطه پدر و دختر دچار کشمکشهای زیادی شده. در این دهکده دورافتاده در داکوتا، هالی با پسر جوانی از طبقه کارگر به نام کیت آشنا میشود که ۲۵ساله است و قبلا در جنگ کره حضور داشته. هالی عاشق کیت میشود و کیت هرچه جلوتر میرود، رفتارهای ضداجتماعی بیشتری از خودش نشان میدهد.
پدر هالی برای تنبیه او سگش را میکشد و به پیشنهاد کیت، هالی بههمراه او از دهکده فرار میکند. مدتی در جایی آرام میگیرند اما وقتی شکارچیان سراغشان میآیند، کیت آنها را میکشد. ماشینی میدزدند و به سمت کانادا میروند اما در مونتانا هالی از کیت جدا میشود.فیلمی عصیانگر که میزان خشونت آن افسارگسیخته است. منتقدان نوشتند: «روایت تخت احساسی فیلم و شکست معصومانه هالی و سبک بصری شاعرانه مالیک باعث میشود، این داستان آشنا تبدیل به چیزی عجیب و البته بهطرز غریبی زیبا شود. هیچ درسی در این فیلم نیست که بخواهد به مخاطبش بدهد. رفتار کیت را از نقطهنظر روانشناختی نمیبینیم. فیلم فقط تنهایی عظیم دونفر را نشان میدهد که مدتی کنار هم زندگی میکنند و بعد جدا میشوند.»
*** روزهای بهشت /بازیگران: ریچارد گیر، بروک آدامز، سام شپارد /۱۹۷۸
فیلمی که با بودجه سهمیلیون دلاری ساخته شد و تبدیل به یکی از تحسینشدهترین فیلمهایی دهه هفتاد شد. سال ۱۹۱۶ بیل در شیکاگو کارگری میکند و از این شهر صنعتی و کارش خسته است. او در کارخانه آهن با رئیساش درگیر میشود و او را میکشد. بعد با دوستش ابی و خواهرش لیندا به شهر کوچکی در تگزاس میرود. آنجا در مزرعه فرد ثروتمندی کار پیدا میکنند. بیل وانمود میکند که ابی هم خواهرش است و صاحب مزرعه عاشق ابی میشود. بیل، ابی را تشویق میکند با او ازدواج کند چون بهنظرش چیزی به عمر مرد نمانده و آنها میتوانند ثروتش را تصاحب کنند.
اما صاحب مزرعه حالش خوب میشود و بالاخره سر از کار آنها در میآورد. صاحب مزرعه برای کشتن بیل میرود اما بیل پیشدستی میکند. بیل هم نمیتواند از دست پلیس قسر در برود و در نهایت ثروت و مزرعه به ابی میرسد. فیلمبرداری چشمنواز نستور آلمندروس، برنده جایزه اسکار شد. این فیلمی است که شما را به یک سرزمین ناآشنا و مبهوتکننده میبرد. راجر ایبرت معتقد بود، این یکی از زیباترین فیلمهایی است که در سینما ساخته شده و هدف مالیک هم روایت یک داستان ملودرام نبوده بلکه میخواسته داستانی درباره فقدان تعریف کند و لحنش هم مرثیهوار است.
*** خط قرمز باریک /بازیگران: شان پن، ادرین برودی، جان کاویزل، جورج کلونی، جان کیوزاک، وودی هارلسون، نیک نولتی/۱۹۹۸
فیلمی ضدجنگ که داستانش در جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد. فیلم اقتباسی از رمان اتوبیوگرافیک جیمز جونز است که سال ۱۹۶۲ منتشر شد. سرباز ویت از میدان جنگ فرار میکند و در دهکدهای کوچک کنار بومیان به آرامی زندگی میکند اما گشت ارتش آمریکا او را پیدا میکند و بازداشت میشود. مسئول ارتش با ویت همدردی میکند و او را بهجای دادگاه نظامی به واحد انضباطی میفرستد.
آمریکاییها میخواهند راه نیروهای ژاپنی را ببندند و جنگ سختی میان آنها و ژاپنیها درمیگیرد که بر فراز تپهای موقعیتشان را تثبیت کردهاند. ویت در میان گروهی از سربازان قرار دارد که باید سنگر ژاپنیها را فتح کنند. مدت زمان فیلم نزدیک به سهساعت است و کاراکترهای متعددی دارد که بازی اکثر بازیگران بهخصوص شان پن و نیک نولتی در نقش سربازان قابل توجه است. راجر ایبرت نوشته بود که فیلم کمی سرگردان است و انگار به پایان نمیرسد اما اکثر منتقدان تحت تاثیر کارگردانی و نماهای زیبای ترنس مالیک قرار گرفتند.
