درباره بتمن، جهانبخش، طارمی و مظلومی
روزنامه هفت صبح | دوتا یادداشت پیدا کردم از خودم مربوط به چهارسال پیش. بهار سال ۱۳۹۶٫ یکی در مورد این که درخشش جهانبخش در هلند نباید ما را به اشتباه بیاندازد و خب صحتش بعد از رفتن جهانبخش به انگلیس ثابت شد و دومی درباره میزان دستمزد مهدی طارمی و مقایسهاش با دستمزد غلامحسین مظلومی در قبل از انقلاب با لحاظ کردن مسئله تورم. این یکی جهتگیریاش به سمت کاهش دادن ارزش طارمی بود که خب طارمی توی دو سال اخیر ثابت کرده که شاید در یک مقایسه انتزاعی حتی از غلامحسین مظلومی مهاجم بهتری باشد. به هرحال خواندن این دو یادداشت ضرری ندارد.
*** جهانبخش بتمن نیست
از علیرضا جهانبخش برای خودمان یک سوپرمن نسازیم. گوش راست آلکمار ۲۱گل زد و ۱۲پاس گل داد و آماری خارقالعاده بر جای گذاشت و در ۴۳درصد گلهای آلکمار تاثیر مستقیم گذاشت. قبلا قوچاننژاد در لیگ بلژیک و وحید هاشمیان در لیگ آلمان نتایج مشابهی بر جای گذاشتند همین طور کریم انصاری فرد امسال در لیگ یونان و یا کاوه رضایی در لیگ بلژیک.گلهای جهانبخش عموما زیبا بودند و با توجه به پست او در وینگر راست این تعداد گل و پاس گل نشانه مهارت و اشتیاق شگفتانگیز او هستند. گلهایی که بسیاری از آنها با شوتهای از راه دور و حضورهای ناگهانی در محوطه جریمه حریف به دست آمدهاند و پاس گلهایی که عمدتا نشانه مهارت او در ارسال سانترهای مواج و زهرآگین هستند.
اما در ارزیابیتان چند نکته را لحاظ کنید. باشگاههای هلند برای ما همیشه یادآور تیمهای پرآوازهای مثل آژاکس و فاینورد و آیندهوون بوده است و ستارگانی مثل فان باستن و ون نیستلروی و روبن و ماکای و گولیت و فن پرسی و… اما این لیگ پرجنب و جوش سالهاست که در ادامه نزول تیم ملی هلند، جایگاه خود را در فوتبال اروپا از دست داده و به لحاظ کیفیت حتی پایینتر از لیگهای بلژیک و یونان قرار میگیرد. همین امسال که آیندهوون و آژاکس اول و دوم باشگاههای هلند شدند هیچ کدام به شکل مستقیم شانس بازی در چمپیونز لیگ را پیدا نکردهاند و هردوتیم راهی بازیهای انتخابی برای مرحله گروهی میشوند.
آلکمار هم به عنوان تیم سوم شانس صعود به چمپیونز لیگ را که کلا از دست داده است و حتی شانس صعود مستقیم به لیگ اروپا را نیز ندارد و باید مسابقات انتخابی را از سر بگذراند. در حالیکه در بلژیک تیم قهرمان مستقیما راهی مرحله گروهی باشگاههای اروپا میشود و تیم دوم به مرحله انتخابی میرود و تیم سوم هم راهی مرحله انتخابی لیگ اروپا که خب شرایط بهتری از لیگ هلند دارند. حتی در لیگ به ظاهر کم اهمیت یونان هم مثل هلند تیمهای اول و دوم راهی مرحله انتخابی باشگاههای اروپا میشوند اما سهمیه یونانیها برای حضور در لیگ اروپا از هلند بیشتر است و دو تیم میتوانند به مسابقات انتخابی لیگ اروپا پای بگذارند. پس در مورد کیفیت باشگاههای هلند دچار خرافه نشوید. فعلا شرایط و کیفیتشان از بلژیک و یونان و پرتغال پایینتر است.
یک نکته مهم دیگر هم اینجاست که جهانبخش در بازیهای مهم تیمش در باشگاههای هلند چندان مفید ظاهر نشده است. آلکمار این فصل هفت بار با آژاکس و آیندهوون و فاینورد مصاف داد. شش بار در مسابقات رفت و برگشت لیگ و یک بار هم در فینال جام حذفی. مقابل فاینورد و خب هر هفت بازی را آلکمار شکست خورد. کارنامه جهانبخش در این هفت بازی یک ضربه پنالتی به آژاکس دربازی رفت و یک پاس گل بی اثر دربازی با آیندهوون بوده است. پس مشخص می شود وینگر راست ما در مقابل تیمهایی که سازوکار دفاعی منسجمی دارند چندان موفق عمل نمیکند.در این قیاس هنوز هم کارنامه مثلا وحید هاشمیان و آن ۱۶ گلی که برای بوخوم در بوندس لیگا و دریک فصل زد میتواند مهمتر از دستاورد جهانبخش قلمداد شود. در نهایت جهانبخش سال بینظیری را از سر گذراند اما در مورد تواناییهایش اغراق نکنید.
