داستان زنان و آدمکشهای اجارهای!
روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری | داستان قاتلان اجارهای، کسانی که پول میگیرند تا آدم بکشند، نه حسی به کسی که قتل را سفارش داده دارند نه مقتول را میشناسند، برای پول آدم میکشند. خودم نمیتوانستم او را بکشم، میترسیدم. به همین دلیل به مردی دیگر پیشنهاد کردم در ازای پول، این کار را برای من انجام دهد. این حرف، نکته مشترک در اعترافات بیشتر افرادی است که برای ارتکاب جنایت، فردی دیگر را اجیر میکنند.
در پروندهها، اکثرا زنان هستند که مردی را اجیر کردهاند تا همسرشان را به قتل برساند. حالا این زنان یا تحت خشونت خانگی بودند یا خودشان قدرت اجرای نقشه را نداشتند. مجرمانی که قاتل اجارهای لقب گرفتهاند، در ازای دریافت پول یا امتیازات دیگر دست خود را به خون آلوده میکنند. اما اکثر قاتلان اجارهای از میزان جرمشان آگاه نیستند.
در بحث قاتلان اجارهای، باید به تعریف مباشر و معاون در جرم پرداخت. مباشر کسی است که جرم را مرتکب میشود. عنوان معاونت در جرم نیز به شخصی اطلاق میشود که به هر نحوی امکان وقوع جرم را فراهم و شرایط را تسهیل کرده یا اینکه ابزار لازم را در اختیار مباشر قرار داده باشد همچنین کسی که در جرم آمریت دارد نیز به عنوان معاون در جرم شناخته میشود.
طبق این تعاریف، مجرمی که فردی دیگر را برای قتل اجیر میکند، معاون جرم محسوب و کسی که فعل یا ترک فعل تعمدی وی باعث مرگ طرف مقابل میشود، مباشر شناخته میشود. طبق قانون مجازات اسلامی کسی که در قتل عمد مباشرت دارد، درصورت درخواست اولیای دم مقتول به قصاص محکوم خواهد شد. قانونگذار برای معاونت در جرم قتل نیز مجازات حبس از ۳ تا ۱۰سال را در نظر گرفته است. بنابراین فردی که اصطلاحا قاتل اجیر شده خوانده میشود، مجازات سختتری را باید متحمل شود و بهانههایی مانند فریب خوردن، وسوسه شدن و امثال آن به هیچوجه نمیتواند باعث تخفیف در مجازات او شود.
متاسفانه برخی افراد از سر ناآگاهی قبول میکنند در ازای دریافت پول، دست به قتل بزنند و از عواقب این کار اطلاع دقیق ندارند. در سوی دیگر افرادی که قتل را سفارش میدهند نیز گاه تصور میکنند چون خودشان در کشتن شخص موردنظر نقشی نداشتند، اتهامی متوجه آنها نیست که این تصور هم کاملا باطل است. در این گزارش پنج پرونده درباره قاتلان اجارهای را بررسی میکنیم.
یک: سه میلیون تومان برای قتل خواهر!
شهریورماه سال ۹۷ خبر قتل یک دختر جوان در حالی که پلاستیک پارهای روی صورتش کشیده بود و مشخص بود بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن به قتل رسیده است در خانهای حوالی منطقه خلیجفارس تهران کشف شد. برادر مقتول موضوع کشف جسد را به پلیس اطلاع داده بود. مقتول که جزو رتبههای برتر کنکور بوده، همراه خواهرش در این خانه به صورت مجردی زندگی میکرده است. همچنین مشخص شد مقتول در زمینه شعر و ادبیات هم فعالیت داشته به طوریکه تقدیرنامههای زیادی دریافت کرده است.
در تحقیقات خواهر مقتول اعتراف کرد چون خواهرش مواد مصرف میکرده و او را کتک میزده تصمیم به قتلش میگیرد. در نتیجه ۳میلیون تومان به فردی به نام بهمن که موادفروش محل بوده پیشنهاد میدهد تا خواهرش را بکشد. سپس بهمن پیشنهاد ۵ میلیون تومان دریافتی برای قتل میدهد. روز حادثه خواهر بزرگ در را روی قاتل اجارهای باز میکند، مقابل چشمانش نیز خواهرش به قتل میرسد و هر دو نفر بازداشت میشوند یکی به جرم معاونت در قتل و دیگری به جرم مباشرت!
