داستان دختر دونده افغان یک روز قبل از سقوط کابل
روزنامه هفت صبح | کیمیا یک روز قبل از سقوط فرودگاه کابل به ایران برمیگردد. میگوید یک هفته است که از غم افغانستان تب کرده و خانهنشین شده.میترسد تمام زحماتی که زنان افغان در عرصههای مختلف کشیدهاند زیرسایه طالبان از بین برود اما همین که به قدرت دختران و پسران کشورش فکر میکند، انگار که خونی تازه در رگهایش جاری شود، لحن صدایش عوض میشود، آنها را خطاب قرار میدهد و با اطمینان میگوید که به عقب برنمیگردیم.پرچمدار زن کاروان ورزشی افغانستان در المپیک ۲۰۲۰ توکیو با خبرنگار ایسنا به گفتوگو نشست و از مهاجرت خانوادهاش به ایران، ورودش به ورزش، المپیکی شدن و حال و روز افغانستان صحبت کرد، بخشهایی از حرفهایش را میخوانید:
در مشهد به دنیا آمدهام و دوومیدانی را در همین شهر شروع کردم. یک خانم پیشکسوت که مهاجر هم بود برای دختران مهاجر در مشهد دوره استعدادیابی برگزار کرد و من هم شرکت کردم. گفتند در سرعت استعداد داری و میتوانی خوب باشی. بعد از آن ورزش و تمرین کردم و به این رشته علاقهمند شدم.
تقریبا یک ماه و نیم قبل از بازیهای المپیک فهمیدم که با سهمیه یونیورسالیتی فدراسیون جهانی سهمیه المپیک توکیو را گرفتهام. شرایط سخت بود چون ورزشکاران به خاطر کرونا کمتر مسابقه دادند و تمرین کردند اما خدا را شکر میکنم که در این بازیها شرکت کردم و پرچمدار کشورم بودم. البته با توجه به شرایط مالی که بود و از آنجایی که دیر متوجه شدم سهمیه گرفتهام نتوانستم همچون ورزشکاران المپیکی از طرف کمیته ملی المپیک افغانستان حمایت شوم و مشکلاتی برایم به وجود آمد.
خانوادهام در این سالها حمایتم کردهاند اما وقتی یک ورزشکار وارد سطح حرفهای میشود شرایط فرق میکند، به پزشک تغذیه، فیزیوتراپ و سایر شرایط نیاز دارد. من امکانات مورد نیاز یک ورزشکار المپیکی را نداشتم و این تفاوت ما با کسانی است که در سطح جهان مدال میگیرند. دوومیدانی هم پرهزینه است. مخصوصا در بخش تغذیه چون رشته پرفشاری است و به ریکاوری خوبی نیاز دارد. هر روز که تمرین میکنی باید تغذیه مناسبی داشته باشی تا بدن ریکاوری کرده و برای روز بعد آماده شود.
نمیتوانم احساسم را توصیف کنم. شرایط فوقالعادهای بود. لباس محلی کشورم را به تن کرده بودم و افتخار حمل پرچم کشورم را داشتم. هر ورزشکار حرفهای آرزو دارد به المپیک راه پیدا کند اما به ندرت پیش میآید که کسی پرچمدار کشورش هم باشد. این افتخار بزرگ نصیب من شد که خیلی خوشحال هستم.
ورزش زنان در افغانستان نوپاست. به تازگی برنامهریزی انجام شده بود تا در ردههای پایه نفراتی را رشد بدهند. چندین مرحله لیگ رشتههای مختلف برگزار شد.دختران تشویق میشدند و حمایت معنوی خوبی داشتند. هر فدراسیونی دخترانش را تا جایی که میتوانستند حمایت میکردند و از آنها میخواستند به سمت ورزش بیایند، اما الان نمیدانیم قرار است چه اتفاقی بیفتد.
نمیدانم آینده ورزش زنان در کشورم چه میشود چون هیچ چیزی قابل پیشبینی نیست. هر لحظه شرایط تغییر میکند و هنوز تصمیمگیری نکردهاند که اجازه فعالیت زنان در اجتماع و ورزش را میدهند یا نه. ما هم منتظر هستیم.غم اتفاقی که در افغانستان افتاده آنقدر زیاد است که از یک هفته پیش که از افغانستان برگشتهام تب دارم و در خانه افتادهام. نمیتوانم این غم را توصیف کنم. جمعه گذشته در کابل بودم، شهرهای اطراف در دست طالبان بود اما هنوز کابل سقوط نکرده بود و اصلا فکر نمیکردم چنین اتفاقی بیفتد.
نمیخواستم به ایران برگردم، چون ورزش افغانستان نوپاست و با چند نفر صحبت کرده بودیم که ورزش را از پایه رشد بدهیم. این برنامه را در ذهنم داشتم و گفتم فعلا به ایران نمیروم، اما با اصرارهای دبیر فدراسیون دوومیدانی افغانستان برگشتم، حتی من را تا فرودگاه همراهی کرد. فرودگاه کابل روز بعد از آمدنم سقوط کرد و دست طالبان افتاد.
با اینکه متعلق به دو کشور هستم و هیچ تفاوتی بین ایران و افغانستان حس نمیکنم اما دوست داشتم در این شرایط در افغانستان باشم تا شاید کاری انجام میدادم اما از آنجایی که رفتار طالبان قابل پیشبینی نیست گفتند بهتر است برگردم.قبل از تسلط طالبان بر افغانستان خیلی راحت رفت و آمد میکردم. هر سال دو، سه بار برای مسابقه یا برنامههای دیگر به افغانستان میرفتم و هیچ مشکلی وجود نداشت، اما الان شرایط عوض شده و هیچ چیزی قابل پیشبینی نیست.
طالبان گفتهاند با حضور زنان مشکلی نداریم اما در کنارش اتفاقاتی افتاده و کارهایی انجام دادهاند که خودشان را نقض کردهاند. نمیتوانیم پیشبینی کنیم که چه اتفاقی میافتد. امیدوارم به ۲۰ سال قبل برنگردیم چون زنان افغانستان در این ۲۰سال تلاش کردند تا خود را در عرصههای مختلف ورزش، سیاست، تجارت و غیره به جامعه ثابت کنند. نمونهاش رئیس فدراسیون دوومیدانی است که در المپیک شرکت کرد و چند سال بعد نماینده مردم کابل در مجلس شد. امیدوارم زحمات زنان افغانستان نادیده گرفته نشود و بتوانند فعالیت کنند.
قبل از این شرایط دائما روی سخنم با دختران بود و به آنها میگفتم هر آرزویی دارید، تلاش کنید چون به دستش میآورید. اکنون هم به آنها میگویم قوی باشند. امید ما به خداست تا برای کشورمان اتفاق قشنگی بیفتد. نسل امروز دختران افغانستان خیلی قوی هستند و مطمئنم به عقب برنمیگردیم.