داستان نفرین جایزه مربی ماه در لیگ برتر انگلستان
روزنامه هفت صبح، آرش پورابراهیمی| لیگ برتر انگلستان امسال به یکی از نمونههای جذاب نفرین فرد برگزیده یا نفرین جلد مجله تبدیل شده است. نونو سانتو، مربی وقت ولورهمپتون، نخستین مربیای بود که امسال جایزه مربی ماه را بهخود اختصاص داد و البته کمتر از دو ماه پس از دریافت این جایزه از کار برکنار شد.
جایزه مربی ماه برای تازهترین برنده آن یعنی میکل آرتتا، سرمربی آرسنال، هم خیلی خوشیمن نبود چراکه از آن زمان تاکنون آرسنال در هر دو بازیاش در لیگ برتر انگلستان شکست خورده است. احتمالا به همین خاطر بود که روزنامه گاردین در گزارشی با عنوان «نفرین جایزه مربی ماه» به همه مربیانی اشاره کرده که پس از دریافت این جایزه تیمشان با افت مواجه شده است.
اما داستان مربیانی که پس از درخشش و کسب جایزه بهترین مربی ماه با افت مواجه میشوند، هر چقدر هم که جذاب باشد، داستان تازهای نیست. «چشم زخم مجله اسپورت ایلاسترتد» اصطلاحی است که درباره پدیدههای مشابه بهکار میرود. مثالهای بسیاری را از دهه ۱۹۵۰ تاکنون میتوان یافت که در آنها عکس تیمهای ورزشی یا ورزشکارانی روی جلد این مجله چاپ شده و سپس دورهای از ناکامی برای آن تیم یا ورزشکار آغاز شده است.
اگر بهخاطر داشته باشید حتی زمانیکه برنامه نود پخش میشد هم اتفاق مشابهی روی میداد و مهمان ویژه برنامه که معمولا مربی یا بازیکنی بود که عملکرد درخشانی از خود نشان داده بود هم پس از حضور در برنامه نود با افت یا بدبیاری مواجه میشد تا جاییکه برخی مواقع حتی مجری برنامه نود هم با این موضوع شوخی میکرد.
اما چنین پدیدهای بهجای آنکه ربطی بهچشم زدن یا نفرین داشته باشد، به یک واقعیت آماری مربوط میشود که احتمالا نخستینبار هارولد هوتلینگ، ریاضیدان و آماردان آمریکایی در قرن بیستم، به آن اشاره کرد. این واقعیت ساده که ترجمه آن «رگرسیون به سوی میانگین» است و شاید بتوان آن را «بازگشت به میانگین» نامید، بیان میکند هنگامیکه پدیدهای از میانگین خود فاصله میگیرد، دیر یا زود به میانگین بازمیگردد.
برای مثال اگر فوتبالیستی که بهطور میانگین بازیکن نسبتا خوبی است ناگهان بهشدت بدرخشد، قاعدتا بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و عکسش روی جلد مجلات میرود یا به برنامههای تلویزیونی دعوت میشود اما این بازیکن اگر به بازیکن متفاوتی تبدیل نشده باشد، دیر یا زود به میانگین خود بازمیگردد. این بازگشت به میانگین در نگاه عمومی همچون افت بهنظر میرسد.
بهطور مشابه، بازیکنی که عملکردی ضعیفتر از میانگینش نشان داده هم پس از مدتی احتمالا به میانگین خود باز خواهد گشت و آن زمان به نظر میرسد که این بازیکن جواب منتقدین را داده است. داستان جایزه مربی ماه در انگلستان هم روایت مشابهی است. مربیانی که نتایجی بهتر از انتظار میگیرند، ناگهان به مرکز توجه تبدیل شده و جایزه مربی ماه را کسب میکنند اما پس از مدتی دوباره به میانگین خودشان بازمیگردند.
دانیل کانمن در کتاب «سریع و کند اندیشیدن» شرح میدهد که بیتوجهی به همین قاعده ساده بازگشت به میانگین تا چه حد باعث میشود که ما در امور روزانه به اشتباه بیفتیم. او فرماندهانی را مثال میزند که به اشتباه تصور میکردند داد زدن سر خلبانان باعث بهبود عملکرد آنها میشود.
البته این را هم باید در نظر داشت که قاعده بازگشت به میانگین همهجا کاربرد ندارد. برای مثال برخی تصور میکردند که استدلال مشابهی را میتوان درباره سهام شرکتی که ارزش سهامشان افت کرده هم بهکار برد با این انتظار که ارزش سهام دوباره بالا میرود. استدلالی که در عمل موفقیت چندانی کسب نکرد.