داستان سه خواهر و فایل صوتی و واکسن و...
روزنامه هفت صبح | یک: مادرم تماس گرفت برای واکسن باید جایی ثبت نام کنم؟ گفتم نه بهت زنگ میزنند. تازه تو که بالای ۸۰ سال نیستی. بهش گفتم که از یکی دو هفته دیگر واکسن بالای ۷۵ شروع میشود. خاله بزرگم که در شهری در گیلان به تنهایی زندگی میکند رفته خانه بهداشت شهر و گفته میخواهم واکسن بزنم. بهش گفتند که الان بالای ۸۰ سال است. باید منتظر بمانید. خاله دیگرم هم پیگیر وقت واکسن است و از اینکه بالای ۸۰ سال و حتی بالای ۷۵ سن ندارد ناراحت است. فرضیهای را پیش میکشد: میگن بالای هفتاد - هفتادوپنج با هم واکسن میزنند!
هر سه خواهر در روزهای کرونایی ترجیح دادهاند در خانهشان بمانند. بهخصوص در موج چهارم کرونا. به ندرت از خانه بیرون میآیند و در انتظار فراخواندنشان برای تزریق واکسن هستند. خواستم بگویم تسریع در روند واکسیناسیون چقدر خیال ما را راحت خواهد کرد. پدران و مادران و خالهها و عموها و داییها و عمهها در انتظار واکسنهایشان هستند .
* دو: از این موعد انتخابات دلخورم. جدا از دموکرات شدن بسیاری از دوستان سیاستمدار، این تفسیرها و تحلیلهایی که همه چیز را از زاویه دید انتخابات نگاه میکنند دلآشوب کننده است و خب در هر جمعی کسی وجود دارد که در نقش سقراط گروه هر خبری را با لبخندی حکیمانه با درنظر گرفتن دوری و نزدیکی انتخابات تفسیر میکند و همیشه هم گروهی هستند که با دهانی نیمهباز او را تشویق میکنند که بهبه چه تحلیلی! خدا شاهد است همین عبور موج چهارم و کاهش نسبی شیوع کرونا در بسیاری از محافل و کانالها در ارتباط با انتخابات ریاستجمهوری تحلیل میشود.
* سه: همان روزی که ماجرای افشای فایل صوتی مصاحبه ظریف مطرح شد و هردو جناح همدیگر را به توطئه متهم میکردند این فرضیه را مطرح کردیم که ماجرا به سادگی میتواند یک اهمال در رعایت پروتکلهای امنیتی باشد. وقتی برخی از چهرههای سیاسی اعلام کردند که این فایل را قبلا هم شنیده بودند مشخص شد که فرضیه ما درستتر است.
درکل این سیگنال را خدمت شما ارائه دهیم که بهجز مسائل مربوط به سرویسهای اطلاعاتی بیگانگان، بقیه حوادث و وقایع سیاسی در کشور ما بعید است که زاییده توطئه و دسیسه باشد. عموما به سادگی از یکسری اهمال و اشتباه و کمکاری شکل میگیرد. عزیزان سیاستمدار ما دل بزرگی دارند و خیلی چیزها را به خدا و سرنوشت میسپارند و معمولا هم نتیجهاش را میبینند.
* چهار: به شکل قاطعانه و کامل سینمای ایران و ساخت فیلم سینمایی دارد به یک صنعت فراموش شده بدل میشود و همه انرژیها به سمت ساخت سریال معطوف شدهاند. نمیدانم تکلیف این همه سالن و پردیس سینمایی در سراسر کشور چه خواهد شد؟ این یکی از پرتلفاتترین سرمایهگذاریها در تاریخ معاصر است.
* پنج: این داستان سرود ملی ایران و گرتهبرداریاش از سرود کرهجنوبی هم جالب است. ریاحی سازنده این سرود پاسخ گفته است و اصلا اصل اتهام را رد نکرده و گفته سرود ما به همه لحاظ از سرود کره جنوبی بهتر و قویتر است. ممنون از شما جناب ریاحی!