*** دنیای جدید /بازیگران: کالین فارل، کریستوفر پلامر، کریستین بیل / ۲۰۰۵
اگر انیمیشن «پوکوهانتس» دیزنی را دیده باشید، فیلم خیلی به آن شباهت دارد. درام تاریخی رمانتیکی که در قرن هفدهم اتفاق میافتد. پوکوهانتس دختر یکی از سران قبیله بههمراه پدرش و دیگران شاهد پهلو گرفتن کشتی مهاجران انگلیسی هستند که قرار است در آمریکای شمالی مستعمرهای ایجاد کنند. ناخدای یکی از کشتیها جان اسمیت است که زمانی بهخاطر یاغیگری به مرگ محکوم شده بود اما سرپرست کشتیها او را میبخشد.
پوکوهانتس عاشق جان میشود. آذوقه مهاجران کم است و خیلیهایشان بیمارند درنتیجه کاپیتان نیوپورت، جان اسمیت را بهعنوان مسئول میگذارد و خودش به انگلستان برمیگردد. قبیله پوکوهانتس جان را دستگیر میکنند ولی او از پدرش میخواهد جان را نکشد. جان به اعضای قبیله و پوکوهانتس علاقهمند میشود اما دستور بازگشت او میرسد. طبق معمول فیلمهای مالیک فیلمبرداری آن که اینبار برعهده امانوئل لوبتسکی بود، مورد توجه قرار گرفت و نامزد اسکار شد. جی هوبرمن معتقد بود که این فیلم مالیک زیادی طولانی و دمدمی است و لحن ثابتی ندارد و به آن عظمت هماهنگی که قصدش را دارد نمیرسد.
*** درخت زندگی/ بازیگران: برد پیت، شان پن، جسیکا چستین /۲۰۱۱
فیلمی که در حقیقت شرح ریشهها و معنای زندگی از طریق نمایش خاطرات کودکی یک مرد میانسال است. حوالی دهه ۶۰ خانم و آقای اوبرایان بهصورت جداگانه از مرگ پسر ۱۹سالهشان خبردار میشوند. اتفاقی که خانواده را دچار یک بحران میکند. در زمان حال پسر بزرگتر اوبرایان، جک در زندگی مدرن خودش بهعنوان یک آرشیتکت سرگردان است. روزی پای تلفن از پدرش بابت آنچه درباره مرگ برادرش گفته بود، عذرخواهی میکند. بعد میبینیم که از دل تاریکی دنیا متولد میشود. شاهد تولد زمین و زندگی دریایی هستیم و بعد دوباره به محلهای برمیگردیم که اوبرایانها در آن زندگی میکنند.
دادن خلاصهداستانی از فیلم «درخت زندگی» کار سادهای نیست. درامی که به قول اریک کوهن، منتقد ارشد ایندیوایر بیشتر به مدیتیشن شباهت دارد تا یک فیلم. فیلمی که به زبان رمز و استعاره است و به همان اندازه حیرت توام با احترام و خشم در آن دیده میشود. فیلم بهلحاظ موفقیت در فصل جوایز، موفقترین اثر مالیک بود و او را نامزد اسکار بهترین کارگردانی و بهترین فیلم و لوبتسکی را نامزد اسکار بهترین فیلمبرداری کرد.
*** بهسوی شگفتی /بازیگران: بن افلک، اولگا کریلنکو، ریچل مکآدامز، خاویر باردم/۲۰۱۲
نیل یک آمریکایی است که در سفر پاریس با مارینا دختر اوکراینی آشنا شده و عاشقش میشود. نیل و مارینا که دختر ۱۰سالهای هم دارد، تصمیم میگیرند باهم زندگی کنند و به آمریکا بروند. مارینا در زندگی جدیدش در آمریکا جا میافتد. بعد از مدتی رابطه عاشقانه زوج جوان بهسردی میگراید. مارینا فقط پیش کشیش کاتولیک که خودش بحران ایمان را طی میکند، آرامش مییابد و دخترش هم از زندگی در آمریکا ناراضی است. بعد از مدتی ویزای آنها به پایان میرسد و به پاریس برمیگردند. مارینا بعد از اینکه در پاریس دخترش را به پدرش میسپارد، متوجه میشود که دلش برای نیل و آمریکا تنگ شده و پیش نیل برمیگردد. اما مشکلات آنها ادامه دارد.
منتقدان معتقد بودند که در این فیلم هیچچیز جالبی روی پرده اتفاق نمیافتد. هیچ ارتباط احساسی ایجاد نمیشود و فقط تصاویر زیبایی داریم که بیشتر به یک خانه پوشالی میماند. با اینحال این آخرین فیلمی بود که راجر ایبرت قبل از مرگش روی آن ریویو نوشت و به فیلم سهستاره و نیم از چهار داد و آن را ستایش کرد و گفت: «مالیک یکی از رمانتیکترین و روحانیترین فیلمسازان است و اینجا بهنظر میرسد که کاملا برای مخاطبش عریان شده. مردی که نتوانسته بینش عظیمش را پنهان کند.» بقیه منتقدان معتقد بودند که فیلم، موهبت مالیک در به تصویر کشیدن تصاویر زیبا را نابود کرده است.
**** شوالیه جامها / بازیگران: کریستین بیل، کیت بلانشت، ناتالی پورتمن / ۲۰۱۵
ریک فیلمنامهنویسی است که در لسآنجلس زندگی میکند. او در کارش موفق است اما احساس تنهایی میکند و زندگیاش را پوچ و خالی میبیند. مرگ یکی از برادرانش و شرایط وخیم دیگری او را تسخیر کرده و ناگهان میبیند که در هالیوود تنهاست. این فیلم به هشتفصل تقسیم شده است هرکدام از فصلها نام یکی از کارتهای تاروت را روی خودشان دارند. در همه فصلها شاهد ارتباط کاراکتر مرکزی قصه با آدمهای زندگیاش هستیم. فیلم دائم بین تجربههای واقعی ریک و عالم رویا و خیال در رفتوآمد است.
فیلم نقدهای متفاوتی دریافت کرد. منتقدان نوشتند: «هرچند این عمیقترین کشف و شهود بصری ترنس مالیک در فیلمهای اخیرش است اما بهسختی میتواند با روایت ضعیفش طرفداران پروپا قرص را راضی کند.»
*** ترانه به ترانه / بازیگران: مایکل فاسبندر، رایان گاسلینگ، رونی مارا، ناتالی پورتمن /۲۰۱۷
فی گیتاریستی در تگزاس است که بهدنبال موفقیت میگردد. او با کوک که تهیهکننده آلبومهای موسیقی است رابطه برقرار میکند. بعد سراغ آدم دیگری میرود که در حوزه موسیقی کمی موفقیتش بیشتر است و البته همچنان با کوک هم کار میکند. کوک و فی حواسشان هست که نفر سوم از ماجرا خبردار نشود. فی در رابطهاش با کوک احساس گناه میکند. زنجیره روابط و قطع و وصل شدنشان ادامه پیدا میکند. منتقدان معتقدند که این فیلم از عدم انسجام رنج میبرد و عناصر داستانی بههم پیوسته نیست و عملا هدفی ندارد. حتی طرفداران مالیک هم معتقدند که این جزو فیلمهای خوبش نیست.
*** زندگی پنهان /بازیگران: آگوست دیل، والری پاچنر، ماتیاس اسکونآرتس /۲۰۱۹
این فیلم مالیک براساس اتفاقات واقعی ساخته شده و داستان قهرمانی به نام فرانتز یاگراستاتر است که حاضر نمیشود در جنگ جهانی دوم برای نازیها بجنگد. وقتی این دهقان اتریشی تهدید به اعدام میشود، عشقش به همسر و بچههایش و ایمانش به درستی تصمیماش است که روح او را زنده نگهمیدارد.
پیتر بردشاو البته معتقد است که احتمالا مالیک نسبت به استانداردهای خودش تا حدی در این فیلم موفق میشود به اهدافش برسد. او سعی میکند که مقداری حس و حال استیلیزه از زندگی درونی یک مرد بدهد. از ساختار روحی و احساساتش. فیلم بهطرز قابل تحسینی جدی اما زیادی ایستا و ساکن است.
به نسبت فیلمهای آخر مالیک «زندگی پنهان» او بازگشت به مسیر محبوب منتقدان بود.