دو: سفارش قتل شوهر بهخاطر آمدن هوو!
زن جوان وقتی شوهرش بر سرش هوو آورد نقشه قتل او را کشید و با پرداخت ۱۰ میلیون تومان به دو پسرعمو از آنها خواست شوهرش را به قتل برسانند اما عاملان این جنایت خیلی زود دستگیر شدند. آذر سال ۹۹ خبر کشف جسد مردی ۴۵ ساله در خیابان ثمانه مشهد منتشر شد. همسر مقتول به عنوان سفارشدهنده قتل درباره این ماجرا در صحنهسازی محل جرم گفت:« از روزی که همسرم با زن دیگری ازدواج کرد و روی سر من هوو آورد دیگر از عشق و علاقهام به او کاسته شد و اختلافات خانوادگی ما شکل گرفت.
این اختلافات به حدی رسید که روابط ما به سردی گرایید و تقریبا از هم طلاق عاطفی گرفته بودیم. او بیشتر اوقاتش را در منزل هوویم میگذراند و زمانی هم که به خانه من میآمد به پشتبام میرفت و با کبوترانش مشغول میشد. من هم دیگر اهمیتی نمیدادم و مدام در حال قهر و آشتی بودیم تا اینکه در یکی از گروههای فضای مجازی با «فرزاد» آشنا شدم و با او به درددل پرداختم.
«فرزاد» (مرد ۴۴ ساله) هم به حرفهایم گوش میداد و اینگونه یک رابطه عاطفی در فضای مجازی بین ما شکل گرفت تا اینکه از او خواستم برای رهایی از این شرایط «زهرچشمی» از همسرم بگیرد ولی او ادعا کرد که به تنهایی از عهده این کار برنمیآید و باید مرد دیگری را به استخدام درآورد که بعد هم مدعی شد فردی را در کرمانشاه پیدا کرده است ولی باید ۱۰میلیون تومان پرداخت کنم تا هزینههای رفت و آمد و مخارج او تامین شود.
من هم قبول کردم و این مبلغ را برای او کارت به کارت کردم. وقتی شرایط فراهم شد و قرار و مدارها را گذاشتیم عصر روز حادثه (شانزدهم آذر) من به همراه فرزندانم و برای خرید لوازم تحریر بیرون رفتم. این در حالی بود که همسرم به منزل من آمده و به پشت بام رفته بود تا برای کبوترانش آب و دانه بریزد.
با وجود این من فقط قصد زهر چشم گرفتن از او را داشتم و نمیخواستم همسرم را بکشد ولی زمانی که به خانه بازگشتم از سروصداهای داخل کوچه فهمیدم که جسدی در چهار دیواری محصور کنار منزلم پیدا شده است و این گونه دریافتم که آنها همسرم را کشتهاند ولی از ترس مجازات، این موضوع را پنهان کردم تا این که وقتی به کرج رفته بودم در آنجا دستگیر شدم.» متهم اصلی پرونده به همراه همدستانش مقتول را زده و از پشتبام به پایین انداخته بودند و همگی دستگیر شدند.
سه: استخدام قاتل برای قتل پدر
چندی قبل ماموران پلیس شهریار در جریان کشف جسد مرد ۶۴ سالهای در خیابان قرار گرفتند. با حضور ماموران مشخص شد این مرد به قتل رسیده است، اما هیچ اوراق هویتی ندارد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، چند روز بعد اعضای یک خانواده از گم شدن پدرشان خبر دادند که بررسیها نشان داد جسد کشف شده، پدر این خانواده است. در ادامه تحقیقات مشخص شد یکی از فرزندان مقتول با پدرش اختلاف داشته و همیشه درگیر بودهاند. به همین خاطر ماموران خیلی زود این فرد را دستگیر کردند.
پسر ۳۶ ساله به طراحی قتل پدرش اعتراف کرد و گفت:با پدرم اختلاف مالی داشتیم و کینه او را به دل گرفته بودم، برای قتلش نقشه کشیدم و دو اراذل و اوباش را با مبلغ ۶۰ میلیون تومان اجیر کردم تا پدرم را بکشند. آنها هم بعد از توافق، پدرم را کشته و جسدش را در خیابان رها کردند.» با شناسایی هویت دو قاتل فراری مشخص شد یکی از آنها در بیمارستان بستری شده است و دیگری قصد ملاقات او را دارد به همین خاطر آنها شناسایی و دربیمارستان هر دو دستگیر شدند. عاملان قتل مرد ۶۴ ساله اعتراف کردند به خاطر پول دست به این جنایت زدند.
