کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۷۰۱۹۲
تاریخ خبر:

داستان ساخت فیلم دایره مینا ‌و خشم شاه

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | مهرجویی در سال۵۲ فیلمساز شناخته شده‌ای بود. با فیلم گاو و آقای هالو خودش را به جرگه سینماگران روشنفکر موج نو رسانده بود و همان نوع تعهد اجتماعی چپ را تبلیغ می‌کرد هرچند خودش از طبقه مرفه به پا خاسته بود. فیلم گاو بر مبنای داستان غلامحسین ساعدی به این شرط اجازه پخش یافت که در ابتدایش ذکر شود حوادث داستان به قبل از اصلاحات ارضی مربوط است.

به هرحال او در سال ۱۳۵۲ به دعوت دوستش دکتر کیومرث فرد به شیراز می‌رود و آنجا در محل تردد معتادین با ماجرای خون فروشی روبه‌رو می‌شود. معتادانی که برای کسب درآمد در همان کنار خیابان خون خود را به بیمارستان‌ها و یا همراهان بیمارها می‌فروشند. این ایده در تلاقی با داستان آشغالدونی غلامحسین ساعدی منجر به فیلم دایره مینا شد. او برای نقش اول فیلم خود سراغ سعید کنگرانی رفت.

جوان خوش چهره ۱۹ ساله‌ای که چند سال قبل نقش کوتاهی در رضا موتوری داشت. عزت‌الله انتظامی پای ثابت فیلم‌های مهرجویی هم اضافه شد و برای ایفاگر نقش زهرا، مهرجویی زیرکانه از فروزان استفاده کرد. بازیگر بی‌پروا و مشهور سینمای فارسی. متولد انزلی که هنگام ساخت این فیلم ۳۷ساله بود. قبلا مسعود کیمیایی در فیلم بلوچ از ایرن بازی گرفته بود.

اما کسی از مهرجویی انتظار بازی دادن به فروزان را نداشت. عزت‌الله انتظامی در این باره می‌گوید: …‌«وقتی در مشهد برای فیلم‌برداری می‌رفتیم، به خاطر حضور فروزان، غلغله می‌شد. به‌نحوی که ناگزیر بودند پس از فیلمبرداری او را با ماشین اسکورت کنند و به اقامتگاهش برسانند….» خود مهرجویی هم می‌گوید: « فروزان به کاراکتر زهرا خوب می‌خورد. به‌علاوه فروزان هنرپیشه خوبی است. با دیسیپلین و حرفه‌ای است؛ البته قبول دارم که از زهرا خوشگلتر است.»

دایره مینا با نفوذ بهمن فرمان آرا و کمک گرفتن از مجاری خاص (احتمالا دفتر فرح ) ساخته می‌شود اماسپس با مخالفت صریح منوچهر اقبال رئیس پرنفوذ نظام پزشکی از گرفتن پروانه نمایش باز می‌ماند. اقبال این فیلم را مایه وهن جامعه پزشکان می‌دانست. باید قبول کنیم که دایره مینا از سیاه‌ترین آثاری است که در تاریخ سینمای ایران ساخته شده است. فیلم سه سال در توقیف می‌ماند اما این بار هم مهرجویی و تهیه‌کننده فیلم از طریق دفتر فرح سعی می‌کنند این ماجرا را دور بزنند.

عباس میلانی در این باره شرح داده است: «تماشای فیلم بعد از شام یکی از تفریحات شاه و بخشی دائمی از برنامه‌های شبانه مهمانی با خواهران و برادرانش بود… گهگاه فیلمی جنجالی که محل نزاع سانسورچیان و دستگاه‌های مختلف قرار گرفته بود، برای تصمیم‌گیری نهایی به نیاوران آورده می‌شد و شاه و ملکه درباره پخش یا عدم پخش آن تصمیم می‌گرفتند…یکی از این فیلم‌ها «دایره مینا» اثر داریوش مهرجویی بود.

