داستان «سر زد از افق...» که دوباره خبرساز شده
روزنامه هفت صبح، نگین باقری| اواخر دهه 60 است و شهر در حال و هوای روزهای آخر جنگ بهسر میبرد. اعضای شورای شعر صداوسیما دور هم نشستهاند تا بعد از فراخوانی که برای یک سرود ملی جدید داده شد، به بهترین ترانه رای دهند. چند ماه قبل از اینکه آنها در دفتر شبکه دو تشکیل جلسه دهند، ملودی 59ثانیهای انتخاب و از «بالا» تایید شد که قرار بود شاعران آن را استخوانبندی سرود جدید فرض کنند و براساس ضربآهنگهای آن، پوستی روی این استخوانبندی بکشند.
پوستی که بشود از آن بهبعد نام سرود ملی را روی آن گذاشت. اینطور شد که آن روزها آن 8 شاعر تصمیم نهایی برای کنار هم نشستن آن کلمات سرنوشتساز را گرفتند.آنچه خواندید نه دقیقا ولی تقریبا نزدیکترین توصیفی است که میشود از روزهای سرودن و ساختن سرود ملی كرد؛ توصیفی که مانند قطعات یک پازل از بین مصاحبهها، سخنرانیها و مستندهای متفاوت کنار هم گذاشته شده تا یک تصویر از شرایطی که منجر به تصویب ترانه و آهنگی که قرار بود پیشانی یک ملت باشد، منتقل شود.
شورای شعر شامل چه افرادی میشد؟
ابتدا وقتی فراخوان به دست شعرایی که سابقه نوشتن ترانه روی ملودی داشتند رسید، حدود 35 اثر به شورای شعر صداوسیما ارسال شد. اعضای آن شورا که در راس آن استاد مهرداد اوستا (۱۳۰۸-۱۳۷۰) قرار داشت، بعد از خواندن، جرح و تعدیل همه آثار به یک لیست نهایی با حدود هفت یا هشت ترانه رسیدند.
در آن جمع بهغیر از اوستا، اساتید دیگری چون مشفق کاشانی (۱۳۰۴- ۱۳۹۳)، سپیده کاشانی (1315-1371)، محمود شاهرخی (1306-1388)، حسین آهی (1322-1398)، سیدابراهیم ستوده (1305-1380)، گلشن کردستانی (۱۳۰۹-۱۳۷۱) و ساعد باقری (1339) و البته مهدی ارگانی (رئیس وقت شبکه دو صداوسیما) که جلسات در اتاق او برگزار میشد، حضور داشتند. آنها ملودی از پیش ساخته شده را مدام پخش میکردند و گوش میدادند؛
پخش، توقف، پخش، توقف، پخش و توقف؛ این کار را تا آخر آن 59 ثانیه چند بار ادامه میدادند تا با خواندن ابیات این هفت هشت گزینه شعر، بهترینها انتخاب و کلمات آن با همکاری و پیشنهادهای همدیگر چکشکاری شود. حالا در آن روزها بهترین شعر چه معنی میداد؟ معیارهای متفاوتی بهترین شعر را تعیین میکرد که مهمترین آن این بود که 11 عنصر در آن جا داده شود. 11 عنصری که گویا یک گروه خارج از آن شورا آن را تصویب کرده و بهدست آنها داده بودند.
اصلا چرا سرود جدید؟
اگرچه بعد از انقلاب شعری از استاد ابوالقاسم حالت بهعنوان سرود ملی معرفی شد اما در هیچ مراسم و مجامع بینالمللی نمیشد آدمها را هفت دقیقه برای پخش آن سرود سرپا نگه داشت. این شد که با تمام شدن جنگ، سفارش سرود ملی جدید داده شد. «پاینده بادا ایران» سروده ابوالقاسم حالت همان اسفند ماه سال انقلاب سروده شد. درواقع آن زمان هنوز استودیویی فعال نبود برای همین ارکستر سمفونیک و گروه کر، آن را خارج از صداوسیما ضبط و 12 فروردین که نتایج همهپرسی آمد آن را پخش کردند. تجربه سرود دوم یک دهه بعد اتفاق افتاد که ریاحی آهنگساز آن و ساعد باقری سراینده آن بود.
ماجرای اضافه شدن «استقلال آزادی» به سرود
آهنگساز این ترانه قبلا روایت کرده بود که آن زمان ابتدا از هنرمندان عرصه موسیقی دعوت کردند تا آثارشان را ارائه دهند. حدود ۹۷ اثر در این رقابت شرکت کردند و ۳۷ اثر از بین آنها انتخاب شد.در مرحله بعد 10 اثر از بین این 37 مورد انتخاب شد تا این ده اثر اجرا و ضبط شود. یکی دو ماه این مرحله طول کشید. مرحله نهایی باید ملودی از بین سه اثر انتخاب میشد.