چهار: اجیر کردن آدمکش ۷۰ میلیون تومانی برای قتل شوهر!
آذرماه امسال اهالی یک ساختمان در خیابان افراسیابی جنوبی ماموران کلانتری ۱۲۱ سلیمانیه را در جریان درگیری خانوادگی و مشاهده حمل جسدی داخل یک فرش توسط ۴ مرد و انتقال آن به تیبا سفید رنگ قرار دادند. تیم جنایی با ورود به خانه با زن ۴۶ ساله مواجه شدند. زن جوان در تحقیقات ابتدایی به بازپرس ویژه قتل گفت:از چندی قبل با همسرم اختلاف پیدا کردم و همسرم مرا به باد کتک گرفت. به همین خاطر به برادرم گفتم خیلی دوست دارم جواد درد کتکی که به من میزند را خودش هم تجربه کند.
چند روزی از این ماجرا گذشت تا اینکه پیامکی از یک شماره ناشناس برای من ارسال شد. در پیام نوشته بود قصد داریم جواد را گوش مالی دهیم. یک دفعه در خانه باز شد و چند نفر چاقو به دست وارد خانه شدند.مردان غریبه که چاقو در دست داشتند جواد را به قتل رساندند. این درحالی بود که آنها من و فرزندان خردسالم را داخل اتاق زندانی و با چاقو تهدید کردند که از اتاق خارج نشویم.چهار متهم پرونده دستگیر شدند و واقعیت کشف شد. همسر مقتول گفت:« از مدتی قبل با همسرم اختلاف پیدا کرده بودم. سند خانه به نام من بود و همسرم میگفت باید سند را به نام او انتقال دهم.
من هم از ترس اینکه او من را وادار به این کار نکند،نقشه قتل او را کشیدم و موضوع را با برادرم و پسرداییام در میان گذاشتم.ابتدا دو آدمکش اجیر کردیم که ۷۰ میلیون از ما گرفتند اما غیبشان زد و چون دیگر کسی را پیدا نکردیم تصمیم گرفتیم نقشه را خودمان اجرا کنیم. شب حادثه برادرم و پسرداییام به خانه من آمدند و ابتدا با چوب بیسبال از پشت سر یک ضربه غافلگیرانه به سر همسرم زدند و در حالی که او نیمه بیهوش بود با ضربات چاقو او را از پا در آوردند.بعد هم جسد را فرش پیچ کرده و به باغ پسرداییام منتقل کردند.»
پنج: یک میلیون تومان برای ادب کردن منجر به قتل!
شهریور ماه امسال بود که یکی از اهالی محله شمال شهر متوجه غیبت سرایدار خانه ویلایی روبهرویی شد، او کنجکاو به در خانه همسایه رفت که با در نیمه باز روبهرو شد. مرد همسایه داخل ساختمان رفت و در اتاقک نگهبانی جسد بیجان و کبود مرد سرایدار را دید، با اعلام موضوع به پلیس، تحقیقات در این باره آغاز شد. ماموران در بررسیهای بیشتر متوجه شدند مقتول، کارگر یک کارگاه مبل سازی است که روزها آنجا کار میکند و عصر و شب سرایدار خانه ویلایی است.
همچنین مشخص شد او با یکی از همکارانش در کارگاه دچار اختلاف است. کارگر جوان بازداشت و ساعاتی بعد از راز هولناکی پرده برداشت. او گفت مقتول دو سال بود که به کارگاه آمده، اما توانسته بود حقوقی بیشتر از او بگیرد برای همین او به فکر انتقام افتاده و نقشه شومی را طراحی کرده بود.پسر جوان ادعا کرد دو نفر را در خیابان دیدم و با پیشنهاد دو میلیون قرار شد همکارم را ادب کنند. یک میلیون بیشتر همراهم نبود به آنها دادم و آنها هم این کار را قبول کردند و سراغ مقتول رفتند، اما زیادهروی کرده و باعث شدند او کشته شود!