محور اصلی فیلم تجارت خون بود که به‌ویژه در محلات فقیرنشین تهران و معتادان شهر رواج داشت… بالاخره شبی نسخه‌ای از فیلم را به کاخ نیاوران آوردند و به نمایش گذاشتند. وسط فیلم شاه به خشم و اعتراض از جا برخاست و اتاق سینما را ترک گفت و به زبانی بلند و پر اعتراض ادعا کرد که این به اصطلاح روشنفکران چرا همیشه به جنبه‌های تیره هستی دلبسته‌اند و تنها سیاهی‌های جامعه را نشان می‌دهند؟»

مهرجویی هم می‌گوید شاه عصبانی از فیلم گفته بود سازنده این را پیدا کنند و اگر دروغ نشان داده محاکمه‌اش کنند و اگر راست گفته که این چه وضعی است؟ به هرحال با نفوذ رضا قطبی فیلم در سال ۵۶ درجشن هنر شیراز نمایش داده می‌شود و در بهار ۵۷ اکران عمومی می‌گیرد.

برای انتهای این مطلب این خاطره از سعید کنگرانی را بخوانید: من از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۴ سرباز بودم. یک سال از سربازی‌ام گذشته بود. مثل همیشه از خیابان ۳۰ تیر امروز تا جمهوری ‌آمدم و آرام‌آرام تا خانه مادرم که در ۴۰۰ دستگاه پیروزی بود، پیاده ‌رفتم. کار همیشگی‌ام بود. همین که خواستم بپیچم دیدم دو نفر نظامی عقب یک ماشین و یک نفر راننده با لباس شخصی جلو نشسته‌اند.

راننده دوان‌ دوان ‌آمد و کت خود را کنار زد و من کارتش را دیدم. ساواکی بود. سرهنگی هم که در ماشین نشسته بود، اسمش حجازی بود. این دو سرهنگ قرار بود به دستور تشریفات دربار کاری را انجام بدهند. یادم هست سپهبد امیرقاسمی مدیر تشریفات بود(پدر علیرضا امیرقاسمی) پرسیدم: «با من چه کار دارید؟» جواب داد: «یک دقیقه تشریف بیاورید داخل ماشین می‌خواهند با شما صحبت کنند.»

من صندلی جلو نشستم، منتها پایم را بیرون گذاشتم. راستش ترسیده بودم. خودشان را معرفی کردند و گفتند قرار است والاحضرت اشرف یک مهمانی کوکتل برگزار کنند و به ما دستور داده شده است شما را دعوت کنیم. سوال کردم: «دلیلش چیست؟» جواب دادند: «ایشان یک عده هنرپیشه خارجی را دعوت کرده‌اند و می‌خواهند از هنرپیشه‌های ما هم افرادی باشند.»

اسم من هم سر فیلم دایره مینا مثل بمب پیچیده بود…مهرجویی این فیلم را به شکل خصوصی در خانه «آیدین آغداشلو» نمایش ‌داد. گزارش فیلم را که به شاه داده بودند، گفته بود پدر ساعدی و کارگردان و همه بازیگران را در بیاورید. مهرجویی فهمید این توطئه اقبال است و فیلم را برد و به شاه نشان داد و گفت بازرس ویژه به من بدهید تا او را به لوکیشنی ببرم که معتادها به آنجا می‌آیند و خون می‌دهند. این کار را که کرد، شاه از دست اقبال عصبانی شد.

نوار گفت‌وگوی مهرجویی و اقبال موجود است. چند سال طول کشید تا این فیلم مجوز گرفت. چرا؟ چون ما در آن زمان چیزی به اسم سازمان انتقال خون نداشتیم. اولین کانتینری که زده شد، در میدان ولیعصر جلوی چشم مردم بود و علامت سازمان انتقال خون را -که آن را هم فرانسوی‌ها طراحی کرده بودند -روی آن زدند. وقتی چشم مردم کمی به این علامت عادت کرد و قضیه مردمی شد و یکی دو کانتینر دیگر هم در جاهای دیگر زدند، تازه اجازه اکران «دایره مینا» را دادند، آن هم فقط برای دو روز. در این فاصله فیلم را در محافل روشنفکری و فستیوال‌های جهانی نشان دادند.

کدخبر: ۳۷۰۱۹۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر