کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۲۸۰۳۴۰
تاریخ خبر:

داستان فشرده یک مجله سینمایی

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | اینجا برایتان از ۹۰ خاطره می‌نویسم. از‌آدم‌ها، بازی‌ها، فیلم‌ها و… یادها. تا آخر‌تابستان…
یکی از خاطرات رایج روزنامه نگارها تعطیل شدن و توقیف است. خب این یک امتیاز مثبت و از نگاهی یک امتیاز منفی برایم است که هیچ وقت نشریه‌ای که سردبیر یامدیر مسئولش بودم اسیر توقیف نشده است.

گفتم که از نگاهی، می‌تواند پوئن منفی هم محسوب شود‌!می‌خواهم خاطره چند تا توقیف روزنامه‌ها و نشریاتی که درآنها کارکرده‌ام را برایتان بگویم. گزارش فیلم سال ۸۰ توقیف شد. من از سال ۷۳ درآنجا کار می‌کردم و در سال‌های ۷۶ و ۷۷ دبیر تحریریه بودم اما به تدریج رفتم به سمت روزنامه‌ها و همکاری‌ام با گزارش فیلم در حد ارسال مطالب و سرزدن‌های گاه به گاه بود.

گزارش فیلم به خاطر پرونده‌های مربوط به سهامداران اصلی‌اش یعنی هوشنگ اسدی و نوشابه امیری همیشه در کانون توجه بود. این دو از روزنامه نگارهای قدیمی کیهان در سال‌های قبل از انقلاب بودند و اسدی در سال‌های پس از انقلاب به جرم عضویت در حزب توده به زندان افتاد و با شانس و اقبال آزاد شد.

او گزارش فیلم را به یک بنگاه سودآور اقتصادی بدل کرده بود. و خب شخصا از اسدی چیزهای زیادی درباره ژورنالیسم یادگرفتم. به‌خصوص در عرصه کنترل هزینه و نظارت. به هرحال از اواخر دهه ۷۰ ،‌ پرونده‌هایی برای گزارش فیلم باز بود که یکی‌اش به خاطر پرونده سیامک پورزند بود‌. از طرفی گزارش فیلم در فضای باز مطبوعاتی سال‌های ۷۸ به بعد خیلی بی‌پروا شده بود و جسور.

در آن دوره دبیرتحریریه منصور ضابطیان بود و علی میرمیرانی هم معاونش. آنها در اولین موج ظهورکانال‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان با ضیا آتابای در لس‌آنجلس مصاحبه تلفنی گرفتند و با اوج گرفتن نمایش کاراکتر زنان خیابانی در سینمای ایران (در سال‌های ۷۸ تا ۸۲ در اکثر فیلم‌های ایرانی یک زن خیابانی حضور داشت حتی در حد یک عبور از خیابان و دست تکان دادن برای قهرمان داستان !)پرونده‌های ویژه‌ای برای کسب و کار این صنف راه انداختند‌.

یادم است یک بار در دفتر مجله خانم جوان برازنده‌ای را دیدم که برای مصاحبه آمده بود و فهمیدم نامش عسل است و از سرشناسان صنف در شمال تهران و از پارک قیطریه دعوت شده برای گفت‌و‌گو. در آن سال‌ها گزارش فیلم پرفروش بود و هر سال یک راهنمای بررسی فیلم‌های روز جهان را هم منتشر می‌کرد که خب مسئولش من بودم و آن راهنمای فیلم‌ها هم کلی به جرم‌های گزارش فیلم اضافه کرده بود.

لعنتی بعضی از فیلم‌ها اسمشان دردسر داشت‌:‌ بوی خوش زن و….در نهایت در پاییز سال ۸۰ این مجله توقیف شد و یک سال بعد اسدی و امیری از ایران رفتند فرانسه. نکته جالب‌تر حضور دکتر کریم زرگر به عنوان صاحب امتیاز مجله بود. زرگر دکترا نداشت اما خودش را دکتر می‌خواند.

بدجنس‌های گزارش فیلم همان زمان می‌گفتند از قرار فوق لیسانس علوم دریایی به شکل مکاتبه‌ای از فرانسه دارد. این چیزی بود که در تحریریه گزارش فیلم مشهور بود‌! مرد خوش صورت و کم حرفی بود‌. لاغر اندام با چشمان آبی و ریش بور و سر کم مو. او یک دوره رئیس دانشکده صدا و سیما هم بود و رئیس بخش برون مرزی صدا و سیما هم بوده است.

ازش بی‌خبر بودم تااین که فهمیدم علایقش در حوزه علوم کیهانی و علوم خفیه کار دستش داده بود. شاگردان زیادی گرفته بود و حلقه عرفانی راه انداخته بود و مراسم و آیین‌های خاص و … در نهایت بهمن ۹۶ اعدام شد. همین مرور پرونده گزارش فیلم چقدر طولانی شد.

کدخبر: ۲۸۰۳۴۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر