داستان چهرههای معروفی که به زندان رفتند
روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری | داستان چهرههای معروف از فوتبالیست تا بازیگر که همیشه هم در میانِ زمین بازی و پرده سینما به شهرت نرسیدند و این بار به دلیل این که پرونده قضایی برایشان تشکیل شد و پایشان به زندان باز شد معروف شدند. آنهایی که حتی در کارنامهشان قتل هم دیده شده است.
پرونده کارگردان سینمایی که دو هفته پیش طی یک خشم آنی، همسایهاش را با شلیک گلوله به قتل رساند ما را بر آن داشت تا به سراغ پروندههای جنجالی افراد معروف برویم که باعث شد کارشان واقعا به زندان بکشد. از آتقی بازیگر معروف سریال آینه عبرت تا شاید باور نکنید مرحوم منوچهر نوذری…
هفت پرونده جنجالی در این هفته بررسی میشوند، اگر چه این لیست طولانیتر از این حرفهاست.
* یک: جواد گلپایگانی یا آتقی معروف آینه عبرت
جواد گلپایگانی بازیگر و تهیهکننده دهه شصت، ۱۴ سال زندانی بود. او درباره شرایطی که باعث شده بود تا زندانی شود میگوید: فروردین سال ٨٠ در اتوبان قم درحال رانندگی بودم. یک عابر پیاده میخواست از خیابان رد شود. تصادف بدی شد. چند خودرو به هم خوردند و آخرینش متعلق به من بود. خودرو من هم به جلو پرت شد و عابر را زیر گرفتم که متأسفانه کشته شد.
اتومبیل بیمه نداشت و من چندروز زندانی شدم که با وثیقه آمدم بیرون و دنبال رفع پیامدهای این تصادف بودم که اتفاق تلخ بعدی چندروز پس از این ماجرا رخ داد. در خیابان سهروردی با خانمی تصادف کردم. انگار سایه شومی بر آن خودرو افتاده بود، البته این تصادف دوم منجر به مرگ نشد ولی شرایط اقتصادی من کاملا بههم ریخت. در همان زمان من یک بنگاه خرید و فروش ماشین داشتم که به صورت نسیه ماشینها را به مردم میفروختم درست مثل همین حالا که فروش نسیه ماشینها را لیزینگ میگویند و چون نسیه ماشین میفروختم دست مردم چک داشتم.
وقتی به زندان رفتم نتوانستم تعهداتی که به مردم داشتم ادا کنم بنابراین مجموع بدهیهایی که به مردم داشتم به اسم کلاهبرداری همه جا گفته شد در حالی که من کلاهبردار نبودم فقط بدشانسی آوردم. از آن زمان هم نتوانستم زندگی خوبی داشته باشم و همه زندگیام از هم پاشید. مجبور شدم خانهام را بفروشم، اموالم مصادره شد، خانوادهام بیسر و سامان شدند و فرزندانم ترک تحصیل کردند. او دو بار در زندان اوین سکته کرد و بالاخره با پرداخت بدهیهایش توانست از زندان خلاص شود.
* دو: علی اکبریان یا روماریوی ایران
سرنوشت عجیب و غمانگیز ستاره سابق استقلال و پرسپولیس که در دوران بازنشستگی اسیر اعتیاد شد و خیلی زود به جرم ساخت و فروش کراک دستگیر و به اعدام محکوم شد. «علی اکبریان» یکی از بازیکنان با استعداد فوتبال ایران در دهه ۷۰ بود. هواداران استقلال او را «روماریو» صدا میزدند. او با پیگیری و همراهی بعضی افراد، این حکم در دادگاه تجدیدنظر به حبس ابد تقلیل پیدا کرد. او درباره دستگیریاش گفته بود: برای من خوب نبود که بروم و موادمخدر تهیه کنم.
به یکی از دوستانم پول دادم تا برایم شیشه تهیه کند. او این کار را برایم انجام داد و وقتی قصد دادن شیشه را داشت ماشین پلیس را در خیابان ما مشاهده میکند و از ترسش بسته موادمخدر را به حیاط خانهمان پرتاب میکند. تازه بعد فهمیدم که اصلا شیشهای در کار نبود و آن بستهای که به حیاط انداخت حاوی ۳۵۰ گرم کراک بود. بعدها حکم او به ۱۶ سال حبس تبدیل شد. او حدود سال ۷۸ به زندان افتاد و در آخرین گفتگویش در آبان ۹۸ اعلام کرد: منتظر است تا بخشیده و از زندان خلاص شود.
* سه: مرحوم منوچهر نوذری و دوسال حبس
شاید کمتر کسی باورش شود مجری و بازیگر محبوب هم سابقه حبس دارد و حتی همبندی آتقی سریال آینه عبرت در زندان قصر بوده است. منوچهر نوذری سال ۸۲ در یک پروژه ساختمانی شراکت میکند و طرف مقابل با بردن پولها و فراری شدن این هنرمند سرشناس را با ۸۲میلیون بدهی تنها میگذارد تا جایی که نوذری دو سال و شش ماه از زندگیاش را در زندان سپری میکند.
به گفته «مهران امامیه» (شخصیت سق سیاه) چند نفر به نوذری پیشنهاد میدهند که در ساخت مجتمعی در کیش شراکت کند. بعد از مدتی این افراد با پول پیشفروش واحدها فرار میکنند و نوذری میماند و چند میلیون بدهی. بعد از چهار ماه، نوذری برای جراحی قلب از زندان قصر به بیمارستان منتقل شد ولی تا پایان عمرش در آذر ۸۴، تاوان آن ماجرا را میپرداخت.
* چهار: حمید صفت و قتل ناپدری
حمیدرضا امیریصفت خواننده ۲۷ساله سبک رپ، در مرداد سال ۹۶ به قتل ناخواسته ناپدری خود اعتراف کرد و دلیل این کار را کتک زدن مادرش توسط همسرش اعلام کرد. همین ماجرا به دلیل شهرت او در رسانهها سر و صدای زیادی بر پا کرد. او پس از بازداشت به زندان رجاییشهر بند زندانیان اعدامی انتقال یافت.
پزشکی قانونی اعلام کرده بود پدرخوانده حمید صفت به دلیل «خونریزی و آسیب مغزی در اثر اصابت جسم سخت به آهیانه راست متوفی» فوت کردهاست. اما او در تاریخ ۶ خرداد ۹۷ با وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. کمیسیون هفت نفره پزشکی قانونی در گزارش خود ۵۰درصد علت مرگ مقتول را بیماری وی اعلام کردهاست. در نتیجه حمید صفت زیر بار قتل هیچگاه نرفت و حالا براساس نظرات پزشکی قانونی او در قتلی که بهطور کامل هم در بروز آن مقصر نبوده، محاکمهاش ادامه دارد.
* پنج: دستگیری غزل حشمت بازیگر جوان
خبر دستگیری غزل حشمت و بازداشت او به دلیل تصادف با دو مرد افغان در اتوبان حکیم تهران ۲۶شهریور سال ۹۵ منتشر شد. او در اتوبان به دو نفر مرد افغان میزند که یکی از آنها درجا فوت میکند. او بلافاصله دستگیر میشود و مدتی نیز در زندان میماند. ماجر از این قرار بود که ساعت ۳صبح آن روز کارگران شهرداری با استفاده از تانکر مجهز به چراغ گردان در حال آبیاری فضای سبز اطراف اتوبان حکیم بودند.
یکی از کارگران چند متر دورتر از تانکر درحالی که چراغ راهنما در دست و لباس شب نما به تن داشت به رانندگان عبوری علامت میداد که مراقب باشند و بقیه کارگران نیز در حال آبیاری بودند اما در همین هنگام بود که دو بازیگر زن که بعدها اعلام شد در شرایط طبیعی نبودند به دو نفر کارگر برخورد میکنند و یکی از آنها در جا کشته میشود. بعد از گذشت مدتی با کمک هنرمندان و پرداخت دیه غزل حشمت از زندان آزاد میشود.