*** آیا طارمی ۵۰ برابر غلامحسین مظلومی میارزد؟
در انتهای فصل نقل و انتقالات فوتبال ایران بیایید نگاهی کنیم به رقم قراردادهای ستارههای بزرگ فوتبال ایران در سال ۵۵ با تیم متمول شهباز. یک سال به عقبتر برگردیم: در سال ۱۳۵۴ نارضایتی ستارههای تاج از دستمزدها و رقم قراردادها به یک بلوا انجامید. و غلامحسین مظلومی، ناصرحجازی و رضا عادلخانی تصمیم به ترک تاج گرفتند و به شهباز که تازه به لیگ دسته اول صعود کرده بود پیوستند.
تیمی که با هدایت محراب شاهرخی و حضور نصرالله عبداللهی پرتجربه در قلب دفاع و حسین کلانی پرشور و البته کمی سنگین و علی مناجاتی و اکبر محمدی، به دسته اول فوتبال ایران صعود کرده بودند و قرار بود یاد شاهین دوست داشتنی و پرطرفدار را در فوتبال ایران زنده کنند.
حضور عادلخانی و حجازی و غلامحسین مظلومی در شهباز همه کارشناسان را شگفتزده کرد. در این بین ایرج سلیمانی هافبک وفادار پرسپولیس هم اعلام کرد برای احیای مکتب شاهین حاضر است به شهباز برود. محمود اعتمادی از بانک ملی و حمید مجدتیموری هم از نفت راهی شهباز شدند تا یکی از پرستارهترین تیمهای تاریخ لیگ تخت جمشید شکل بگیرد. هرچند مصدومیتهای متوالی سلیمانی و مناجاتی و سنگین شدن آشکار حسین کلانی شهباز را با مشکلاتی روبهرو ساخت اما در نهایت این تیم پرستاره در جایگاه سوم فوتبال ایران قرار گرفت.
اما نکته اصلی رقم قراردادهای این تیم با بازیکنانش بود که طوفانی در فوتبال نیمه حرفهای ایران به راه انداخته بود. یادتان باشد در آن سال دلار کمی بیشتر از ۷ تومان بود.
*** مبلغ قرارداد تعدادی از یاران شهباز در جام چهارم
ملیپوشانی مثل غلامحسین مظلومی، نصرالله عبداللهی و محمود اعتمادی برای دو فصل بازی قرارداد ۵۰ هزار تومانی بستند. یعنی ۷ هزار دلار! در انتهای همین فصل مظلومی با ۱۹ گل آقای گل مسابقات شد. ناصرحجازی بهترین دروازهبان آسیا برای یک سال ۲۵هزارتومان قرارداد بست. یعنی ۳هزار و پانصد دلار برای یک فصل! رضا عادلخانی در آستانه ۳۰سالگی برای دو فصل قرارداد۲۵ هزارتومانی بست. یعنی سه هزار و پانصد دلار برای دو فصل!ستاره نوظهوری مثل حمید مجد تیموری که دو سال بعد همراه تیم ملی ایران راهی جام جهانی ۱۹۷۸ شد برای دو فصل بازی در شهباز قرارداد ۱۵ هزار تومانی بست. یعنی دوهزار و ۱۰۰ دلار برای دو فصل. سالی هزار و پنجاه دلار. به پول امروز یعنی ۵ میلیون تومان برای یک فصل!
و یادتان باشد این قراردادها بالاترین رقم قرارداد در فوتبال آن موقع ایران بودند. اگر قراردادها را با دلار امروز یعنی ۳۸۰۰ تومان چنج کنیم میبینیم که بازیکنی در اندازه های غلامحسین مظلومی باید برای دو فصل بازی چیزی در حدود ۲۸ میلیون تومان قرارداد می بست! این در حالی است که قرارداد مهدی طارمی ۵۰ برابر این مبلغ است! تشخیص این که مهدی طارمی بازیکن بهتری است یا غلامحسین مظلومی به عهده خودتان. در حال حاضر در لیگ ایران مهاجمان متوسط حداقل ۱۰۰هزار دلار قرارداد میبندند. فرشید باقری و یا امین حاج محمدی در سال پیش با استقلال قراردادهای ۲۵۰ هزار دلاری بستند!
مطمئن باشید هیچ جای دنیا چنین ارقامی برای اینگونه بازیکنان پرداخت نمیشود. باور ندارید از سوشا مکانی و مسعود شجاعی بپرسید. یک طرفه به قاضی نرویم. همان سالها در میانه دهه ۷۰ رقم قرارداد بازیکنهای ممتاز فوتبال انگلیس برای یک سال چیزی در حدود ۱۴۰هزار پوند بود. یعنی در حدود ۲۰۰ هزار دلار. اما افزایش ارقام دستمزدهای فوتبال انگلیس طی ۴۰سال گذشته بر پای یک چرخه سالم اقتصادی بوده است و قوانین تجارت آزاد اما در فوتبال ایران بر پایه بازارگرمی مدیران باشگاههای دولتی و نیمه دولتی است. لابد برای این که از مهاجرت فوتبالیستهای نخبه جلوگیری شود تا باشگاههای ایرانی بتوانند با رقبای آسیایی رقابت کنند. حاصل این توجیه طی ۲۵سال گذشته دو نایب قهرمانی بوده است و دیگر هیچ.