درباره اسکالونی، مناف هاشمی، اینترنت و مازوت
روزنامه هفت صبح| یک: فیلمی از اسکالونی منتشر شده که وقتی پنالتی آخر آرژانتین زده میشود و قهرمانی حتمی، با چشمانی بهتزده به جلوی روی خود نگاه میکند. دستیارش را بغل میکند و میرود. اسکالونی در حالیکه در میانه زمین غوغایی برپاست، آرام میرود و روی نیمکت مینشیند و بعد از دو سه دقیقه در حالیکه حواس هیچکس به او نیست، بغضش میترکد و گریه میکند. هیچکس در اطرافش نیست که او را به آسمان پرتاب کنند. او را که معمار اصلی موفقیت بزرگ یک تیم متوسط در سطح جهان بود. اسکالونی برای من از محترمترین نامهای فوتبال باقی خواهد ماند.
دو: خبر آمد که مناف هاشمی بهعنوان رئیس کمیته المپیک، حبیب کاشانی را به سرپرستی تیم ملی المپیک ایران منصوب کرده است. آقای مناف هاشمی سر ماجرای سیل گرگان بهعنوان استاندار گلستان (در دوره آقای روحانی) که دو روز پس از وقوع سیل بهدنبال تعطیلات و مقاصد عاطفی، تهران را به سمت استکهلم ترک کرده بود، چقدر مورد انتقاد قرار گرفته بود اما بههرحال حالا بهعنوان رئیس کمیته المپیک به فعالیت ادامه میدهد.
قبلش هم قرار بود رئیس سازمان مالیاتی شود و قبلش هم که دست راست آقای قالیباف در دوران شهرداری بود. داشتم فکر میکردم لابد ایشان استعداد ویژهای دارند که در چنین منصبهای دور از همی میتوانند فعالیت کنند. آقای زاکانی هم در دورهای با زنجیرهای از حملات رسانهای و افشاگریهای مطبوعاتی دست و پنجه نرم میکردند که خیلی هم طولانی بود اما خب حالا ایشان شهردار است. بعد یادم افتاد که آقای بذرپاش هم با چنین مسائلی دست به گریبان بودند و حالا در مسند وزارت قرار دارند.
باید از جناب تاج هم یاد کنم که الان همه کاره فوتبال ماست و پریشب در هیبت یک مسئول کلافه و خسته ،به جای قرار گرفتن در موضع ضعف ،خیابانی و رسول مجیدی را تقریبا شست و گذاشت کنار و با آن طنز خاص خودش، مدام در ژست حمله و پوزیشن طلبکار بود وهمه را انگشت به دهان رها کرده بود. مناف هاشمی، زاکانی ، بذرپاش و تاج . یعنی اگر فکر میکنید میتوانستم خنثیتر از این بنویسم اشتباه کردهاید!
سه: من فکر کنم در شورای امنیت ملی و یا شورای امنیت کشور کسانی وجود دارند که اصلا از نقش اینترنت در زندگی عمومی مردم یا اطلاع ندارند یا خوشحال نیستند. شما نمیتوانید مردم را در زمانی اینچنین طولانی از اینترنت پرسرعت محروم کنید. زمانهای زیادی در طول روز اینترنت موبایل به کندترین حالت خود میرسد. باز کردن سایتهای مربوط به بورس یا حتی ورودی روبیکا هم با مشقت شکل میگیرد.
ورود به سایتهای خارج از کشور که دیگر بماند. اینترنت موبایل دیگر جزو ملزومات زندگی امروز است. نمیشود که برای ملاحظات مبالغهآمیز برخی از مسئولان اینگونه شیرفلکه اینترنت را خودپسندانه ببندید و پز «آرامش» بدهید. نمیدانم این مسئولان عزیز و وزیر محترم کشور یا مسئولان امنیتی در مورد اینترنت چه فکری میکنند.
آری احتمالا میگویند اینترنت از راههای نفوذ است و اینجور چیزها اما همین است که هست! نگاه شما به این الزام حیاتی بشر امروز دچار نقص است. نمیتوانید شهروندان را از حق طبیعیشان از امکاناتی که دولت موظف است در اختیارشان بگذارد، محروم کنید. شل کنید بابا. شل کنید. طبیتا هدف این یادداشت جناب وزیر ارتباطات نیست که احتمالا مشغلههای دیگری را دنبال میکند و خیلی در بند اینترنت نیست.
چهار: دو هفته تمام است بهخاطر آلودگی هوا مدرسهها را بستهاند و همه خیلی نرم و آرام با این مسئله روبهرو شدهاند. آقای زاکانی و وزرای مربوطه با لبخندی بر لب ماجرا را پیگیری میکنند و با این ژست که«دیگر خودتان مشکلات را میدانید دیگر. تحریمها و آشوبها و فشار گاز و اینطور چیزها و اینکه تقصیر دولت قبلی است» دو هفته است تهران در مازوت غوطهور است اما هیچکس ذرهای خجالت نکشیده است. باور نکردنی است. جداً باورنکردنی است.