* شش: محسن افشانی و نشان دادن اسلحه
محسن افشانی بازیگر سینما به دلیل انتشار کلیپی با مضمون ترویج و تبلیغ سلاح گرم و سرد در فضای مجازی به دستور مقام قضایی دستگیر و تحویل زندان شد. این خبر در تیر سال ۹۸ منتشر شد. افشانی ویدئویی در شبکه اجتماعی اینستاگرام منتشر کرده بود که در آن به همراه همسرش در اتومبیل روی یک آهنگ لب خوانی میکند و با اسلحه سرد و گرم نمایش میدهد.
افشانی به دلیل ترویج خشونت دستگیر شد و حدود شش ماه نیز در زندان ماند. تا این که در دی سال ۹۸ درخواست اعاده دادرسی محسن افشانی به دیوان عالی کشور، این دیوان دستور توقف اجرای حکم یکسال حبس وی را صادر کرد تا او فعلا آزاد باشد و دوباره برای او حکم صادر شود.
* هفت: ماجرای قتل همسایه و کارگردان سینما
در شهریورماه سال جاری، ماجرای قتل همسایه توسط کریم آتشی کارگردان سینما و تلویزیون و همسر سابق مرجانه گلچین در صدر اخبار حوزه حوادث قرار گرفت. ساعت ۱۰ شب چهارشنبه ۱۹شهریورماه مأموران بسیج در پی گشت حوالی خیابان خواجه نصرالدین طوسی با صدای شلیک چند تیر پیاپی مواجه شدند و هیچکس فکرش را نمیکرد کارگردان سریالهای پلیسی برای ادب کردن همسایهاش این بار خودش دست به سلاح شده است.
کریم آتشی که پس از ارتکاب به قتل، جسد مقتول را در زیر راهپلهها پنهان کرده بود در اعترافات خود چنین میگوید: «دفتر کارم در طبقه همکف این ساختمان است و من چند شب در هفته برای کار در دفترم میمانم. مقتول مالک سه واحد این آپارتمان بود و دو واحد آن را اجاره داده بود و یکی از واحدها نیز در اختیار خودش بود. از مدتها قبل بر سر مشکلات ساختمان با او اختلاف داشتم و از طرفی افراد زیادی به واحدش رفتوآمد داشتند و همین مسئله من را آزار میداد.
چندین بار به او تذکر دادم اما بیفایده بود به خاطر اختلافاتی که با مقتول داشتم در دو دادسرا شکایاتی را علیه او ثبت کردهام که در حال رسیدگی است. مقتول مدتی قبل یک در آهنی بین طبقه همکف و طبقه اول کار گذاشته بود و شب حادثه بیدلیل با یک چکش به در میکوبید که به تصور من او بهعمد این کار را میکرد تا من را عصبی کند.
از دفترم بیرون آمدم و بابت این کارش به او تذکر دادم که اصلا توجهی نکرد و ما باهم درگیر شدیم و با سلاحی که داشتم به او شلیک کردم و یکی از گلولهها به جمجمهاش اصابت کرد و او فوت کرد. بعد از آن هم تصمیم داشتم جسد را به زیرزمین منتقل کنم اما چون خون زیادی مقابل در ریخته بود، داشتم آنها را میشستم که مأموران متوجه کارم شدند و لو رفتم.»کریم آتشی در پاسخ به این سؤال که اسلحه را از کجا آورده گفت:
«ما معمولا برای فیلمهای اکشن و پلیسی از مراکز نظامی سلاح میگیریم و بعد از پایان کار فیلمبرداری اسلحهها را تحویل میدهیم. اخیراً نیز برای یک فیلم جنگی هشت اسلحه تحویل گرفتیم اما هفت اسلحه را برگرداندیم و یکی را پیش خودم نگه داشتم. ۷۲فشنگ جنگی نیز از قبل داشتم.»حالا او در بازداشت است و در انتظار بررسی تست وضعیت روانی به علت قتلی که در خشم انجام داده است.