داستان عجیب ترور رزمآرا
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | ترور رزم آرا اتفاق عجیبی در صحنه سیاسی کشور بود. از این منظر که به هرحال در نهضت ملی شدن نفت اتفاق تاثیرگذاری بود اما سویه عجیبتر ماجرا این بود که کشته شدن رزم آرا به شکل شگفتانگیز و استثنایی از سوی همه طرفهای موثر در فضای سیاسی کشور با استقبال روبهرو شد!بگذارید از داستان رزم آرا شروع کنم. افسر جوان ارتش ایران که در سن ۲۲سالگی و در سال ۱۳۰۲ به فرانسه رفت و از دانشگاه نظام سن سیر فارغالتحصیل شد و به ایران بازگشت و در نبردهای منطقهای و کوچک در پاکسازی مناطق عشایری ایران در ارتش رضاخان فعالیت کرد.
او تا حضور در شورای عالی نظام پیش رفت اما نظامیهای کهنه کار و همدوره رضاشاه از پیشرفت او به هراس افتادند. با اشغال ایران توسط متفقین و برکناری رضا شاه او شانس دوبارهای برای صعود در مراتب نظامی پیدا کرد. در سال ۱۳۲۲ قوای متفقین موجبات برکناری چند ژنرال و افسر کهنهکار ایرانی به خاطر تمایلات فاشیستی و گرایش به آلمان را فراهم آوردند و این موجب شد تا رزم آرا یکه تاز ستاد ارتش شود.
در همین سال او به جز ریاست ستاد ارتش،رئیس دانشکده افسری هم شد و از طرف محمدرضا درجه سرلشگری را نیز دریافت کرد در حالی که تنها ۴۳سال داشت! جاهطلبیهای او زنگ خطر را برای خاندان پهلوی به صدا درآورده بود. شاید به همین خاطر باشد که یکسال بعد یعنی در سال ۱۳۲۳ در یک ماجرای پیچیده قضایی او مجبور به بازنشستگی و خانهنشینی شد. با به قدرت رسیدن قوام در ماجرای غائله پیشهوری ستاره اقبال رزمآرا دوباره صعود کرد.
او فرمانده ارتش شد و در سال ۱۳۲۵ در حالی که قوام همچنان بر ادامه مذاکرات برای وادار ساختن پیشهوری به واگذار کردن مسالمت آمیز قدرت تاکید داشت رزم آرا با شاه جوان بست و عملیات نظامی را در پاییز سال ۱۳۲۵ رهبری کرد. مشهور است که قوام که دولتش با ائتلاف حزب توده پا گرفته بود و چهار وزیر مورد تایید تودهایها را در کابینه داشت میدانست حل قطعی ماجرای پیشهوری مصادف است با سقوط دولتش. همینطور هم شد اما رزمآرا نخستوزیر نشد!
بالاخره در پنجم تیرماه ۱۳۲۹ بعد از سقوط پیاپی دولتهای حکیمی و هژیر،شاه به نخست وزیری رزم آرا رضایت داد. در اوج نهضت ملی شدن صنعت نفت و در حالی که فراکسیون جبهه ملی این پست را برای دکتر مصدق میخواست. در واقع رزم آرا توانسته بود طرفداران خودرا به مجلس بفرستد و اکثریت مجلس را نیز در دست بگیرد. او پشتیبانی کامل ارتش را نیز در اختیار داشت و به نخست وزیری هم رسیده بود اما به شکل عجیبی در هر دو مجلس سنا و شورای ملی رزم آرا مخالفان قدرتمندی داشت.
در مجلس شورا مصدق و یارانش و در مجلس سنا هم سرلشگر زاهدی و متین دفتری و دیگر سرسپردههای حکومت پهلوی که ترس کودتا از سوی او را به دل محمدرضای کم تجربه نیز انداخته بودند در فضای جامعه هم طیف مذهبیها از تندروهایی مثل فدائیان اسلام و همینطور پیروان آیت الله کاشانی از او خوششان نمیآمد. طرفداری او از لایحه الحاقی گس گلشاییان و بدبینیاش به توان ملی ایرانیها در اداره صنعت نفت او را مورد شدیدترین حملات رسانهای قرار داده بود.
دولت او چندین بار استیضاح شد و در نهایت در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ توسط خلیل طهماسبی از اعضای فدائیان اسلام در مسجد شاه تهران ترور شد. روایتهای متعددی از شادمانی دربار از قتل رزم آرا وجود دارد. جبهه ملی و مصدقیها هم مهمترین مانع دسترسی به دولت وقت را تمام شده میدیدند. با دستگیری خلیل طهماسبی به شکلی شگفتانگیز تکاپو برای بخشودگی او از داخل مجلس و در فضای افکار عمومی آغاز شد.
آیت الله کاشانی در مصاحبهای نظرش را چنین ابراز داشت: «این عمل به نفع ملت ایران بود و این گلوله و ضربه عالیترین و مفیدترین ضربهای بود که به پیکر استعمار و دشمنان ملت ایران وارد آمد. قاتل رزمآرا باید آزاد شود.» مجلس شورای ملی در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۳۳۱ در ماده واحدهای به قید ۳ فوریت چنین تصویب کرد:چون خیانت حاجعلی رزمآرا بر ملت ایران ثابت گردیده هرگاه قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد به موجب این قانون مورد عفو قرار میگیرد و آزاد میشود. خلیل طهماسبی پس از تصویب این ماده واحده و توشیح شاه آزاد شد.
این یکی از عجیبترین همگراییهای تاریخ معاصر ایران بود. در واقع کسی که نخست وزیر وقت کشور را ترور کرده با قانون مجلس همان حکومت بخشیده و چه بسا مورد تقدیر قرار میگیرد! حتی از جلسهای یاد میشود که در آن دکتر فاطمی به نیابت از مصدق درآن حضور داشته و چهرههایی مثل سنجابیو نریمان و شایگان و بقایی هم حضور داشتهاند و در مذاکره با نمایندگان فدائیان اسلام از امکان ترور رزم آرا استقبال کردهاند !