کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۵۶۲۴۹
تاریخ خبر:

داستان کاملا متفاوت ‌ماه‌های نخست ریاست دو رئیس‌جمهور

روزنامه هفت صبح، آرش پورابراهیمی| ماه‌های نخست ریاست جمهوری آقای روحانی و آقای رئیسی دو داستان کاملا متفاوت را روایت می‌کنند. پیش از انتخابات سال ۱۳۹۲ در میان بخشی از رای‌دهندگان، خواستی درباره توافقی هسته‌ای شکل گرفته بود که این خواست در نامزدی آقای روحانی تبلور یافت.

در واقع دستورکار اصلی دولت آقای روحانی از سوی رای‌دهندگان به او تحمیل شده بود. به همین خاطر بود که با پیشرفت مذاکرات هسته‌ای، محبوبیت آقای روحانی و قاعدتا آقای ظریف به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش یافت. احتمالا ناکامی دولت آقای روحانی در پیشبرد برجام هم باعث شد که پایگاه رأیش در دور دوم ریاست جمهوری از او روی گردان شوند.

اما داستان دولت آقای رئیسی متفاوت است. حداقل حالا می‌توان گفت که احتمالا ایجاد اصلاحات اقتصادی دستورکار اصلی دولت آقای رئیسی است. انتخابات نه چندان رقابتی سال ۱۴۰۰ محل مناسبی برای کانالیزه شدن خواست‌ رای‌دهندگان در نامزدها نبود. به همین خاطر هم دستورکار اصلی دولت آقای رئیسی نه در کارزارهای انتخاباتی و پایگاه‌های رای، بلکه در نهادهای حاکمیتی و بر اساس اضطرار شکل گرفته است. بعید است اقتصاددانی جدی را بیابید که لزوم اصلاحات اقتصادی و از جمله اصلاحات قیمتی را درک نکند.

سیاستگذاران کشور هم احتمالا دریافته‌اند که تداوم روند فعلی پرداخت ارز ترجیحی نه قابل توجیه و شاید نه حتی امکانپذیر است. اما مشخص نیست که بخش‌های مختلف جامعه چقدر با این جمع‌بندی همدل باشند. بخشی از طبقه متوسط که طی تقریبا چهار سال اخیر بخش قابل توجهی از قدرت خریدش را به خاطر تورم از دست داده و همین حالا هم با تورم چند رقمی دست به گریبان است، شاید دیگر رمق همدلی با سیاستی اقتصادی را ندارد که در آن قیمت برخی اقلام چند برابر می‌شود.

به خصوص که آقای رئیسی چه پیش از انتخابات و چه پس از انتخابات تلاشی برای بهبود رابطه‌اش با این گروه نکرد. طبقات فرودست که بابت گرانی بنزین سال ۱۳۹۸ و حوادث تلخ پس از آن بیشترین آسیب را دیده بودند، احتمالا تصور می‌کردند که قرار است در دولت آقای رئیسی از آن‌ها دلجویی شود. رفتار و عملکرد آقای رئیسی هم چنین چیزی را نشان می‌داد اما سیاست‌های اقتصادی دولت او فشار مضاعفی را بر اقشار فرودست وارد می‌کند؛ اقشاری که سهم بیشتری از بودجه آن‌ها به مواد خوراکی اختصاص می‌یابد.

پرسش اصلی این است که سیاستی که در میان رای دهندگان (حتی احتمالا حامیان آقای رئیسی) محبوبیت چندانی ندارد تا چه حد می‌تواند دوام بیاورد؟ حمایت نهادهای حاکمیتی تا کجا ادامه خواهد یافت؟ اگر دولت آقای رئیسی در خیابان و در میان مردم مردود شود، بعید نیست که پشتوانه‌های اصلی‌اش را هم از دست بدهد. طی همین کمتر از دو هفته، احتمالا آقای رئیسی دید که برخی حامیانش چگونه ناگهان از او روی گردان شدند و به سیاست‌های اقتصادی دولتش تاختند.

اگر نارضایتی مردمی از سیاست‌های دولت سیزدهم افزایش یابد، بعید نیست که دیگر گروه‌های حامی آقای رئیسی هم از دولت او فاصله بگیرند. آقای روحانی طی تقریبا دو سال آخر ریاست جمهوری‌اش به رئیس جمهوری تنها تبدیل شد. پایگاه رای و مقبولیتش را از دست داد و در عین حال توان چانه زنی‌اش در نهادهای حاکمیتی هم کاهش یافت. او حتی به‌رغم تلاش بسیار نتوانست در ماه‌های آخر ریاست جمهوری‌اش برجام را احیا کند. تنهایی آقای رئیسی ممکن است حتی خیلی زودتر روی دهد.

کدخبر: ۴۵۶۲۴۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر
 
  • Mansourov

    چهارسال اول روسای جمهوری آب از آب تکون ن می‌خورد امان از این یکی!