کوتاهترینشان، همین ملودی سر زد از افق کنونی با 59 ثانیه زمان بود. سرودی که با پیشدرآمد ماهور شروع میشد و بعد وقتی وارد قسمت «شهیدان» میشد، دستگاه آن تغییر میکرد. نکته جالب اینکه بعدا بهخاطر تغییراتی که در شعر داده شد، با اضافه شدن کلمههای «استقلال آزادی» این 59 ثانیه به 62 ثانیه رسید.
تنگناهای ترانه از زبان شورای شعر
در زمستان سال 69 ملودی در اختیار شورای شعر قرار گرفت. اینطور که باقری تعریف کرده شاعران برای سرودن این ترانه تنگناهای زیادی داشتند که مهمترینشان، تنگنای ملودی بوده. اینکه چگونه در آن ملودی 59 ثانیهای، ترانهای سروده شود که هم کلام در آن غیرمتکلفانه باشد هم جمله نصفه منتقل نشود یا یک کلمه از آن به بیت دیگر نیفتد، از دردسرهای آنها بود. از همه مهمتر 11 عنصری که از بیرون به آنها داده شده بود تا در سرود بگنجد سرودن این شعر را کار سختتری میکرد.
ماجرای این 11 عنصر اینطور روایت شده که در جلسات شورای شعر آن زمان یک ناظر خارجی هم حضور داشت که این معیارها را به این شعرا انتقال داده بود و وظیفه داشت که دائم یادآوری کند در این سرود باید این 11 المان را گنجاند. باقری جایی روایت کرده: «من میگفتم که شما در 59 ثانیه این یازده معیار را فقط از روی کاغذ بخوان ببین آیا میتوانی آنها را جا دهی؟»
11 عنصر اجباری
ساعد باقری چهار سال پیش درباره داستانهایی که برای نوشتن این سرود داشتند گفته بود برخی از کلمات یا تعابیر در شعر او ابتدا وجود نداشت. اینطور که او در برخی از محافل روایت کرده چیزی که ما بهعنوان سرود شنیدیم، در واقع ترکیبی از دو شعر او و المانهای دیگری بوده که ناظران خارجی گفته بودند باید در آن جا داده شود.
برای مثال به نقل از او روایت شده که خود کلمه جمهوری اسلامی ایران، در این ملودی جا نمیگرفت. همچنین بخشهایی از آهنگ کلمات آن 11 عنصر اجباری را نمیپذیرفت. مثلا کلمه «استقلال آزادی» در شعری که اول سروده شد، وجود نداشت و سرود اینطور بود: «پیامت ای امام نقش جان ماست.» بعد ناظر خارجی تاکید کرد که این دو کلمه اضافه شود ولی وقتی اضافه شد، ترانه باید طوری خوانده میشد که ت در کلمه استقلال، بیشتر کشیده شود. یعنی شعر اینطور خوانده میشد: پیامت ای امام استقلال آزادی… .
«مهر خاوران» چطور جا داده شد؟
در مستندی با همین موضوع که سالها قبل ساخته شده باقری روایت کرده: «در جلسه بخشی از آن آهنگ را پخش میکردند. افراد بندهای پیشنهادی را میخواندند و یک بند برایش تصویب میشد. یک خطر هم آن موقع بود که ببینند که مثلا برخی از عناصر تکرار شده. برای مثال تشخیص من این بود که کلمه «شهیدان» در قسمت آرام ملودی بیاید ولی برخی سرود را با شهیدان شروع کرده بودند.» به گفته او، تلاش بر این بود که در کنار این المانها اشارات از فضای فرهنگی و تاریخی ایران هم وجود داشته باشد. برای مثال کلمات مهر خاوران، ظرفیتی به ذهن متبادر میکرد که برآمده از فرهنگ ایرانی بود.
سرودی محصول زمانه خود؟
باقری دو ترانه برای این کار سروده بود که در این مستند میگوید: «بهجز این اثر، شعرهای دیگری هم بهدست این شورای شعر رسیده بود که برای مثال خیلی خوب شروع میشد اما بعد کلام آن متکلفانه میشد که مردم نمیتوانست آنها را بخوانند.» هرچه که بود در آن جغرافیای زمانی، در شرایطی که همه تازه یک انقلاب را پشتسر گذرانده بودند و با هم در احساسهای میهنپرستانهای که جنگ تقویت کرده بود شریک بودند، سرودی را انتخاب کردند که تا امروز کمتر درباره آن بحث و نظری وجود داشت.
فقط سال پیش گفته شد که آهنگ آن کپی از آهنگ سرود ملی کرهجنوبی است که آهنگساز آن جواب داد تنها چهار نت مشترک با آن دارد. بهجز او شعرایی مانند علیرضا قزوه هم در انتقاد میگفتند که این سرود بهاندازه کافی عناصر جمهوری اسلامی را ندارد. اما سوی دیگر طیف منتقدان به مسائل دیگری اشاره داشتند. مانند منتقدان حاضر در مستند نام برده که اعتقاد داشتند سرود ملی مناسب همان حال و هوای جنگ سروده شده و دیگر از شرایط کنونی فاصله گرفته است. انتقادهایی که هر از چند گاه دوباره به راس اخبار میرسد و کلمه به کلمه سرود را زیر ذرهبین نگاهها قرار میدهد.