داستان لبخند محمدرضا و فرح در بالکن کاخ نیاوران
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | دوستی نوشته بود که چرا از روزنامههای قبل از انقلاب ایراد میگیرید که عکس محمدرضا و فرح را مدام روی جلد میگذاشتند،خب آنها شخصیتهای اول مملکت بودند و از این حرفها.عکس روی جلد روزنامه اطلاعات ۲۹ فروردین ماه را نگاه کنید.
تصویر محمدرضا و فرح که از بالکن کاخشان در نیاوران به سمت عکاسها لبخند زدهاند! شرحش را بخوانید:«شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در یک روز زیبای بهاری بر بالکن کاخ نیاوران با سیمایی متبسم و امیدوار که موجب دلگرمی و امیدواری همه ایرانیان به آینده است دیده میشوند.»
به این نوع ادبیات و عکس میگویند چاپلوسی، تملق و از نشانههای انحطاط. اعتمادبهنفس بیجای یک حکومت که میاندیشد که لابد گروههای چریکی را قلع و قمع کرده است،اختلاف با عراق را حل کرده است،با شوروی روابط مسالمتآمیز برقرار کرده است،بهای هر بشکه نفت جوری بالا رفته که آنها را به توهم رسیدن به دروازههای تمدن بزرگ فرو برده است و حاکم بلامنازع کشور هستند.در این لبخند شما نمیتوانید نشانهای از دلهره آیندهای بسیار نزدیک را حس کنید. تنها ۹ماه بعد شعله یک انقلاب غیرقابل مهار در ایران برافروخته میشود. فقط ۹ ماه پس از این عکس.
اما بیایید خبرهای مهم ۲۸ و ۲۹ فروردین را از روزنامه اطلاعات مرور کنیم.کشته شدن هفت کوهنورد در راه بازگشت از توچال خبر مهم آن روزهاست.بوران و کولاک و سرمای ناگهانی که کوهنوردها را غافلگیر ساخته بود.قربانیها عبارتند از عفت،حسن و عباسعلی قاسمی،مرتضی صادقیان،عباس شکرانی، اکبر سجادیفر و هومن طیار حیدر.
خبر دیگر این است که در راستای مبارزه با گرانفروشی یک آجر فروش در آریاشهر بهنام محمد اقبالی به ۲۹۲ سال حبس محکوم شده است!در خبر دیگری آمده که ایران به مجارستان لوازم خانگی صادر میکند.از قرار لوازم خانگی ایران از برندهایی مثل ارج و آزمایش در بلوک شرق مشتریهای فراوانی داشته است.به خاطر ارزانی و البته کیفیت.چرا این امتیاز را بیخود و بیجهت از دست دادیم؟
حمله مسلحانه به بانک صادرات در تبریز(شعبه درب سرخاب) هم از خبرهای مهم بوده که در متن خبر آمده:در این زدوخورد یک تروریست متعلق به گروههای مارکسیست اسلامی به همراه رئیس شعبه (احمد خسروشاهی )کشته میشوند.اسم مهاجم مسلح احمد علی جباری است که یک فقره قتل در خیابان ابوسعید تهران را هم به نامش نوشتهاند،وقتی در بهمن ماه گذشته مردی به اسم مهدی اسماعیلیان را کشته بود.
بهرام بیضایی نامهای نوشته و از اینکه یک گروه آبادانی یکی از نمایشنامههای او را برای اجرا انتخاب کردهاند به شدت عصبانی است و دلیلاش هم این است که این نمایشنامه اصلا منتشر نشده و متن به اداره تئاتر برای بازبینی ارسال شده است و بیضایی نمیداند که چطور این گروه آبادانی به این نمایشنامه دست پیدا کردهاند!
در صفحات ورزشی خبر پیروزی ۲ بر یک پرسپولیس مقابل هما درج شده.با گلهای محمود خوردبین.در خط هافبک این پرسپولیس پروین و قلیچخانی در کنار هم حضور دارند و مایلی کهن و عزیزی هم آنها را تکمیل کردهاند. خط حمله هم از زوج ایرانپاک و خوردبین تشکیل شده است. در هما هم نایب آقا،سهام میرفخرایی،حبیب خبیری و ناصر نورایی از نامداران حاضر در میدان بودند.
تیم جوانان ایران هم در ادامه جام قهرمانان آسیا با سه گل افغانستان را شکست میدهد و خب نمایش ضعیفی هم داشتهاند که گزارشگر علت اصلی را وجود بازیکنان بزرگسال در تیم افغانستان دانسته است.کرم سوری و چنگیز گلهای تیم ملی جوانان را زدهاند.
و در سینماها. باز هم هیچ فیلم مهمی اکران نیست.
سالنهای سینما در یک کلام پر از مهملات و خزعبلات ایتالیایی و فرانسوی و البته ترکی و هندی هستند:رهایی از زندان جسم، تین ایجر،با من از عشق بگو،خوشگل کمرباریک،جنون هجده سالگان،تلاش یک مرد(از ترکیه با شرکت فخرالدین)،رفقا عجب کلکی زدیم،اسیر شهوت،تجربه تلخ جوانی، خوشگله غوغا میکنه،دوران بلوغ،زن بابا خوشگله؛گناه کلفت خوشگله و…
در همین یکی دوماهه که این ستون را راه انداختهام، پنج فیلم از سرکار خانم ادویژ فنک اکران شده است. هنوز هم نسخهای از ال سید در سینما کریستال و فیلم سینمایی صامت از مل بروکس در سینما شهرقصه تنها فیلمهای قابل دیدن هستند و البته دو تا فیلم درجه دو از آلن دلون یعنی گانگستر و کولی.