کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۹۴۷۳۵
تاریخ خبر:

داستان کاباره‌ شوم آل‌کاپون ایران

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | مسعود بهنود با همان شیوه گاه مبالغه‌آمیز خود محمد کریم ارباب را آل‌کاپون ایران نامیده است. مردی که در دهه ۴۰ زمام صنعت کاباره‌داری ایران را در دست گرفت. متولد ۱۳۰۸ بود و در جنوب شهر امپراطوری خود را به راه انداخت و سلطان ویسکی ایران شد و واردات و قاچاق ویسکی کاملا تحت کنترل او بود. او سال ۱۳۴۲ با جمیله یا همان فاطمه صادقی ازدواج کرد.دختر یکی از کارمندهای کاباره شکوفه نو که از ۱۲سالگی روی استیج می‌رفت و در ۱۴سالگی با عباس رفیعی ازدواج کرد و در ۱۷سالگی بعد از طلاق از رفیعی با کریم ارباب ۳۴ساله ازدواج کرد.

این ازدواج سوم ارباب بود.در این میان گوگوش که او هم دختر یکی از شومن‌های شکوفه نو بود و از بچگی روی سن میرقصید و آواز می‌خواند،کم‌کم سروکله‌اش در فضای موسیقی کاباره‌ای پیدا شده بود. در سال ۱۳۴۵ گوگوش در سن ۱۶سالگی با محمود قربانی ازدواج می‌کند.به نظر می‌رسد یک گرایش عجیب به حضور دخترکان نوجوان روی سن کاباره‌های تهران وجود داشته است. شهره صولتی،لیلا فروهر و نوش آفرین هم از سنین بسیار کم و از ۱۶، ۱۷سالگی تجربه رقص و آواز و بازی در فیلم‌های بزرگسالانه را تجربه می‌کردند و در مورد صولتی و نوش آفرین داستان معشوقه‌های ثروتمندشان از همان ۱۷ و ۱۸سالگی شروع شده بود.

مثل روایت رابطه صولتی با محمدعلی خرم سرمایه‌دار کم سواد آن سال‌ها و همینطور فاضل خداداد.به هرحال صنعت کاباره‌داری در مرز رقص و آواز و فیلمفارسی، مسئولیت تولید و بهره‌وری از دخترکان زیبا را یک تنه بر دوش می‌کشید و اگر این دخترکان قابلیت سرمایه‌گذاری بلندمدت داشتند، با ازدواج با این دختران نوجوان آنها را در انحصار خود در می‌آوردند. تعصبی ندارم اما صنعت سیاهی بوده است… بگذریم. در نهایت کریم ارباب در این دوران یکی از تهیه‌کننده‌های مشهور سینما هم هست و به‌خصوص در میان سیاهی لشگرها محبوبیت فراوانی دارد و شایعات و افسانه‌هایی درباره لوطی‌گری‌هایش هم روایت می‌شود.

به هرحال کریم ارباب مالک کاباره باکارا بود، جنب سینما آفریقای فعلی کمی بالاتر از میدان ولیعصر. مدیریت کاباره را پرویز حجازی برعهده داشت که خودش از سهامداران شکوفه نو (به همراه پدر و برادرش ) بود. محمود قربانی برای بیرون کشیدن خود از سیطره ارباب، کاباره میامی را تاسیس می‌کند. در محل هتل سیمرغ فعلی، نرسیده به پارک ساعی. داستان مبتذلی آغاز می‌شود که مطابق آن کریم ارباب بر طبق قراردادی، گوگوش را ملزم به اجرای برنامه در باکارا می‌دانسته اما گوگوش قاعدتا مجبور بوده در کاباره شوهرش محمود قربانی برنامه اجرا کند.

در این میان پای سه میلیون تومان پول نقد هم وسط کشیده می‌شود که از سوی ارباب به گوگوش به عنوان پیش قرارداد پرداخت شده و حالا گوگوش از عهده بازپرداخت آن برنمی‌آید. سفر قربانی و گوگوش به اروپا در سال ۱۳۵۰ در واقع فرار برای پیگیری‌های قضایی ارباب است. این داستان ادامه پیدا می‌کند تا اینکه ارباب در سال ۱۳۵۲ و در سن ۴۴سالگی به شکل مشکوکی سکته می‌کند و می‌میرد. با مرگ او هم گوگوش و هم جمیله نفس راحتی می‌کشند! قریب به ۱۰۰میلیون تومان ارث برای جمیله (والبته دو همسر سابق و فرزندانشان) بر جای می‌ماند.

باکارا به پرویز حجازی می‌رسد اما جمیله تلاش می‌کند با استفاده از ثروت به ارث رسیده باکارا را برای خود بخرد و حجازی را از دور خارج کند. این تلاش‌ها در نهایت به خودکشی پرویز حجازی در بهار ۱۳۵۶ می‌انجامد و خود باکارا هم در مرداد ۱۳۵۷ به آتش کشیده می‌شود.در این میان شایع می‌شود که جمیله با سعید کنگرانی رابطه‌ای عاشقانه پیدا کرده است.از آن سو هم گوگوش بعد از عشقی مخفی با بهروز وثوقی در نهایت با فشار دربار،قربانی را مجبور می‌کند از او طلاق بگیرد و با وثوقی ازدواج می‌کند و بعد از یک‌سال از او جدا می‌شود و داستانی کوتاه و پر تب و تاب را با داریوش اقبالی پی می‌گیرد و بعدش هم در فیلم در امتداد شب با سعید کنگرانی همبازی می‌شود و… یادتان باشد این همه زندگی و ماجراهای پرتب و تاب در حالی است که در سال ۱۳۵۶ فاطمه صادقی تازه ۳۱ساله است و فائقه آتشین ۲۷ساله!

خب دیگر بقیه داستان را می‌دانید.بگذارید سرنوشت قهرمان‌های این داستان شوم را پی بگیریم: جمیله با ثروتش از ایران خارج شد اما از سوی یک هموطن زبل مورد کلاهبرداری قرار گرفت و ثروتش را از دست داد. او در سال ۱۳۹۸ در ۷۳سالگی در حالی که به شدت شکسته و فرسوده بود در آمریکا درگذشت.محمود قربانی هم پس از ماجرای پرتنشش با گوگوش،دوره‌ای شهره صولتی را تحت حمایت خود می‌گیرد (خانم صولتی چقدر فعال بوده‌اند) و بعد به خارج از کشور می‌رود و فعلا زنده است و در فضای مجازی با یک فارسی پر از غلط و انگلیسی پر غلط‌تر پست می‌گذارند.خانم صولتی هم در فیلم فریاد زیرآب همبازی داریوش اقبالی می‌شوند. در ضمن تک دختر جمیله و ارباب،آزیتا در سال‌های پس از انقلاب با شهرام صولتی ازدواج کرد و بعد جدا شد (صولتی‌ها همه جا هستند).

کدخبر: ۳۹۴۷۳۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر